اغلب فکر میکنند آموزش نابینایان با اختراع خط بریل (1824م/ 1203ش) در دویست سال قبل در فرانسه و بعداً در اروپا شروع شد. البته خط بریل یکصد سال قبل به ایران آمد و در این زمینه، صد سال تأخیر داشتهایم. بر اساس این تفکر، نابینایان در صدها سال قبل از لویی بریل و اختراع خط بریل، توانایی آموختن و خواندن و نوشتن نداشتند با اینکه شخصیت بزرگ و دانشمند چون هومر (سده 7 پیش از میلاد) و رودکی از این جامعه برخاستهاند که نشانگر وسایل و نظامهای خواندن و نوشتن و یادگیری در دورههای پیشین است.
نکته دیگر اینکه اغلب باور دارند غرب و اروپا در زمینه آموزش نابینایان پیشتاز بوده و در شرق خبری نبوده است؛ در حالی که، چند قرن پیش از ابداع غربیها، در شرق خط برجسته وجود داشته است. اما متأسفانه تاریخ نابینایی در شرق به درستی تدوین نشده و فعالیتهای بسیاری ضبط و ثبت نشده است، برعکس در غرب تمامی تلاشها حتی با جزئیات گزارش شده است.
این مقاله درصدد است فهرستی از فعالیتها در زمینه ایجاد شیوه و سیستم خواندن و نوشتن نابینایان عرضه کند. آموزش نابینایان جنبههای مختلف چون مدرسه (نهاد آموزشی)، معلم، قوانین و ضوابط، متون و کتابهای درسی، نظام آموزشی و بالاخره شیوه خواندن و نوشتن دارد هر یک از اینها، تاریخ خاص خود را دارد؛ در اینجا فقط به پیشینه خواندن و نوشتن بهویژه نظام خواندن و نوشتن میپردازم.
سیر تحولات
اولین اطلاعات درباره سیستم خواندن و نوشتن مربوط به سده چهارم میلادی است؛ از آن زمان تا سده نوزدهم و ظهور لویی بریل، بیش از 20 سیستم در جهان عرضه شده است یعنی کسانی که به روش شفاهی یا الفبای قابل لمس یا با علائم و نقطه لمسی خواندن و نوشتن را ترویج میکردهاند، 23 اختراع را شناسایی کرده اند. قطعاً این تعداد بیشتر است ولی اطلاعات ثبت شده نشانگر 23 مورد است. اطلاعات آمریکای لاتین، جنوب آسیا، به دست ما نرسیده و اطلاعات خاورمیانه ناقص است.
ـ قرن چهارم میلادی، قدیس دیدیموس در اسکندریه، کتاب مقدس را به روش شفاهی به نابینایان آموزش میداد. گزارش دیگر میگوید او حروف چوبی ساخته بود و کلمهسازی را به آنان یاد میداد.
ـ 970 م الازهر در شهر قاهره در 970م/ 348ش در دولت مملوکیان، کرسی آموزش نابینایان دایر کرد و به آنان آموزش میداد. ولی معلوم نیست با چه شیوه و نظامی این آموزشها ارائه میشد.
ـ 1360م سوریه در 1360م/603م مدارسی داشته که به آموزش نابینایان هم میپرداختند ولی شیوه آن معلوم نیست.
ـ 1305م زینالدین علی آمدی (درگذشت 712ق) در 695ق در شهر آمد (از قلمرو ایران و دیار بکر کنونی) حروف برجستهای با هسته میوهها و کاغذهای لوله شده میساخت و با آنها کلمه و جمله درست میکرد. خودش نیز نابینا بود.
ـ 1517م فرانسیسکو لوکاس اهل ساراگوزا در 1517م برای آموزش نابینایان با چوب حروف میساخت.
ـ 1547م گیرولامو گاردانو فیزیکدان ایتالیایی در 1547 علائم برجسته لمسی شبیه علائم بریل برای آموزش نابینایان ابداع کرد.
