پیچوتاب پیشۀ مشاور:گفتوگوی نشریۀ نسل مانا با بیتا راد؛ روانشناس
میرهادی نایینیزاده: دانشجوی دکتری پژوهشهای قرآنی
روانشناسی از جمله رشتههای دانشگاهی است که از سالیان دور، مقصد نابینایان علاقهمند به ورود به محیطهای آکادمیک بوده است؛ اما کم نیستند افرادی که بدون داشتن آگاهی کافی از آینده شغلی این رشته، بر صندلی دانشگاهها تکیه میزنند و چندین سال از عمر و جوانیشان را مصروف خواندن دروسی میکنند که به دلایل فراوان ممکن است نتوانند چرخ زندگیشان را با آن بچرخانند.
«بیتا راد»، روانشناس نابینای ۳۲ سالهای است که از پیچوخمها و مقتضیات کسب درآمد از طریق روانشناسی برای ما میگوید.
«پیش از هرچیز دربارۀ ماهیت رشتۀ روانشناسی برای ما صحبت کنید؟»
«روانشناسی را با تمام تفاوتهایی که در شیوهها و رویکردهای خود دارد، میتوان برقراری رابطهای انسانی با کسانی دانست که با مسئلۀ مشخصی به روانشناس
مراجعه میکنند.»
«کدام رشتههای روانشناسی در حال حاضر بیشتر امکان درآمدزایی دارند؟»
«از نظر من هرکدام از رشتهها و گرایشها مخاطبین خاص خود را دارند و نمیتوان قطعی گفت کدام رشته دارای درآمد بیشتری است؛ اما میتوانم بگویم نحوۀ درآمدزایی بیش از اینکه به گرایش ربط داشته باشد، به فاکتورهای دیگری نیاز دارد. توانمندی روانشناس، چگونگی جذب مشتری و خوشنامی عمومی او، از عوامل مهم درآمدزایی یک روانشناس محسوب میشوند.»
«در صحبتهای خود به توانمندی یک روانشناس اشاره کردید: منظور شما از توانمندی چیست؟»
«از نظر من برخی از این تواناییها ذاتی و برخی دیگر اکتسابی هستند؛ مثلاً کسی که دارای هوش هیجانی بالاتر، حس همدلی بهتر و توان تحلیل بیشتری است، میتواند روانشناس موفقتری باشد.
اولین عنصری که توانایی یک روانشناس را نشان میدهد، شخصیت اوست. از دیگر عناصر موفقیت یک روانشناس تلاشی است که در راستای آموزش مهارتهای گوناگون مرتبط با حرفۀ خود انجام میدهد. از نظر من، سومین عنصری که توانمندی یک روانشناس را نشان میدهد، تجربۀ کافی او در نحوۀ مواجهه با کار خود است. این سه عنصر از نظر من مهمترین تواناییهایی هستند که باید یک روانشناس داشته باشد.»
«از نظر شما چه کسانی با چه روحیهای میتوانند در این رشته موفق باشند؟»
«کسانی میتوانند روانشناسان خوبی باشند که در وهلۀ اول مسائل مربوط به انسانها برایشان مهمتر از سایر مسائل باشد. کسانی که هوش هیجانی و همدلی بیشتری با سایر افراد دارند و از شنیدن حرفهای دیگران کسل نمیشوند میتوانند پا در این راه بگذارند. داشتن قدرت تحلیل و تمرکز بالا از دیگر لوازم یک روانشناس خوشنام است. یک روانشناس باید حتماً این نکته را در نظر داشته باشد که از این طریق امکان کسب درآمد سریع بههیچوجه وجود ندارد. پس از اخذ مدرک کارشناسی، امکان درمانگری ندارید و فقط از طریق ترجمه و پژوهش میتوانید درآمد ناچیزی داشته باشید. وقتی هم مدرک کارشناسیارشد خود را بگیرید، مسائل کاری شما جنس دیگری پیدا میکند. آخرین چیزی که باید دربارۀ ورود به این رشته یادآور شوم این است که اگر شما یکی از مشکلات روانی را تجربه میکنید، با مطالعۀ روانشناسی نمیتوانید بر آن فائق شوید.»
«شما بهعنوان یک دانشجوی نابینای روانشناسی چه مشکلاتی را تجربه کردید؟ آیا این مسائل همچنان وجود دارند؟»
«در پاسخ به این سؤال ابتدا باید در نظر داشته باشیم که چیزهایی که میگویم تجارب شخصی من است و امکان دارد پاسخهای کاملاً متفاوتی از سایر روانشناسان نابینا دریافت کنید.
از آنجا که روانشناسی، انتخاب بسیاری از دانشجویان نابینا است، دسترسی به منابع مطالعاتی در این رشته تقریباً آسان است؛ اما دیدگاه اساتید روانشناسی به موفقیت افراد نابینا در این رشته خیلی مثبت نیست. آنها معتقدند نبود بینایی کار یک درمانگر را در مواجهه با مراجعین مختل میکند.
