در شماره قبل، از ضرورت یادگیری مهارت مدیریت استرس سخن گفتیم و به اهمیت آن برای افراد با آسیب بینایی اشاره کردیم. همچنین، تکنیکهایی از قبیل ورزش کردن، گذراندن اوقات فراغت و فعالیتهای اجتماعی را برای بهبود این مهارت معرفی کردیم. در این شماره بحث را با معرفی چند تکنیک دیگر ادامه خواهیم داد. پیشنهاد میکنیم اگر مقاله شماره قبل را نخواندهاید، ابتدا به سراغ آن بروید و در ادامه این مطلب را بخوانید. بهتر است تمرینات این بخش را نیز در گروه دوستان خود انجام دهید و پاسخهایتان را به اشتراک بگذارید.
دوستی
در خصوص فعالیتهای تفریحی بهصورت گروهی و انفرادی، سخن به میان آمد. اکنون میخواهیم به مهارتهای اجتماعی مناسب در فعالیتهای تفریحی گروهی و بهطورکلی در دوستی بپردازیم. داشتن یک یا چند دوست نزدیک و صمیمی کیفیت زندگی شما را تا حد زیادی افزایش میدهد، باعث کاهش سطح استرس میشود و سلامت روان را بهبود میبخشد.
در دوستی باید به چه قواعدی پایبند بود؟
به پرسشهای زیر پاسخ دهید و در گروهتان پاسخها را به بحث بگذارید:
- هدف از دوستی چیست؟ شاید صحبت کردن با هم و شنیدن حرفهای یکدیگر، کمک کردن به یکدیگر، خوشگذرانی با هم و… .
- به نظر شما چگونه میتوان دوست خوبی برای دیگران بود؟ شاید با خوب شنیدن و خوب صحبت کردن، درخواست کمک از آنها و متقابلاً کمک کردن به دیگران، تلاش برای همدلی و درک احساسات دوستان، برنامهریزی برای فعالیتهای مشترک و شرکت کردن در برنامههایی که دوستان تدارک دیدهاند.
- اگر دوست خیلی خوبی دارید، او چه کارهایی انجام میدهد که واقعاً آن را تحسین میکنید و باعث پایداری دوستی شما میشود؟
احتمالاً با فکر کردن و گفتوگو در مورد این پرسشها به قوانین ناگفته و نانوشته دوستی دست یافتهایم. خوب است که ما در شروع مکالمه، در برنامهریزی فعالیتهای دستهجمعی و کمک به یکدیگر، به نوبت عمل کنیم؛ یعنی گاهی ما پیشقدم شویم و گاهی دوستانمان.
همدلی
اینکه ما در گفتوگو با دوستان و کمک به دیگران و نیز برنامهریزی برای فعالیتهای جمعی انگیزه داشته باشیم و پیشقدم شویم، در واقع همدلی است. همدلی به معنای تلاش برای درک احساسات دیگران یا قرار دادن خود بهجای آنان است. اگر به نیازهای طرف مقابل فکر نکنید، یعنی اینکه در مهارت همدلی دچار ضعف هستید.
تمرین: چگونه مهارت همدلیمان را تقویت کنیم؟
به سناریوهای زیر فکر کنید و بگویید اگر بهجای این شخصیتها بودید، چه احساسی را تجربه میکردید؟
- مادربزرگ علی دیشب درگذشت.
- در مورد رضا شایعهای در مدرسه پخش شده است.
- پدر و مادر فاطمه هر شب با هم دعوا میکنند.
- یکی به کفشهای الهام خندید.
- امیر به تیم بسکتبال راه پیدا نکرد.
- مریم گردنبندی را که دوستش به او هدیه داده بود، گم کرد.
- امید امتحان ریاضیاش را خراب کرد.
- نازنین دوستی دارد که دائماً در مورد خودش حرف میزند و حسابی خودستایی میکند.
اگر بتوانید در مورد یک موقعیت از دیدگاه شخص دیگری فکر کنید و خودتان را جای او بگذارید، میتوانید بفهمید که او ممکن است چه چیزی بخواهد یا نیاز داشته باشد. همدلی به شما این امکان را نیز میدهد که در خصوص نحوه برخوردتان با دیگران در شرایط مختلف بیندیشید. بیایید مثالهای زیر را در نظر بگیریم:
- اگر همیشه با مهسا در مورد افکار خودتان صحبت کنید و هرگز از افکار او جویا نشوید، او چه احساسی خواهد داشت؟
- اگر زهرا در دو ماه گذشته هر هفته برنامهای برای گشتوگذار ترتیب داده باشد؛ اما شما هیچ اقدامی در این زمینه نکرده باشید، او چه احساسی خواهد داشت؟
- اگر بهروز چندین بار شما را به رویدادهای ورزشی و آشپزیهای دستهجمعی دعوت کرده باشد و شما همیشه درخواست او را رد کرده باشید، او چه احساسی را تجربه خواهد کرد؟
- مجتبی چه احساسی پیدا میکند اگر شما دائماً در مورد هوش بالایتان، ابزارهای معرکهای که دارید، دستاوردهایتان، یا افراد مهمی که میشناسید صحبت کنید؟
- سحر چه احساسی خواهد داشت اگر هر هفته با او تماس بگیرید تا با ماشینش شما را به دانشگاه ببرد؛ اما هیچوقت در هزینه بنزین با او شریک نشوید یا سعی در جبران کمک او نداشته باشید؟
دادوستد در دوستیها
فرض کنید میخواهید یک بازی گروهی را خودتان به تنهایی انجام دهید. بهنظرتان این بازی چقدر سرگرمکننده است؟ شما یک اسپک به توپ والیبال میزنید؛ اما کسی نیست که به اسپکتان پاسخی بدهد. همانطور که بازیهای اجتماعی به مشارکت و داد و ستد افراد نیاز دارند، دوستی نیز مستلزم ایجاد تعادل در داد و ستد است. در اینجا به چند نمونه از ضعف در تعادل اشاره میکنیم:
- یک نفر همیشه در گفتوگوها دست بالا را دارد. او مکرراً حرف میزند و اصلاً خوب گوش نمیدهد.
- یک نفر همیشه از دیگران درخواست کمک میکند و کمک آنها را میپذیرد؛ بیآنکه از آنان تشکر کند یا او نیز متقابلاً در صدد کمک کردن برآید.
- کسی ارتباط را شروع میکند و برای برنامهها و فعالیتها برنامهریزی لازم را انجام میدهد. طرف مقابل دعوت او را میپذیرد؛ اما هیچگاه خودش برای ترتیب دادن یک فعالیت پیشقدم نمیشود.
برای اطمینان از اینکه یک دوستی متعادل است، نیاز به تفکر خودخواسته و آگاهانه وجود دارد؛ اگرچه احتمالاً با تمرین طبیعیتر و ناهشیارانهتر میشود.
تمرین: بازی داد و ستد
با گروهی از دوستانتان یک بازی با هدف تمرین داد و ستد انجام دهید. این میتواند یک بازی پاسکاری توپ یا یک بازی تختهای دسترسیپذیر باشد.
فعالیتهای داوطلبانه
فواید فعالیتهای داوطلبانه
به این پرسشها پاسخ دهید:
- آیا تابهحال وقتتان را بهطور داوطلبانه برای کمک به دیگران اختصاص دادهاید؟
- اگر چنین است چه کمکی کردید؟
- این کار چه سودی برای خودتان داشت؟
- آیا به شما احساس مفید بودن و رضایت دست داد؟
هنگامیکه برای کمک به رفع نیازهای دیگران داوطلب میشوید، به سلامت عاطفی خودتان نیز کمک میکنید. در ادامه میگوییم که چگونه این اتفاق میافتد:
- داشتن تماس منظم با دیگران یک سیستم حمایتی طبیعی و فرصتهایی برای ایجاد روابط فراهم میکند.
- با مشارکت فعالانه در جامعه احساس داشتن دستاورد و موفقیت خواهید کرد.
- پیامد طبیعی کار داوطلبانه، کسب دیدگاه مثبت و افزایش اعتمادبهنفس است.
• وقتی تمرکزتان از مشکلات شخصی به حمایت از دیگران معطوف میشود، عوامل استرسزا کاهش مییابند.
تمرین: علایق و فرصتها
اکنون که از فواید کار داوطلبانه برای سلامت روان آگاهید، آیا به دنبال فرصتهایی برای کار داوطلبانه میگردید؟ فکر میکنید ممکن است در هفته کاری آینده زمانی را به کار داوطلبانه اختصاص دهید؟ اگر چنین است، حرف ندارد. اگر نه، شاید نگاه کردن به فرصتهای کار داوطلبانه تمایل شما را برانگیزد؛ همانطور که تابهحال پیش رفتهایم، بیایید با بررسی علایق شما شروع کنیم.
علایق خود در تمام حوزهها را فهرست کنید؛ سپس ببینید کدام علایق شما با نیازهای دیگران مطابقت دارد. به تحقیق در خصوص فرصتهای فعالیتهای داوطلبانه بپردازید.
برای یک فعالیت داوطلبانه برنامهریزی کنید. اگر پیدا کردن یک فرصت کار داوطلبانه دشوار است، در مدرسه، دانشگاه، محل کار یا سازمانهای مردمنهاد به دنبال آن بگردید.
در مورد ضوابط و اصول کار داوطلبانه در اینترنت جستوجو کنید و چنانچه این تمرینات را بهصورت گروهی انجام میدهید، نتایج بررسی خود را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
سخن آخر
شما تأثیرات استرس بر بدن و وضعیت سلامت روان خود را آموختهاید. برای مدیریت سطح استرس، ما به فواید راهکارهایی مثل تمرینات ورزشی، ورزشهای گروهی، انجام فعالیتهای موردعلاقه، فعالیتهای اجتماعی، انجام فعالیتهای داوطلبانه و ارتباطات دوستی پرداختیم. شاید در نگاه اول این تکنیکها خیلی ابتدایی و پیشپاافتاده بهنظر برسند؛ اما با تمرین همین موارد به ظاهر پیشپاافتاده، سطح استرس شما مدیریت خواهد شد.
چنانچه سطح استرس شما مخرب و غیرقابلکنترل است، بدون تردید به متخصصان سلامت روان مثل روانشناسان و روانپزشکان مراجعه کنید. استرس در مواردی میتواند نشاندهنده یک اختلال روانی باشد که برای رسیدگی به آن کمک گرفتن از یک متخصص اجتنابناپذیر است.