ـ 1575 م رامپانستو اهل روم در 1575 نظام لوکاس را اندکی اصلاح کرد و به ایتالیا برد.
ـ 1640م پیرمورین در 1640م با حروف برجسته نظام لمسی ابداع کرد؛ به طوری که نشانهها جابجا میشدند.
ـ 1640م لوینک شرگ اشچونبرگ، سیستمی بر اساس علائم لمسی برای آموزش ساخت.
ـ 1651م جرج هاردسرف شاعر اهل نورنبرگ، در 1651 حروف برجسته از موم ساخت و در تختههای حکاکی شده قالب ریزی میکرد.
ـ 1676م فرانسیسکو ترزی در 1676 نظامی بر اساس علائم لمسی آموزشی ساخت.
ـ 1741م دیدروت دایرةالمعارف نویس فرانسوی در عصر روشنگری با کاغذهای بریده به شکل حروف، نشانههای لمسی ساخت و نابینایان را آموزش میداد.
ـ 1750م ماریا ترزا ون پارادانر موسیقیدان ونیزی متولد 1750 به وسیله پونزهایی به شکل حروف و چسباندن آنها روی کاغذ، مهارت خواندن را یاد گرفت.
ـ 1750 به بعد ویسنبرگ با سوزن حروفی را روی مقوا حک میکرد و با ایجاد گودی و برجستگی میتوانست آموزش دهد. بعداً از ون کمپلن خواست برای او دستگاهی بسازد تا حروف آلمانی را حک کند.
ـ 1784م والنتین هاوی در 1784 اولین مدرسه را برای نابینایان در پاریس دایر کرد و با حروف ساخته شده از مقوا یا چوب به آنان کلمه سازی یاد میداد. بعداً توانست حروف برجسته را روی صفحه کاغذ چاپ کند.
ـ 1809م چارلز باربیه فرانسوی و مبدع سیستم 12 نقطهای است. اولین بار در 1809 او نقطه را جایگزین حرف کرد. هر چند نقطه نشانگر و علامت یک حرف بودند. ابتدا این روش را در جنگ برای پیامرسانی به کار گرفت تا در تاریکی شب، سربازان بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. زیرا نقطهها را میتوانستند با لامسه بخوانند. به همین دلیل آن را «خط شب» نامید. بعداً آن را تکمیل کرد و سونوگرافی یعنی صدا نگاری نامید.
بعداً از همین روش برای آموزش نابینایان بهره گرفت. نیز لویی بریل با او گفتگو داشته و از این روش برای خط بریل الهام گرفته است.
ـ 1827م جیمز گال اهل ادینبورگ ابتدا یک ناشر بود اما پس از چاپ کتب والنتین هاوی تصمیم گرفت، نظام لمسی مناسبتری ابداع کند. در 1827 کتابی درباره ابداع خود نوشت و آن را معرفی کرد. در این روش حروف برجسته میشدند اما نه به شکل خودشان بلکه گردی و خمیدگی حروف تبدیل به زاویه میشد مثلاً حرف r که به صورت منحنی نوشته میشود، به صورت زاویه دار برجسته میشد. چون معتقد بود لامسه خمیدگی را درست درک نمیکند ولی زاویه را بهتر میفهمد. حروف را با چوب یا فلز اما با زاویه میساخت.
ـ 1832م ادموند فرای اهل لندن، از حروف رومی، نشانههای لمسی قابل آموزش ساخت و با معرفی ابتکارش در 1823 جایزه مهمی دریافت کرد.
جان آلستون نظام لمسی فرای را اصلاح و نظام کاملتری آورد. بعداً ساموئل هاو از آمریکا به اروپا رفت و با مطالعه همه روشها و سیستمهای خواندن و نوشتن نابینایان، خط آلستون را پسندید و به آمریکا برد و در مدارس نابینایان به اجرا گذاشت. این نظام در آمریکا به «بوستون تین» مشهور است.
