پیشخوان: مروری بر پادکستها و نشریات انگلیسی زبان ویژه افراد با آسیب بینایی
امید هاشمی: سردبیر
این شماره را با فناوری آغاز میکنیم؛ جایی که تلفیق هوش مصنوعی و جیپیاس، یک مسیریاب بسیار پیشرفته را در اختیار نابینایان گذاشته است. سری به دنیای بازیهای رایانهای هم زدهایم و یک اتفاق مهم در راستای دسترسیپذیری بازیها را با شما به اشتراک گذاشتهایم. سر آخر هم به بهانه انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ، از خبرنگار نابینایی خواهیم شنید که اولین گزارشها از سوء قصد به جان او را مخابره کرده است.
نگاهی به جدیدترین نسخه استلار ترِک، مسیریاب ویژه نابینایان
در آغاز این شماره، به سراغ یکی از ویدئوهای «سَم سیوی»،[1] صاحب کانال «بلایند لایف»[2] رفتهایم که یکی از آخرین نمونههای مسیریابهای مبتنی بر جیپیاس را که کمپانی «هیومَنوِر»[3] به بازار عرضه کرده جعبه گشایی و معرفی میکند.
اولین نکتهای که سم را شگفتزده میکند، تغییری است که در نوع بستهبندی این محصول رخ داده. هیومنور حالا جعبههایش را به سیاق محصولات اپل بستهبندی کرده است. وقتی جعبه را دست میگیری احساس میکنی جعبه یکی از مدلهای مختلف آی پد توی دستت است. درون جعبه، علاوه بر خود دستگاه راهنما، مواردی همچون دفترچه راهنما، یک گیره مخصوص آویزان کردن بر روی لباس یا کولهپشتی، یک کابل تایپ سی و انواع مبدلهای برق مخصوص پریزهای سراسر دنیا جا داده شده است.
خود دستگاه «استلار ترِک»،[4] شبیه یک گوشی موبایل طراحی شده اما قدری قطورتر. روی دستگاه، نُه دکمه مشاهده میشود؛ در بالا و پایین دستگاه، دو دکمه افقیِ بزرگ تعبیه شده. دو دکمه بالا به رنگ مشکی و دو دکمه پایین هم مشکی و نارنجی؛ در حالی که دکمه نارنجی، قدری از مشکی بزرگتر است. در وسط صفحه هم چهار دکمه جهتنما گنجانده شده که دکمه تأیید هم در وسط آن قرار دارد. دو دکمه عمودی در سمت چپ و دو تا دکمه گرد هم در سمت راست صفحه دیده میشود. سوکت شارژر هم به قسمت پایین دستگاه متصل میشود؛ جایی که یک آویز برای مچبند هم درست همانجا کنار ورودی شارژر قرار گرفته است. لنز دوربین هم پشت دستگاه جاسازی شده است.
دکمههای افقی بالا شامل دکمه بازگشت و انتخاب مقصد میشود. در پایین هم دکمه سمت چپ را که «کجا هستم» نامگذاری کردهاند، به شکلی برنامهریزی کردهاند که به محض فشرده شدن، تمام اطلاعات جغرافیایی مکان فعلی و مکانهای اطرافتان خوانده شود. دکمه نارنجی در سمت راست هم برای دیکته کردن است. وقتی فشرده شود، دستگاه صدای شما را میشنود و میتوانید مقصدتان را اعلام کنید تا دستگاه برایتان پیدا کند.
سم در ویدئویی که برای کانالش ضبط کرده میگوید که قصد ندارد توانایی استلار در مسیریابی را به نمایش بگذارد. چه کانالهای دیگری به دفعات تا به حال این قابلیت را به نمایش گذاشتهاند. هدف سم این است که سایر قابلیتهایی را که اخیراً به استلار اضافه شده نمایش دهد. از همین رو، دکمه جهتنمای بالا را نگه میدارد تا وارد بخش برنامهها شود. اولین گزینهای که در فهرست برنامهها جلب توجه میکند، اپلیکیشنی با نام «شناسایی محل گذر عابر پیاده از تقاطع» است. همان طور که از اسمش معلوم است، این اپ به کاربر اطلاع میدهد که اگر میخواهد از عرض خیابان عبور کند، چقدر باید برود تا خط عابر، چراغ قرمز یا بریدگی در بلوار وسط را بیابد.
