آموزش باکیفیت، کلید موفقیت نگاهی به اشکالات روششناختی آموزش بریل به نوآموزان در ایران
زهرا همت، روانشناس و آموزگار آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران
آموزش خوب، صحیح و باکیفیت، نقطه آغاز راه به سوی موفقیت است. همۀ کودکان حق برابری برای دسترسی به آموزش باکیفیت دارند؛ بنابراین کودکان آسیبدیده بینایی نیز حق دارند به اندازه سایر همسالانشان به آموزش خوب و بهروز دسترسی داشته باشند. کودکان برای دریافت آموزش خوب، در ابتدا باید باسواد شوند. منظور از سواد در اینجا، توانایی خواندن و نوشتن است. بر همه ما پرواضح است که توانایی خواندن و نوشتن، کلید دسترسی به دنیای اطلاعات است و تنها با داشتن توانایی خواندن و نوشتن است که میتوانیم از دریای بیکران اطلاعات عصر کنونی، قطرهای برگیریم. این اطلاعات است که دانش را در ما میسازد و این دانش به ما قدرت میدهد؛ قدرت برعهده گرفتن مسئولیتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی؛ قدرت یافتن شغل و موفقیت در شغل و در نهایت قدرت بدل شدن به یک شهروند مفید.
بیشتر کودکان سرزمین ما بهطور معمول با رسیدن به سن ششسالگی، وارد سیستم آموزشی رسمی و همگانی میشوند و در مدرسه شروع به یادگیری خواندن و نوشتن و در ادامه، آموزش سایر دانشها و مهارتهای تعریفشده در این نظام آموزشی میکنند. هرچند که نیک میدانیم هماکنون و با وجود تمام پیشرفتهای فرهنگی و علمی و افزایش امکانات، هنوز کودکانی هستند که از آموزش محروم میمانند؛ ولی این بحث مدّنظر این نوشته نیست و در اینجا صرفاً میکوشیم به یادگیری خواندن و نوشتن در کودکان آسیبدیده بینایی بپردازیم.
زمانی که کودکان وارد دبستان میشوند و شروع به یادگیری خواندن و نوشتن میکنند؛ پدرها و مادرها با ذوق و شوق فراوان آنها را در این مسیر همراهی میکنند. آنها با خوشحالی، اولین نوشتههایشان را به دوست و فامیل و آشنا نشان میدهند و شادی پای نهادن در دنیای باسوادی را با همدیگر شریک میشوند. البته پیمودن مسیر یادگیری دشواریهای بسیاری دارد که کودکان با همراهی خانواده و اطرافیان، راحتتر آن را طی میکنند؛ اما درمورد کودکان آسیبدیده بینایی، شرایط اندکی متفاوت است. زمانیکه کودکان آسیبدیده بینایی وارد مدرسه میشوند، با توجه به میزان باقیمانده بینایی، نوع آسیب چشمی و پیشرونده بودن یا نبودن آن، سیستم خواندن و نوشتن مناسب (بریل یا درشتخط) برای ایشان برنامهریزی میشود. در بسیاری از مواردی که خواندن و نوشتن به خط بریل برای دانشآموزی درنظر گرفته میشود، با مخالفت و مقاومت خانوادهها مواجه میشود. شادیهای شروع آموزش، جای خود را به استرس و فشارهای پذیرش آسیب بینایی کودک و الفبا و لوازم و ابزار خواندن و نوشتن خط بریل میدهد. بسیاری از والدین نمیتوانند تفاوتها را بپذیرند و به شکلی نادرست، تصور میکنند آسیب بینایی فرزند و نحوۀ خاص آموزش وی و خواندن و نوشتن به خط بریل و استفاده از لوح و قلم بهجای مداد و پاککن، موجب خجالت و سرشکستگی است و با این تصور ناصحیح، حتی اگر بپذیرند که کودک باید خط بریل را بیاموزد، این موضوع را به شکل یک راز در دل خانواده خود حفظ میکنند و برای مثال هنگامیکه دوستان و آشنایان مهمانشان میشوند، تمام کتابها و وسایل آموزشی کودک را در جایی پنهان میکنند و با این کار لذت تقسیم شادی باسواد شدن را از فرزند خود دریغ میکنند و اندکاندک، علاقه و انگیزه یادگیری در کودک را تضعیف مینمایند و این حس شرمساری از استفاده ابزارهایی متفاوت با همسالان برای خواندن و نوشتن را در کودک خود نیز رشد میدهند. خلاء آموزش صحیح والدین و دریافت مشاورههای صحیح روانشناختی در مسیر ایجاد نگرشی صحیح به مقوله آسیب بینایی و نیازهای خاص آموزشی و پرورشی کودک با آسیب بینایی در اینجا کاملاً احساس میشود. راهنماییهای یک مشاور متخصص کودکان با آسیب بینایی میتواند والدین را از فرو رفتن در افکار و تصورات ناصحیح برهاند و آنها را در مسیر پرورش و آموزش، یار و پشتیبان کودک قرار دهد.
فرایند آموزش خواندن و نوشتن به خط بریل، مقدماتی دارد که باید در سنین پیش از دبستان و در دورههای آموزشی پیشدبستانی یا آمادگی تحصیلی، اجرا شود. بسیاری از کودکان با آسیب بینایی در حال حاضر و با اجرایی شدن طرح نظام آموزشی یکپارچه، در مدارس عادی در کنار همسالان فاقد آسیب بینایی شروع به تحصیل میکنند. تعداد زیادی از این کودکان در دورههای پیش از دبستان مشارکت نمیکنند و بهطور مستقیم وارد پایه اوّل دبستان میشوند. کودکان معمولاً پیش از ورود به مدرسه، با کتابهای داستان آشنا میشوند و دیدن تصاویر کتابهای داستان و شنیدن داستانی که توسط والدین خوانده میشود، توانایی تصویرخوانی را که پیشنیاز خواندن است در آنها رشد میدهد. کودکان در اولین گام یادگیری مهارت خواندن و نوشتن، تصاویر و کلمات را در قالب یک تصویر داستانی ساده، به شکل همایند میبینند و این همایندی سبب شکلگیری تصویر کلی واژهها در ذهن کودکان میشود؛ اما کودکان با آسیب بینایی، از داشتن کتابهای داستانی مصوّر محروم هستند و با وجود اینکه در بسیاری از کشورها، تولید کتابهای لمسی با تصاویر برجسته برای کودکان آسیبدیده بینایی بسیار پررونق است؛ در کشور ما تعداد این کتابها بسیار اندک است و والدین از وجود آنها آگاه نیستند و این کتابها بیشتر جنبه نمایشگاهی پیدا کرده و کمتر به دست کودکان میرسد. والدین نیز به بیان داستان به شکل شفاهی بسنده میکنند و در بیشتر موارد، کودکان تصور صحیحی از واژههایی که بهواسطه داستانها میآموزند، ندارند. حال این کودکان وارد پایه اوّل دبستان میشوند و آموزش خواندن و نوشتن آغاز میشود. کتابهای درسی بریل، برگردان کتاب درسی چاپی با اندکی تغییر و مناسبسازی محتواست. در کتاب درسی چاپی، در شروع آموزش خواندن، تصویری داستانی ارائه شده و سپس واژههایی از آن تصویر بهصورت کارت تصویری در پایین صفحه آمده است و همایندی تصویر و واژه، موجب شکلگیری تصویر کلی ذهنی از آن واژه در کودک میشود. در نسخه بریل نیز همین کلمات در کتاب آمده و این موجب شکلگیری نوعی ناهماهنگی در آموزش کودکان با آسیب بینایی گردیده؛ چراکه برخی آموزگاران تنها به بیان شفاهی داستان نگاره اکتفا میکنند، برخی کارتهای واژگان را برای دانشآموز درست میکنند و عدهای نیز پس از در اختیار قرار دادن این کارتها، به این نتیجه رسیدهاند که به دلیل لزوم پویش نقطهبهنقطه برای خواندن کلمات خط بریل و اینکه کودکان هنوز الفبای بریل را نیاموختهاند، چنین فعالیتهایی کمک چندانی به یادگیری دانشآموز نمیکند و تنها موجب اتلاف زمان است. در کتابهای درسی بریل، توضیح مختصری از تصویر موجود در کتاب درسی نیز ارائه شده است که با توجه به عدمتوانایی دانشآموز برای خواندن، ضرورت آن قابل توضیح نیست. در کنار تمام اینها، حتی دستورالعملهایی که برای والدین دانشآموزان نوشته شده، در کتاب بریل نیز گنجانده شده و این موجب حجیم و شلوغ شدن کتاب شده است و استفاده مستقل از کتاب را برای دانشآموز بسیار سخت میکند. به نظر میرسد این شکل از برگردان بریل کتاب درسی میتواند برای والدین با آسیب بینایی که فرزند بینا دارند، قابل استفاده و مفید باشد؛ اما برای کودکان آسیبدیده بینایی چندان مفید نیست و موجب شده هر آموزگار، بسته به نگرش و خلاقیت خود، بهطور سلیقهای کار آموزش را انجام دهد و ممکن است این ناهماهنگیها به کیفیت آموزش آسیب برساند.
بهنظر میرسد آموزش خط بریل به کودکان، با مشکلات روششناختی عدیدهای مواجه است و انتظار میرود سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور به عنوان متولی آموزش کودکان آسیبدیده بینایی، برای جبران این آسیب روششناختی، با استمداد از روشها و فناوریهای نوین آموزشی، برنامهریزیهای لازم را صورت دهد.