بازتوانی؛ راهی دشوار، اما ممکن!
زهرا همت؛ روانشناس و آموزگار کودکان استثنایی شهر تهران
احتمالاً تاکنون در محافل و مباحث گوناگون، اصطلاح توانبخشی[1] یا نوتوانی و بازتوانی را بسیار زیاد شنیدهاید. ممکن است شنیدن این واژه شما را به فکر فرو برده باشد و به مفهوم و کاربرد آن اندیشیده باشید. این اصطلاح در مباحث تخصصی، بیشتر در مورد تعریف خدمات پزشکی و کلینیکی، برای کمک به افراد کمبینا، جهت استفادۀ حداکثری از باقیماندۀ بینایی و ارتقای کارکرد بینایی در موقعیتهای گوناگون زندگی روزمره، در مسیر بهبود کیفیت زندگی افراد بهکار گرفته میشود؛ اما در مفهوم عام و کلیتر، میتوان آن را درمورد تمام تکنیکها و ترفندهایی که با استفادۀ حداکثری از تمام ظرفیتها و قابلیتهای حواس هر فرد برای انجام امور روزمرۀ زندگی و بهبود کیفیت زندگی افراد نابینا و کمبینا بهکار گرفته میشود، استفاده کرد.
میزان شیوع آسیب بینایی در جامعه بالاست و پژوهشهای انجامشده، نشان میدهند که این نرخ شیوع در سالهای اخیر، افزایش درخور توجهی نیز داشته است؛ بنابراین، بهنظر میرسد مطالعه و پژوهش در زمینۀ توانبخشی افراد آسیبدیدۀ بینایی، ضروری است.
ممکن است نوزادی بهدلیل مسائل ژنتیکی یا حوادث پیشآمده در دوران جنینی یا زمان تولد، با آسیب بینایی به دنیا بیاید. میزان و نوع آسیب بینایی در هر نوزاد متفاوت است و گستره وسیعی از نابینایی تا آسیبهای جزئی را در بر میگیرد. این آسیب به هر شکل و میزانی که باشد، به همان نسبت، تمامی جنبههای زندگی کودک و خانوادهاش را تحتتأثیر قرار میدهد.
در ابتدا، والدین کودکی که با آسیب بینایی متولد میشود، با چالش بزرگی مواجه میشوند که پذیرش شرایط نوزاد است. در اینجا وجود یک روانشناس برای کمک به خانواده در جهت مواجهۀ صحیح با این شرایط ضروری است؛ اما متأسفانه معمولاً این اتفاق نمیافتد و هیچگونه خدمات تخصصی به خانوادهها ارائه نمیشود. در بیشتر موارد، افراد اصلاً احساس نیازی برای مراجعه به روانشناس نمیکنند و تصور میکنند که خدمات روانشناسی و مشاوره، تنها برای بیماریهای حاد روانی است و در مواردی مانند تولد فرزندی با آسیب جسمانی، نیازی به روانشناس نیست و تنها باید برای درمان آسیب جسمانی، بهدنبال خدمات پزشکی بود. در نتیجه، افراد تنها بهدنبال درمانهای پزشکی و حتی گاه، راهکارهای غیرعلمی و حتی خرافی برای رفع این آسیب بینایی هستند و نمیخواهند فرزندشان را با همان ویژگیهای جسمانی که دارد، بپذیرند و خود را با شرایط وفق دهند و علاوه بر این، اطلاعات علمی و دقیقی از نحوۀ کمک و آموزش صحیح به فرزندشان کسب کنند.
در بیشتر کشورها، زمانی که نوزادی با آسیب خاصی متولد میشود، خانوادۀ وی، خدمات روانشناسی دولتی دریافت میکنند؛ اما متأسفانه در کشور ما در بدو تولد، هیچگونه اطلاعرسانی و آموزش صحیحی انجام نمیشود و هیچگونه خدمات روانشناختی و آموزشی دولتی به خانوادهها ارائه نمیشود و اولین مواجهۀ والدین کودکان آسیبدیدۀ بینایی با متخصصین این حوزه، به سن پیشدبستانی کودک و سنجش آغازین کودک برای ورود به مدرسه موکول میشود.