گزینه دوم، «تأیید نشانی» است. اگر پیشتر از نرمافزارهای مسیریاب استفاده کرده باشید میدانید که جیپیاس، چیزی حدود بیست متر خطا دارد؛ یعنی شما را تا حوالی آدرس راهنمایی میکند اما برای یافتن نقطه دقیق کمکی نمیکند. این اپ، نقطه دقیق را برای کاربر شناسایی میکند. نویسهخوان نوری در دو حالت متفاوت، ابزار تشخیص رنگ، بارکدخوان و قطبنما، از دیگر امکاناتی است که در این دستگاه در اختیار کاربران نابینا قرار گرفته است. در نمونهای که سم آن را بازبینی کرده، هوش مصنوعی نیز در مواردی ایفای نقش میکند. شرکت تولید کننده این دستگاه وعده داده امکانات بیشتری را هم در نسخههای بعدی آن قرار دهد. ما در نسخه صوتی پیشخوان، راجع به نحوه عملکرد تک به تک این امکانات صحبت کردهایم و نمونههایی از صدای آن را هم برای شنیدن گذاشتهایم.
خیز بلند آرانآیبی برای دسترسیپذیری بازیهای رایانهای
در نیمه ماه اکتبر، رویداد جهانی «ایجیاکس۲۰۲۴»[5] در لندن برگزار شد. رویدادی سالانه که همیشه در همین فصل از سال در این شهر برگزار میشود و طراحان بازیهای رایانهای و میلیونها تن از علاقهمندان این حوزه گرد هم میآیند و آخرین دستاوردها و پیشرفتهایشان را باهم شریک میشوند.
گشتی در وبسایت «مؤسسه ملی سلطنتی نابینایان بریتانیا»[6] میزدیم که به خبر جالبی مرتبط با این کنفرانس برخوردیم؛ پنل تخصصی دسترسیپذیری بازیهای رایانهای برای نابینایان، به مدیریت مؤسسه ملی سلطنتی نابینایان بریتانیا. قصّه از این قرار است که آرانآیبی، به تازگی استانداردهای طراحی دسترسیپذیر برای بازیهای رایانهای را طراحی کرده و در این کنفرانس از آن رونمایی کرده است. این استانداردها شامل موارد بصری و صوتی میشوند که به کاربران نابینا و کمبینا هم امکان میدهند که از بازیهای رایانهای بهره ببرند.
در بخش استانداردهای بصری، در طراحی این بسته، به اصول مربوط به کنتراست رنگ تأکید شده است. به این معنا که مشخص شده چه حدی از تضاد رنگ باید رعایت شود تا بازیکنان یا سایر المانهای بصری بازی برای کاربران کمبینا قابل رؤیت باشد. در سایر بخشها نیز استانداردهایی تعریف شده که با رعایت آنها، منوها و تنظیمات بازی برای نابینایان قابل دسترس خواهد بود. آرانآیبی اعلام کرده این طراحی تازه را بر روی گیت هاب[7] هم در دسترس عموم قرار داده است.
یکی دیگر از امکاناتی که این مؤسسه در اختیار طراحان بازی گذاشته، پنلی شامل ۲۰۰ کاربر حرفهای نابیناست که میتوانند بازیها را از منظر دسترسیپذیری آزمایش کنند و نتایج را در اختیار شرکتهای طراح بگذارند. به این ترتیب، شرکتها میتوانند از میزان دسترسی کاربران نابینا و کمبینا به بازیهایی که تولید میکنند آگاه شوند. این اتفاق میتواند نویدبخش روزهای روشنتری در زمینه دسترسی کاربران نابینا و کمبینا به آن دسته از بازیهای رایانهای باشد که همه مردم دنیا از آنها استفاده میکنند.