که البته تا حدی حق با آنهاست. اینکه اساتید روانشناسی بر این باور باشند که یک نابینا نمیتواند کارهای اساسی رشته را برعهده بگیرد، مشکلی است که شاید هیچ زمانی از میان نرود. یک روانشناس نابینا، ضمن پذیرش برخی محدودیتهایی که ندیدن برایش ایجاد میکند، باید برای اثبات تواناییهای خود بجنگد.
«پس از دورۀ دانشجویی و ورود به بازار کار، نابینایی چه تفاوتهایی برای شما ایجاد کرد؟»
«پس از پایان دورۀ کارشناسیارشد، شما هم میتوانید زیرنظر یک ناظر مشغولبهکار شوید و هم میتوانید پروانۀ درمانگری را برای خود دریافت کنید. کار زیرنظر یک ناظر با توافق درصد مشخص از درآمد، نیازی به اخذ مجوز ندارد؛ اما برای داشتن تابلوی درمانگری، شما موظف به اخذ پروانه از سازمان نظام روانشناسی کشور هستید. روند صدور این پروانه شرایط خاص خود را میطلبد و بسیار زمانبر است. پس از طی مراحل قانونی، شما در کمیسیون مربوط به گرایش خود دعوت به مصاحبه میشوید.
باید توجه داشت که همان مشکل دیدگاه اساتید، در پذیرش شما بهعنوان کسی که میتواند وارد این کار شود، وجود دارد. شما باید بتوانید توضیح علمی و درستی برای اقناع اساتید خود داشته باشید.»
«آیا با این نظر معروف که یک روانشناس نابینا، نمیتواند بهخوبیِ همکار بینایش کار کند، موافقید؟»
«اجازه بدهید در پاسخ به این پرسش بگویم: یک روانشناس نابینا باید واقعبینانه از تواناییها و ناتوانیهای خود آگاه باشد و با توجه به هر دو روی سکه کار خود را پیش ببرد.»
«آیا نابینایی، در روند جذب یا دلزدگی مراجعانتان تأثیری داشته است؟»
«بهتر است یک درمانگر نابینا حتماً نابینایی خود را به اطلاع مراجعانش برساند تا مراجعان امکان انتخاب یا عدم انتخاب او را بهراحتی داشته باشند.
من با سه گروه از مراجعان در طول دوران کاری خود سروکار داشتم. بیش از 80درصد مراجعان من بدون توجه به نابینایی وارد فرآیند کاردرمانی شدهاند. تعدادی مراحل درمان را با پرسیدن چند پرسش در باب نحوۀ کار یک نابینا ادامه دادند و فقط دو نفر نتوانستند با یک درمانگر نابینا کار کنند. باید بگویم بهنظر میرسد نگرش مردم عادی در این زمینه با استادان روانشناسی متفاوت است.»
«از چه روشهایی برای جذب مراجعانتان استفاده میکنید؟»
«این کار، مانند هر شغل آزاد دیگری مستلزم جذب مشتری است. تبلیغات صحیح از طرق گوناگون، داشتن روابط مؤثر با مراکز و چهرههای برجستۀ روانشناسی، حضور مستمر و فعال در انجمنهای روانشناسی و نمایش درست توانمندیها، از راههایی هستند که در جذب مشتری کمک شایان توجهی به شما میکنند. دوباره بر این نکته تأکید میکنم که امکان کسب درآمد سریع از طریق این رشته وجود ندارد. باید برای نمایش تواناییهای خود مراجعان را به رایگان یا با هزینۀ اندک بپذیرید تا کمکم به درآمد معقولی برسید.»
«نقش استقلال فردی در موفقیت کاری یک روانشناس نابینا چقدر است؟»
«استقلال از ملزومات مهم زندگی هر نابینایی محسوب میشود که در پیشبرد کارهای روزمره نقش مهمی ایفا میکند؛ اما از آنجا که شغل درمانگری آنچنان مستلزم حرکت و جابهجایی نیست، از نظر من شاید کسی که استقلال کافی هم نداشته باشد، بتواند در این حوزه کار خود را پیش ببرد.»
«چه سخنی در باب درآمدزایی از این طریق میتوانید به نکتههای پیشگفتۀ خود اضافه کنید؟»
«باید بگویم درمانگری، تنها راه کسب درآمد از طریق روانشناسی نیست. این رشته بسیار گسترده است و از طرق گوناگونی مانند حضور در مراکز اداری مثل بهزیستی، ترجمه و پژوهش، برگزاری کارگاههای آموزشی و سمینارهای مختلف و… میتوان بر بستر علم روانشناسی درآمدزایی کرد.
نکتۀ دیگر این است که پس از طی همۀ مراحل رسیدن به درآمد که پیشتر به آنها اشاره کردم، میزان درآمد من از این حرفه در سطح متوسط روبهبالای جامعه است. دوباره باید بگویم: روانشناسی نمیتواند کسی را با سرعت به درآمد کافی برساند.»
آنچه خواندید، خلاصهای از گفتوگوی ۴۵ دقیقهای نسل مانا با بیتا راد، روانشناس نابینا بود. میتوانید مشروح این گفتوگو را در قالب یک پادکست، ذیل همین نوشته در وبسایت نسل مانا بشنوید.
Podcast: Play in new window | Download