با توجه به مطالعات انجامشده و نظریههای رشد، آموزش کودکان از لحظۀ تولد شروع میشود و حتی برخی نظریهپردازان معتقدند که یادگیری کودک حتی از دوران جنینی آغاز میشود. به هر حال، میدانیم که خردسالی یکی از حساسترین و مهمترین دورههای رشد است و آموزشهای بسیاری باید در این سنین به کودکان داده شود که اساس و پیشنیاز آموزشهای بعدی است. سنین قبل از مدرسه، بهترین زمان برای رشد حسی و حرکتی است و اگر محیط غنی و آموزش مناسب برای کودک در این زمان فراهم نشود، جبران کاستیهای ایجادشده بسیار دشوار خواهد بود. کودکان، بسیاری از اطلاعات را بهکمک حس بینایی و از طریق مشاهدۀ محیط و رفتار اطرافیان یاد میگیرند و در بسیاری از موارد، نیازی به آموزش مستقیم کودک نیست؛ اما کودکان آسیبدیدۀ بینایی، این منبع مهم اطلاعات را در اختیار ندارند و والدین باید تمام آموزشهایی را که کودکان معمولاً از طریق مشاهده کسب میکنند، بهطور مستقیم برای کودک آسیبدیدۀ بینایی فراهم کنند. متأسفانه با توجه به نبود ارتباط با افراد متخصص، در بیشتر موارد، والدین نمیدانند که چگونه باید فرزند آسیبدیدۀ بینایی خود را آموزش دهند و حتی برخی افراد، تصور میکنند که کودک توانایی لازم برای یادگیری را ندارد و تنها باید او را حمایت کنند و حتی سادهترین کارها مثل غذاخوردن را خودشان برای کودک انجام میدهند و این بزرگترین خیانت به کودک است. در اینجا ضرورت مشورت با متخصصین برای کمک به والدین دارای فرزند آسیبدیدۀ بینایی بهخوبی احساس میشود.
اما همیشه آسیب بینایی از لحظۀ تولد با افراد همراه نیست. آسیب بینایی در هر زمان و هر مکانی و برای هر فردی ممکن است اتفاق بیفتد. تصادف، دیابت و برخی بیماریهای خاص دیگر، مسمومیت و حوادث بسیار دیگری میتواند منجر به آسیب بینایی افراد شود. در اینجا نیز مهمترین چالش، پذیرش و کنارآمدن با شرایط جدید و تلاش برای وفقدادن خود با زندگی همراه با آسیب بینایی است؛ اما متأسفانه باز هم خبری از حمایت دولتی و ارائۀ خدمات روانشناختی نیست و بیشتر افراد، خودشان هم احساس نیازی به کمک روانشناس و سایر متخصصین حوزۀ آسیب بینایی نمیکنند و تنها بهدنبال درمان پزشکی و حتی درمانهای خرافی و غیرعلمی برای این آسیب هستند؛ البته منظور ما این نیست که نباید بهدنبال درمان آسیب بینایی بود؛ بلکه سخن این است که باید شرایط کنونی پذیرفته شود و افرادی که دچار آسیب بینایی شدهاند، خود را با این شرایط وفق داده و زندگی روزمرۀ خود را ادامه دهند و حالا در این میان، اگر بهبودی از آسیب بینایی هم حاصل شد، بسیار خوب است و چیزی از دست نرفته است.
شرایطی را تصور کنید که فردی در سنین بزرگسالی دچار آسیب بینایی میشود. این فرد باید در ابتدا شرایط جدید را بپذیرد و خود را بهعنوان یک فرد دارای آسیب بینایی قبول کند و با توجه به اینکه کسی جز خودش به داد او نمیرسد، باید به کسب اطلاعات صحیح در زمینۀ آسیب بینایی بپردازد و در مرحلۀ بعدی، بهدنبال آموزشهای خاص و متناسب با شرایط ایجادشده در اثر آسیب بینایی برود. بهعنوان مثال، یکی از مهمترین موارد برای یک فرد بزرگسال، استقلال فردی و انجام امور روزمرۀ زندگی، بهطور مستقل و بدون نیاز و وابستگی به دیگران است. فردی که با استفاده از قدرت بینایی، تمام کارهای روزمرهاش را انجام میداد، اکنون باید سادهترین امور زندگی مانند جهتیابی و حرکت، خوردن و نوشیدن، ریختن آب در لیوان و موارد بسیار دیگری را با بهکارگیری سایر حواس و تقویت مهارتها و استفاده از ابزارهای کمکی و ترفندهای خاص، بیاموزد و اجرا کند. مبرهن است که این فرآیند، بسیار پیچیده و زمانبر است و با توجه به آسیبهای روانی که در اثر آسیب بینایی در فرد ایجاد میشود، ضروری است که در ابتدا، خدمات روانشناختی به این افراد ارائه شود و آنها در پذیرش و کنارآمدن با شرایط جدید و یافتن آمادگی روانی لازم برای شروع آموزش و ادامۀ زندگی، با وجود آسیب بینایی، یاری شوند؛ اما در اینجا هیچ یاری جز خودمان نیست و هر فرد، بهترین یاریرسان خویش است و افرادی که دچار آسیب بینایی میشوند، باید از متخصصین این حوزه برای بازتوانی و سازگاری با نیازهای نوظهور زندگی، راهنمایی و کمک بگیرند.
ما در این سلسله نوشتهها، قصد داریم به موضوع آموزش و توانبخشی افراد آسیبدیدۀ بینایی بپردازیم. همفکری شما برای بهبود سطح کیفی مطالب، برایمان بسیار ارزشمند است. لطفاً نظرات و پیشنهادهای خود را از راههای ارتباطی «نسل مانا» با ما مطرح کنید.
[1] Rehabilitation
Podcast: Play in new window | Download