وقتی نابینایی به یک مزیت برای خبرنگار تبدیل میشود
تعداد خبرنگارهای نابینا که پا را از محدوده اتفاقات مرتبط با نابینایان فراتر گذاشتهاند و خبرنگاری میدانی کردهاند زیاد نیست. یکی از مشهورترین این خبرنگاران، «گری اودانوهو»[8] است. کسی که اکنون ۵۶ سال دارد و از ۲۱ سالگی برای بیبیسی کار کرده است. اخیراً در روزنامه گاردین، چاپ بریتانیا، گزارشی منتشر شد از یک خبرنگار نابینا که جزو اولین کسانی بوده که ماجرای سوء قصد به جان دونالد ترامپ در روز ۱۳ ژوئیه در پنسیلوانیا را پوشش داده است. در این گزارش، اودانوهو درباره این موضوع توضیح میدهد که چه طور نابیناییاش باعث شده یکی از موفقترین خبرنگارها در پوشش این حادثه به شمار رود.
در این گزارش میخوانیم گری اودانوهو، در محل سخنرانی ترامپ، درست چند ثانیه پیش از وقوع حادثه سوء قصد، سراغ یکی از شرکتکنندههای این سخنرانی رفته تا با او مصاحبه کند. از قضا این شرکتکننده، با ظاهری عجیب، در حالی که یک قوطی آبجو در دست داشته و کلاهی قرمز بر سر گذاشته بوده و کلاهگیسی شبیه موهای ترامپ هم بر سر داشته، در موقعیتی که اشراف کامل به پشت بامی که ضارب از آنجا شلیک کرد داشته، به طور زنده با گری مصاحبه میکرده که تیراندازی اتفاق افتاده است. در واقع میتوان این طور توصیف کرد که گری، نخستین خبرنگاری بود که این حادثه را برای شبکههای تلویزیونی گزارش کرد.
گری درباره لحظه حادثه میگوید: «گرِگ اسمیت، مردی که با او مصاحبه میکردم، ظاهری عجیب و غیرعادی داشت. به طوری که اگر من نابینا نبودم و ظاهر او را میدیدم، هرگز به سراغ او برای مصاحبه نمیرفتم. من برخلاف بقیه که تصویر ضارب را میدیدند، صدای او را از نزدیک میشنیدم و به محض شروع تیراندازی، علیرغم آنکه کت و شلوار نو و گران قیمتی به تن داشتم، روی زمین دراز کشیدم. ولی به زحمتش میارزید چون توانستم اولین گزارشها را از لحظه حادثه مخابره کنم.»
گری سرگذشت جالبی دارد. هشت ساله بوده که بیناییاش را از دست داده. تنها کمکی که در طول زندگی دریافت کرده این بوده که در مدرسه نابینایان ثبت نامش کردهاند. خانوادهاش آن قدر گرفتار فقر بودند که مادرش یک بار شجاعانه اعتراف کرده که قصد داشته خودش و گری را بکشد. او اما در ۲۱ سالگی به استخدام رادیوی بیبیسی در آمده و بعد از آن هم پلههای ترقی را یکی یکی طی کرده تا به خبرنگار ارشد سیاسی تلویزیون بیبیسی تبدیل شده. او که حالا در آمریکا زندگی میکند، در گفتگو با گاردین نکات جالبی درباره زندگیاش حکایت میکند که شنیدن آنها در نسخه صوتی پیشخوان خالی از لطف نخواهد بود. اگر میخواهید نسخه صوتی پیشخوان را دریافت کنید و بشنوید، به وبسایت نسل مانا یا کانالها و صفحات ما در شبکههای اجتماعی مراجعه کنید. در نسخه صوتی پیشخوان، بسیار بیش از آنچه در این نوشته کوتاه پیش رویتان قرار گرفت را خواهید شنید.
[2]. Blind life
[3]. Humanware
[4]. Stelar Trek
[5]. EGX
[6]. RNIB
[7]. Github – به نوعی شبکه اجتماعی برنامهنویسها است. آنها میتوانند کدهای نوشته شده را در این پایگاه با دیگران به اشتراک بگذارند تا در توسعه و بهبود پروژههای نرمافزاری با یکدیگر مشارکت کنند.
[8]. Gary O’Donoghue