ـ 1845م ویلیام مون اهل بریگتون انگلستان در 1845 حروف چاپی و برجسته مون را ابداع کرد. او پس از مطالعه همه سیستمهای پیشین این روش را ساخت.
ـ 1854 لویی بریل (1809-1852) خط بریل را ابداع کرد در 1829 کتابی درباره ابتکارش نوشت و آن را معرفی کرد. اما تا وقتی زنده بود کمتر به کارش توجه میشد اما سه سال بعد از فوت او، خط بریل به رسمیت شناخته شد و جایگزین شیوههای مختلف گردید. چند سال طول کشید تا خط بریل فراگیر و جهانی شود. اما به دلیل قوت بیشتر، کارآمدی افزونتر و اشکالات کمتر توانست بر رقبایش چیره گردد.
دوره خط بریل
تاریخ نابینایان جهان را به دوره قبل از خط بریل و دوره پس از آن یا دوره قبل از 1854 و بعد از آن تقسیم کردهاند. پیش از رسمیت خط بریل در 1854 در کشورهای مختلف به آموزش و خواندن و نوشتن نابینایان کم یا بیش توجه بود و هر کس در هر جایی، ابتکاری داشت.
اما پس از رسمیت خط بریل یک نظام واحد جهانی پدید آمد و نابینایان از ملیتهای مختلف و با زبانهای مادری متفاوت نظام همگانی و جهانی را پذیرفتند. اهمیت این نظام در اشتراکات و وحدت مبانیاش بود. به همین دلیل با اختراع یک سیستم عامل همه نابینایان جهان میتوانند بهرهمند شوند.
اکنون نمیخواهم به تحولات دوره بریل بپردازم، تاریخ این دوره را باید در یک جلد کتاب یا چند مقاله توضیح داد. یعنی دوره دویستساله بریل چند برابر ادوار پیشین، تحول و رخداد داشته است. مهمترین سرفصلهای این تحولات عبارتاند از:
ـ انطباقپذیری بریل با زبانهای ملی و محلی. طی دویست سال گذشته بهتدریج بریل انگلیسی، بریل عربی، بریل فارسی، بریل چینی و دهها بریل دیگر پدید آمد. تاریخ شکلگیری هر یک جالب است.
ـ انطباقپذیر بریل با علوم، ابتدا با خواندن و نوشتن هماهنگ شد؛ ولی کمکم ریاضیات بریل موسیقی بریل و غیره پدید آمد.
ـ توسعه محتوایی. خط بریل بهمرور کاملتر شد و کاستیهای آن کمتر شده است. کسانی که در این زمینه تلاش کردهاند، تاریخ مفصلی دارد.
ـ انطباقپذیری با فناوری ارتباطات، هر سیستم جدیدی چون اینترنت اختراع شد، کسانی درصدد هماهنگسازی بریل با آن برآمدند. تاریخ این تلاشها قابلتوجه است. ابداع سیستم بریل الکترونیک که بدون استفاده از لوح و قلم و کاغذ انجام میشود مربوط به این دوره است.
مهمترین تلاش در این زمینه دیزی DAISY است. دیزی مخفف سیستم اطلاعات قابلدسترسی دیجیتال است. دیزی تلاش کرده در همه کشورها، متون بریل را از طریق دیجیتالی کردن، دسترسپذیر سازد. متأسفانه کشور ما در این زمینه عقب است؛ ولی در هند پیشرفتها چشمگیر است.
ـ زایشهای بریل هم قابلتوجه است. کسانی درصدد برآمدهاند بریل جدید ابداع کنند. دهها اختراع و نوآوری در این زمینه بوده و تاریخ مفصلی دارد. در ایران هم چند نفر، سیستم بریل جدید ابداع کردهاند.
متأسفانه، نهادهای متصدی امور معلولین، وزارت فرهنگ و ارشاد و نیز مؤسسه و انجمنهای مردمی به تاریخ تحولات نابینایان توجهی ندارند. با اینکه گذشته چراغ راه آینده است.