گرامیداشت روز جهانی عصای سفید بر فراز کوه
دکتر صلاح محمدی: دبیر آموزشوپرورش استثنایی
پاییز رنگارنگ دیگری از راه رسیده و با هوای مطبوعی که با خود به ارمغان آورده است، همه را به طبیعت پرمهر خویش میخواند. برای تکتک ما، پاییز نماد خیلی از خاطرههاست. از بوی ماه مهر گرفته تا خشخش برگهایی که هر کدام راوی قصه غریبی هستند. وقتی تقویم را ورق میزنیم، از لحاظ گرامیداشت و احترام به حقوق مدنی اقشار مختلف جامعه، ماه مهر یکی از شلوغترین ماههای سال است. 15 اکتبر برابر با 23 مهرماه، روز جهانی گرامیداشت عصای سفید و ایمنی نابینایان یکی از همین روزها است. چه بهانهای بهتر از پاسداشت این روز مهم. در این روز تشکلهای مختلف نابینایان، هیأتهای ورزشی افراد دارای آسیب بینایی، سازمانهای ذیربط و گروههای مختلف نابینایان و کمبینایان، هر کدام به شکلی، بسته به وسع خویش و با عنایت به اهداف اساسی خود، یاد این روز مهم را گرامی میدارند؛ با این امید که در این دنیای پرتلاطم و محشر کبری، حقوق مدنی معلولین مغفول نمانده و مسئولین فراغ بال و بیخیال دمی به آن اندیشیده باشند.
گروه کوهنوردی عصای سفید کردستان نیز با توجه به داشتن تجارب گرانقدر در خصوص کوهنوردی افراد دارای آسیب بینایی، ظرفیتهای انسانی و تواناییهای فنی خویش در امر کوهنوردی، تصمیم گرفت تا پاسداشت روز جهانی عصای سفید و ایمنی نابینایان را، به شکلی متفاوت و با برنامهای جذاب، برگزار نماید.
برنامه مذکور چیزی نبود جز طراحی یک صعود مشترک با تیم کوهنوردی انجمن نابینایان ایران، آبفای کردستان و علاقهمندان به مسائل افراد با آسیب بینایی. برخلاف بزرگنماییها و مشکلتراشیهای معمول، گروه کوهنوردی عصای سفید کردستان در یک تماس تلفنی علاقه خود را جهت برگزاری این برنامه مشترک به اطلاع انجمن نابینایان ایران رسانده و آنها نیز از این دعوت پرمهر، صمیمانه استقبال نموده و آمادگی خود را جهت شرکت در این برنامه اعلام کردند. خیلی زود جلسهها و هماهنگیهای لازم انجام شد. با هدف طراحی یک برنامه کوهنوردی متوسط و دسترسپذیر، کوه آبیدر بزرگ با ارتفاع 2550 متر، در جنوب سنندج انتخاب گردید و تاریخ و ساعت حرکت، ساعت 6 بامداد روز جمعه 21 مهرماه تعیین شد. انجمن نابینایان ایران با تیمی 28 نفره روز پنجشنبه 20 مهرماه راهی استان فرهنگی کردستان شده و حدود ساعت 15 وارد سنندج، شهر خلاق موسیقی جهان شدند.
دو تن از اعضای عصای سفید کردستان، به استقبال مهمانان خود شتافته و طبق همآهنگیهای قبلی، با استفاده از یک دستگاه مینیبوس و یک دستگاه سواری، راهی مهمانسرای آبفای کردستان شدند. با استقبال سایر دوستان، مهمانان خیلی زود در محل اسکان خود مستقر گردیدند. لختی استراحت و صرف یک چای لبسوز در بعد از ظهر یک روز پاییزی، خستگی راه را از تن مهمانان زدود. بعدازظهر با بازدید از نقاط دیدنی مختلف شهر و بازارهای آن از جمله بازار تاناکورا و پیادهراه فردوسی و صرف کلانه، نان محلی و بسیار خوشمزه کردستان گذشت.
حدود ساعت 21 همه به محل اسکان بازگشتند و مهمانان دیگری از گروه عصای سفید سقز و شهر مریوان به این جمع صمیمی ملحق شدند. پس از صرف شام، جناب آقای ناصر محمدی از مربیان و مدرسان باتجربه کوهنوردی و سنگنوردی فدراسیون کوهنوردی، جزییات فنی برنامه و مختصات صعود را برای همنوردان تشریح نمود و بلافاصله لذت و افتخار در کنار هم بودن را با نوای دلانگیز و روحپرور موسیقی، جشن گرفتیم. باز هم جادوی موسیقی همه را یکی کرده و تفاوتها را محو نمود. از چشمه دل مهر بود که میجوشید و از حنجرهها، نوای همدلی بود که برمیخاست. گل لبخند بود که بر چهره تکتک دوستان میرویید و سرود دوستی و همدلی بود که فضا را از همدلی آکنده میساخت. هرچند دل کندن از موسیقی و کیمیای جانبخش آن، دشوار است، اما خستگی مهمانان و صعود زودهنگام روز بعد موجب شد که خاموشی را اعلام نموده و حدود ساعت 23 تسلیم خواب شویم. ساعت 5 روز جمعه از خواب شیرین بامداد رحیل برخاسته، شال و کلاه کرده و نیم ساعت بعد پای در راه صعود نهادیم.محل تجمع تمام اعضای برنامه صعود، میدان گاز سنندج و ساعت 6 صبح بود. بلاخره با تاخیری نیمساعته برنامه صعود را کلید زدیم. شوق وصفناپذیر صعود در وجود تکتک اعضای گروه، حضور سایر همنوردان از گروهها و باشگاههای کوهنوردی و تکاپوی افراد مشخص شده جهت هماهنگیهای لازم، همه و همه از یک روز بهیادماندنی خبر میداد. همه آمده بودند تا به نحوی در این برنامه منحصر به فرد قدمی بردارند و گوشهای از این آفرینش مهر را سهیم شوند. گل سر سبد این برنامه، حضور اساتید و پیشکسوتان کوهنوردی چون استاد ناهید و استاد رفیعی در این جمع گرم و صمیمی بود.
