نابینا و جامعه: آموزش

آرمین رسولی

0

 

در سومین بخش از مجموعه «نابینا و جامعه»، زمان آن رسیده است که به یکی از حیاتی‌ترین مسائل هر انسان یعنی آموزش بپردازیم. آموزش در هر سطح و شرایطی، لازمه‌ پیشرفت و استقلال است؛ به‌ویژه هنگامی که فرد شرایط خاصی نظیر نابینایی یا کم‌بینایی را تجربه می‌کند. در چنین شرایطی، فرد نمی‌تواند صرفاً از اطرافیان خود هر مهارتی را بیاموزد، چرا که شیوه‌ انجام فعالیت‌ها در افراد دارای آسیب بینایی با دیگران تفاوت‌هایی دارد؛ بنابراین، ضروری است که آموزش‌هایی صحیح، کاربردی و متناسب با وضعیت ویژه این افراد ارائه شود.

هنگامی که سخن از آموزش افراد دارای ویژگی‌های خاص، مانند نابینایی و کم‌بینایی به میان می‌آید، باید توجه داشت که آموزشِ خودِ فرد به‌تنهایی کافی نیست؛ آموزش والدین نیز نقشی تعیین‌کننده دارد. حتی در برخی موارد، اهمیت آموزش والدین در کودکان نابینا یا کم‌بینا از خود آموزش کودک بیشتر است. نبود آگاهی لازم در والدین ممکن است تمام تلاش‌هایی که برای آموزش کودک صورت گرفته را بی‌اثر کند. برای نمونه، آموزگاری را تصور کنید که به‌خوبی مهارت‌های جهت‌یابی را به دانش‌آموز خود آموزش می‌دهد، اما به آموزش والدین درباره‌ ضرورت و فواید استفاده از عصای سفید توجهی ندارد؛ در نتیجه، والدین به دلیل ناآگاهی یا باورهای نادرست، با استفاده از عصا مخالفت کرده و کودک را از به‌کارگیری این وسیله‌ کاربردی بازمی‌دارند. در این مرحله، بازگرداندن کودک به مسیر صحیح و ترغیب دوباره‌ او به استفاده از عصا بسیار دشوار خواهد بود.

چنان‌که گفته شد، آموزش تنها زمانی ارزشمند و مؤثر است که دقیق و کارآمد باشد؛ بنابراین، فردی که مسئولیت آموزش به نابینایان و کم‌بینایان را بر عهده دارد، باید آگاه و متخصص در آن زمینه باشد. چراکه نداشتن هیچ آموزشی در یک حوزه، به‌مراتب بهتر از داشتن آموزش نادرست است. به مثال عصای سفید بازگردیم؛ فرض کنید فردی گمان می‌کند که مهارت‌های جهت‌یابی را می‌داند و آن‌ها را به فرد نابینا آموزش می‌دهد. این آموزش ناقص یا نادرست ممکن است در موقعیت‌هایی مانند عبور از خیابان یا جوی آب برای فرد آسیب‌دیده بسیار خطرناک باشد. فرد نابینا که تصور می‌کند مهارتی را به‌درستی آموخته، ممکن است خود را در موقعیتی پرخطر قرار دهد، درحالی‌که اگر هیچ آموزشی دریافت نکرده بود، شاید از انجام آن خودداری می‌کرد. ازاین‌رو، باز هم به این نکته می‌رسیم که آموزش نادرست می‌تواند آسیب‌زا باشد.

تا اینجا به دو نکته‌ مهم در آموزش افراد نابینا و کم‌بینا اشاره شد: نخست، آموزش والدین باید هم‌راستا با آموزش خود فرد انجام شود؛ و دوم، آموزگار یا مربی باید تسلط کافی و تخصص لازم برای آموزش آن مهارت خاص را داشته باشد.

نکته‌ مهم دیگری که باید به آن پرداخت، این است که آموزش والدین تنها مختص دوره‌ کودکی نیست. در مواردی که فرد در بزرگسالی یا نوجوانی دچار نابینایی می‌شود (اصطلاحاً دیرنابینا)، آموزش والدین همچنان اهمیت دارد. در این‌گونه موارد، می‌توان از واژه‌ «مشاوره‌ والدین» استفاده کرد که نقش مهمی در تسهیل فرایند سازگاری خانواده با شرایط جدید دارد.

بهترین شیوه‌ آموزش، روشی است که در آن به فرد اجازه‌ آزمون‌وخطا داده شود. البته منظور از آزمون‌وخطا، یادگیری بدون راهنمایی نیست؛ بلکه تأکید بر عملی‌بودن آموزش است. آموزگار باید فرصت‌های متعدد برای تمرین به فراگیر بدهد، حتی اگر در ابتدا با خطا همراه باشد. این کار باعث درک بهتر شرایط انجام فعالیت شده و به شکل‌گیری اعتمادبه‌نفس کمک می‌کند. همچنین، لازم است که آموزش به بخش‌های کوچک تقسیم شود تا یادگیرنده بتواند مرحله‌به‌مرحله مهارت پیچیده را تمرین کرده و در نهایت، بر آن مسلط شود.

ضرب‌المثلی آلمانی می‌گوید: «برای یادگرفتن کاری، باید آن را انجام داد». این جمله به‌خوبی نشان می‌دهد که تجربه‌ عملی در یادگیری بسیار مؤثرتر از آموزش صرفاً تئوری است. هرچند آشنایی نظری با مفاهیم ضروری است، اما انجام‌دادن واقعی مهارت‌ها نقشی کلیدی در یادگیری و تثبیت آن‌ها دارد.

همه ما افرادی را می‌شناسیم که مهارتی را مثل نوازندگی یاد گرفته‌اند؛ اما نه به‌صورت تئوری و زیر نظر یک استاد؛ و به‌اصطلاح به آن‌ها نوازنده‌های تجربی گفته می‌شود. حتی گاهی اوقات این افراد به علت تمرین زیاد و تسلط خوبی که از این تکرارکردن‌ها به دست آورده‌اند از فردی که حتی رشته دانشگاهی‌اش موسیقی بوده، بامهارت بیشتری ساز می‌نوازند و این امر به‌خوبی تأثیر انجام مکرر یک مهارت را برای تسلط نشان می‌دهد.

نتیجه‌گیری:

آموزش مؤثر برای نابینایان و کم‌بینایان، نیازمند نگرشی جامع، تخصص محور و همراه با مشارکت خانواده است. والدین باید در کنار فرزندان خود آموزش ببینند و مربیان نیز باید با دانش کافی، آموزش‌ها را به شیوه‌ای عملی، مرحله‌به‌مرحله و متناسب با نیازهای فردی ارائه دهند. تنها در این صورت است که آموزش به ابزاری برای استقلال، اعتمادبه‌نفس و مشارکت فعال فرد نابینا در جامعه تبدیل خواهد شد.

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --