رهایم نکن: آموزش افراد با آسیب بینایی در مدارس پذیرا
زهرا همت: روانشناس و آموزگار اموزش و پرورش استثنایی شهر تهران
چند سالی میشود که آموزش کودکان با آسیب بینایی در کنار همسالان فاقد آسیب بیناییشان در مدارس دولتی و غیرانتفاعی پذیرا سر و صدای زیادی به پا کرده و مانند بسیاری کشورهای دیگر، آموزش فراگیر در میان والدین کودکان با آسیب بینایی و متخصصان آموزش این گروه از کودکان در کشور ما نیز طرفدارانی یافته است. بهویژه، پدرها و مادرهای این گروه از کودکان در بیشتر موارد ترجیح میدهند که فرزندانشان در نزدیکترین مدرسه به خانه و در کنار همسالان فاقد آسیب بیناییشان آموزش ببینند. برخی از این والدین در پذیرش آسیب بینایی فرزندشان ناتوان هستند و برخی نیز اینگونه استدلال میکنند که حضور فرزندانشان در مدارس معمولی در کنار همسالانشان، حق حضور در جامعه را به این کودکان میبخشد چراکه ایشان معتقدند که آموزش کودکان با آسیبب بینایی در مدارس استثنایی، جدا افتادن ایشان از جمعیت عموم کودکان را موجب میشود. در کنار این گروه، والدین دیگری نیز هستند که ترجیح میدهند فرزندانشان را در مدارس استثنایی ثبت نام کنند و دلیل آن را نیز لزوم یادگیری مهارتهای خاصی میدانند که ممکن است جای دیگری این آموزشها را برای فرزند ایشان فراهم نکند.
در حال حاضر در کشور ما در میان متخصصان نیز این دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. گروهی معتقدند که بهتر است کودکان با آسیب بینایی در مدارس ویژه این افراد آموزش ببینند و گروه دیگری بر این باورند که خوب است این کودکان در کنار سایر همسالان در مدارس پذیرا آموزش ببیند و از این راه به فرهنگسازی و پذیرش اجتماعی کودکان با آسیب بینایی نیز کمکی شود. طرفداران این دو دیدگاه، هرکدام استدلالهایی در حمایت از دیدگاه خود دارند که در اینجا قصد پرداختن به آن را نداریم اما با توجه به گذشت یک ماه از سال تحصیلی جاری و رونق روزافزون آموزش فراگیر، به مواردی که آموزگاران ویژه باید در نظر داشته باشند میپردازیم.
مانند بسیاری موارد دیگر، متاسفانه عدم آموزش صحیح معلمان در شروع فعالیت آموزشی و عدم تعریف شرح وظایف از نواقص کار آموزش و پرورش است. معلمان در شروع فعالیت خود، نه در دانشگاه و نه پس از استخدام، آموزش صحیحی دریافت نمیکنند و آموزش و پرورش استثنایی به برگزاری همایشهای یکیدوروزه که بیشتر از آموزش، رنگ خبری و نمایشی دارد بسنده میکند و در میان تمام کاستیهای کار آموزش و پرورش استثنایی این یکی از مهمترین و پررنگترینهاست که چشم و قلب و مغزمان را پر از درد میکند. بیایید این قصه پرغصه را بیش از این پی نگیریم و بهطور خلاصه به کارهایی که معلم ویژه باید در قبال دانشآموز با آسیب بینایی انجام دهد بپردازیم.
در ابتدا بد نیست بدانیم که به برنامه آموزش کودکان دارای معلولیت در مدارس معمولی «آموزش فراگیر» و به معلمی که در این برنامه کار میکند «معلم ویژه» گفته میشود. البته در ایران، نامهای دیگری مانند: «آموزش تلفیقی»، «معلم رابط» و «معلم تلفیقی» نیز رایج است که همگی به مفهوم مشترکی اشاره دارند. در حال حاضر، مطابق مقررات آموزش و پرورش استثنایی، برای هر دانشآموز حاضر در نظام آموزش فراگیر، به میزان دو ساعت در هفته، معلم ویژه در نظر گرفته میشود. از سوی دیگر برای هر معلم در نظام فراگیر، دوازده دانشآموز (معادل ۲۴ ساعت کاری در هفته) در نظر گرفته میشود که ممکن است هر یک از این دانشآموزان در یک مدرسه باشند و معلم میبایست به دوازده مدرسه متفاوت برود و احتمالا در بسیاری موارد، این امر ناممکن است و معلمان برای حضور در مدارس، مجبور به برنامهریزیهای دیگری میشوند. مثلا گاهی ممکن است معلم ویژه بهجای مراجعه هفتگی به یک دانشآموز هر سه هفته یک بار به مدرسه او مراجعه کند و شش ساعت را برای او در نظر بگیرد که با توجه به لزوم حضور دانشآموز در کلاسهای روزانهاش، این هم برنامه مفیدی نیست. اما فارغ از همه این دشواریهایی که در اثر برنامهریزیها و تصمیمات غیرکارشناسی آموزش و پرورش استثنایی ایجاد میشود؛ خوب است که معلمان ویژه به مواردی که در ادامه میآید بپردازند.