مسیر صعود جادهای خاکی است که به تفرجگاه خضر زنده ختم میشود. مسیر بدون حادثه خاصی و در نهایت شور و شعف طی میشود. یک ساعت بعد به تفرجگاه خضر زنده میرسیم. چند نفر از دوستان همدلی که از پیش خود را به اینجا رسانده اند، با چای زغالی به استقبال اعضای گروه آمده و با چایهای لبسوز خویش، روحی تازه در کالبدمان میدمند. با پکهای صبحانه که از قبل آماده شده است، از مهمانان پذیرایی میکنیم. صبحانه را صرف کرده و بلافاصله سرپرست فنی برنامه، دستور صعود نهایی را صادر میکنند و حاضرین که حدود 80 نفرند را به سه گروه تقسیم میکند. گروه 1 آنهایی که تندپا هستند و بهعنوان تیم پیشقراول راهی صعود میشوند، 2 تیمی که با سرعت کمتری راهی قله میشود و نهایتا گروهی که تمایل دارند در همان تفرجگاه مانده و از محیط بکر و طبیعی و فضای معنوی آن بهره مند شوند.
حدود ساعت 9 و 40 دقیقه است که مسیر صعود را که یک شیب نسبتا تند است از سر میگیریم. بارانهای چند روز اخیر کردستان مسیر را لطیف و معطر ساخته است. استشمام عطر گلها و گیاهان طبیعت شاید در پاییز عجیب به نظر برسد، اما آبیدر همیشه سرسبز کردستان، در هر فصل و در هر زمان برای مهمانان خود هدیه و ارمغانی دارد. پاییز هم که فصل جود و کرم طبیعت است. بنابراین رخداد چنین پدیده ای هم زیاد غیر طبیعی به نظر نمیرسد. خلاصه که تو گویی عروس زیبای سنندج لباسهای ملون خود را پوشیده و عطر دلانگیز خویش را بر سر و رو زده و چشمانتظار قدمهای پرمهر دوستان دیرین خویش در گوشهای از این سرزمین رنگین آرمیده است. پس از نیم ساعت، وارد یک پاکوب نسبتا هموار میشویم. در این مسیر نیز، نیم ساعت دیگر به صعود خویش ادامه میدهیم. در یکی دو نقطه از جمله نقطهای که به یخچال طبیعی سنندج و آبیدر مشهور است، جهت صرف آب و تنقلات، استراحت کوتاهی کرده و سپس به سمت راست کوه پیچیده و وارد آخرین شیب میشویم که نهایتا به قله ختم میشود.
عقربههای ساعت، حدود 10 و 20 دقیقه را نشان میدهند که قله زیبای آبیدر را در آغوش میکشیم. بلندپروازی خود را جشن میگیریم و سرود موفقیت را با همدیگر زمزمه میکنیم. نگاه هنرمندانه عکاسان گروه، زیباترین و بهیادماندنیترین تصاویر را شکار کرده و در حافظه تاریخ ثبت کرده و جاودانه میسازند.
به این ترتیب، حدود 60 نفر از اعضای 80 نفره برنامه، در نهایت سلامت و امنیت توانستند گام بر قله آبیدر بزرگ گذاشته و افتخار دوستی با این یار دیرین را چون کاسهای از انگبین بنوشند و لباس دوستی با این مظهر زیبای طبیعت را بپوشند. پس از توقف کوتاهی در قله، مسیر بازگشت را در پیش میگیریم. کمی پایین آمده، به سمت چپ کوه پیچیده و مسیر خود را به سمت نظرگاه خضر زنده ادامه میدهیم. حدود ساعت 12 است که در میان استقبال سایر دوستان که بیصبرانه منتظر بازگشت ما هستند، وارد مکان مقدس نظرگاه خضر زنده میشویم. دوستان همدل، باز هم با چای زغالی خود به استقبال ما میشتابند. الطاف بیکران دوستان در حق همنوردان آبیدر بزرگ و لبخندهای گرم و صمیمی تکتک آنها، تمام رنج راه و غبار نگاه را از وجودمان زدوده و روحی تازه و انرژی مضاعف در جسم و جانمان میدمد. از آب سرد و زلال چشمه نظرگاه خضر زنده یکی دو جام گرفته و سر و صورتی صفا میدهیم.
پس از کمی استراحت و صرف ناهار، این برنامه نیز با موفقیت کامل و با مشارکت کوهنوردان نابینا و کمبینای انجمن نابینایان ایران، گروه عصای سفید کردستان و خانوادههای آنها، گروه آبفای کردستان، گروه عصای سفید سقز، مهمانانی از شهرستان مریوان و بسیاری از یاران همدل و دوستان همپیمان، به پایان رسید.
در پایان بر خود لازم میدانیم تا قدردان و سپاسگزار تکتک دوستان، همنوردان، گروهها و سازمانهایی باشیم، که صمیمانه در خلق این شور انسانی ما را یاری فرموده و با مشارکت خویش، به ما دلگرمی و انگیزه بیش از پیش بخشیدند. تمام دوستانی که لحظهای ما را تنها نگذاشتند و با منش کوهنوردی خویش و پهلوانصفتی خود، موفقیت و افتخار را نصیب جامعه آسیبدیدگان بینایی استان کردستان ساختند.