تعامل و برقراری ارتباط با اولیای مدرسه: متاسفانه با توجه به ساعات محدود حضور معلم ویژه در هر مدرسه، امکان برقراری ارتباط این معلمان با همکاران مدرسه بهدرستی فراهم نمیشود و این در حالی است که در موارد بسیاری، همکاران مدرسه اطلاعات صحیحی از تواناییها، محدودیتها و نیازهای آموزشی کودکان با آسیب بینایی ندارند و این کودکان را صرفا از سر ترحم و دلسوزی ناصحیح مینگرند و امکان حضور و مشارکت این دانشآموزان را در فعالیتهای آموزشی فراهم نمیکنند و برای مثال: با این تصور که رفتوآمد این افراد در بین سایر دانشآموزان ممکن است موجب برخورد و آسیب جسمی ایشان شود از راه رفتن و بازی این کودکان ممانعت میکنند و حتی در مواردی مشاهده شده که کودکی پس از چند سال حضور در یک مدرسه، حتی مکانهای موجود در مدرسه مانند سرویس بهداشتی یا آبخوری یا زمین بازی را نمیشناسد و بدون کمک دیگران به هیچ جایی نمیرود. این در حالی است که معلم ویژه میتواند دانش صحیحی از ویژگیهای فردی و آموزشی کودکان با آسیب بینایی در همکاران مدرسه ایجاد کند.
آموزش مهارتهای ارتباطی: خوب است معلمان ویژه، آموزش مهارتهای ارتباطی به کودکان با آسیبب بینایی را در برنامههای خود بگنجانند. بسیاری از کودکان با توجه به آسیب بینایی، در گوشهای در کلاس یا مدرسه مینشینند و با کسی دوست نمیشوند. برخی از آنها اعتماد به نفس پایینی دارند و تصور میکنند آسیب بینایی موجب شده تا از دیگران پایینتر باشند و با همین تصور، حتی به دنبال اشتراکی بین خود و همکلاسیهایشان برای شروع دوستی نیز نمیگردند و روزها را در تنهایی و در گوشهای جدا از سایرین میگذرانند. آموزش و رشد مهارتهای ارتباطی میتواند برای این دانشآموزان بسیار مفید باشد و مدرسه را برای ایشان بسیار لذتبخش سازد.
آموزش جهتیابی و حرکت: این مهارت از اصولیترین و مهمترین مهارتهای مورد نیاز افراد با آسیب بینایی است و برخلاف این تصور که فقط ویژه افراد نابینا و مختص استفاده از عصای سفید است؛ برای افراد کمبینا نیز بسیار مفید و ضروری است و به ایشان میآموزد که در کنار باقیمانده بینایی از سایر حواس برای دریافت و استفاده اطلاعات محیطی و حرکت ایمن، استفاده کنند. آموزش افراد کمبینا نهتنها در ایران که در کشورهای دیگر نیز معمولا مغفول میماند اما امیدواریم معلمان عزیز آموزش جهتیابی و حرکت را بهصورت انفرادی و با توجه به ویژگیهای هر دانشآموز در نظر داشته باشند.
آموزش خط بریل: شاید آموزش خط بریل از بدیهیترین آیتمهای آموزش افراد با آسیب بینایی بهنظر برسد اما متاسفانه شاهد موارد بسیاری بودهایم که دانشاموزی که در نظام یکپارچه درس خوانده است؛ با خط بریل آشنا نشده و تنها بهصورت شفاهی آموزش دیده و حفظیات او توسط منشی روی برگه امتحانی نوشته شده است و این اتفاق غمانگیزی است که خوب است معلمان مانع ادامه آن شوند.
آموزش مهارتهای روزمره زندگی: میدانیم که با توجه به برنامهریزیهای درسی، امکان آموزش مهارتهای روزمره زندگی به دانشاموزان در مدرسه وجود ندارد ولی دستکم میتوان والدین کودکان با آسیب بینایی را از تواناییهای ایشان و امکان ارائه این آموزشها آگاه ساخت یا مراکز ارائهدهنده این آموزشهای ضروری را معرفی کرد.
آشنایی با فناوریها: در حال حاضر با رشد فناوری، امکانات سختافزاری و نرمافزاری بیشماری فراهم است که میتواند مشکلات زیادی را از سر راه افراد با آسیبب بینایی بردارد و نیازهای بسیاری را برطرف کند. برای مثال: استفاده از کامپیوتر و ابزارهایی مانند یادداشتبردار بریل میتواند بهراحتی بین دانشآموز با آسیب بینایی و آموزگاری که بریل نمیداند ارتباط برقرار کرده و تکالیف دانشآموز را به شکلی خوانا برای معلم او تبدیل کند. با توجه به رشد و رواج روزافزون فناوریها و کاربردهای بیشمار آن، خوب است دانشآموزان با آن آشنا شوند یا دستکم به مراکز ارائهدهنده این آموزشها و خدمات ارجاع داده شوند.
با توجه به تمام محدودیتهای موجود، تلاش کردیم به مواردی که خوب است در آموزش کودکان با آسیب بینایی در مدارس پذیرا در نظر گرفته شود؛ بهظور مختصر اشاره کنیم. میدانیم با توجه به محدودیت ساعت حضور معلمان رابط در کنار دانشاموز با آسیب بینایی، امکان اجرای تمام این ایدهها و ایدههای بیشتری که در ذهن آموزگاران شکل میگیرد وجود ندارد ولی خوب است معلمان با وجود تمام محدودیتها و اشکالات برنامهریزی آموزشی، با توجه به ویژگیها و نیازها، اولویتهای آموزشی هر دانشآموز را در نظر داشته باشند و تا حد امکان، اجرا کنند.