در این شماره از پیشخوان یکی دیگر از برنامههای مربوط به استقلال و کاریابی نابینایان را معرفی کردهایم، از امکانات موجود برای تماشای مسابقات ورزشی گفتهایم و به معرفی یکی از فعّالان حوزه دسترسپذیری و کارآفرینان برتر پرداختهایم که اگر اهل خواندن کتاب باشید احتمالاً برایتان بسیار جذاب خواهد بود.
دوره ایپکس، پلی به دنیای امنیت سایبری برای نابینایان در آمریکا
در جدیدترین اپیزود پادکست «بلایند ابیلیتیز[1]»، یکی دیگر از برنامههای تسهیل فرایند اشتغال برای نابینایان معرفی شده؛ این دوره با تمرکز بر ورود نابینایان به دنیای امنیت شبکه، به دنبال هموارکردن مسیر ورودشان به بازار کار است. نرخ بیکاری تاریخی افراد نابینا و کمبینا در آمریکا حدود هفتاد درصد گزارش میشود و برنامه «ایپکس[2]» با تدوین مسیری کوتاهمدت، در دسترس و مبتنی بر گواهینامه، مدلی عملگرایانه برای شکستن این چرخه ارائه کرده است. این دوره توسط شرکت «نوواکُوست[3]» با راهبری «دیوید مین[4]» و مشاوره «دکتر کرک آدامز[5]» با هدف کمک به افراد نابینا و کمبینا برای کسب گواهینامهها و ورود به شغلهای پردرآمد و پایدار طراحی شده است.
داستان ایپکس از آموزش نیروهای امنیت عملیات در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ آغاز شد و پس از انتقال دفتر مرکزی نوواکُوست به «ویچیتا[6]»، فرایند آموزش با همکاری مؤسسه «انویژن[7]» بازطراحی شد تا کاملاً دسترسپذیر باشد. خودِ مین که تجربه نابیـنایی و بازگشت به کار پس از یک دوره طولانی را پشت سر گذاشته، برنامه را بهگونهای بازمهندسی کرد که آموزش مفاهیم دشوار – از ریاضیات «دودویی[8]» تا مبانی شبکه – بدون تکیه بر وایتبرد و با اتّکا به ابزارهای کمکی ممکن شود. نخستین دانشآموخته پس از دریافت «نتورک پلاس[9]» و «سکیوریتی پلاس[10]» بهعنوان تحلیلگر امنیت در نوواکُوست مشغول شد که نمونهای از تبدیل آموزش به اشتغال در یک زنجیره است.
ساختار این دوره فشرده و نتیجهمحور است و نزدیک به ۲۰۰ ساعت آموزش آنلاین با ترکیبی از فایلهای صوتی، ویدئو، اسلاید و محتوای سازگار با فنّاوریهای دسترسپذیر را شامل میشود. پیشرفت فراگیران در یک سامانه مدیریت یادگیری پایش میشود و آزمونهای کوتاه پس از هر ماژول و گروههای مطالعه از افت تحصیلی جلوگیری میکنند. پس از اتمام دوره، شرکتکنندگان برای آزمون «کامپتیا[11]» که به شبکه و امنیت اختصاص دارد آماده میشوند. آزمونها با هماهنگی «شرکت پیرسون[12]» برگزار میشوند و قابلیت برگزاری از راه دور را دارند.
ایپکس هر ماه در نخستین دوشنبه کاری یک «گروه» تازه میپذیرد و اکنون حدود ۱۰۰ شرکتکننده در مراحل مختلف مسیر قرار دارند. نخستین فارغالتحصیلان گواهینامه گرفتهاند و وارد صنعت شدهاند. یکی از مزایای کلیدی بازار هدف ایپکس «دورکاری» است. اکثریت موقعیتهای کاری امنیت سایبری از راه دور قابل انجاماند و برخلاف تصوّر رایج، ورود به این حوزه مستلزم تحصیلات دو یا چهارساله نیست. آنچه اهمیت دارد گواهینامههای معتبر و انگیزه برای یادگیری مستمر است.
این برنامه حتی برای دانشآموزان هم جذاب است. امکان اخذ گواهینامههای «کامپتیا» از ۱۳سالگی و آغاز خدمات از ۱۴سالگی، پلی مستقیم میان مدرسه و کار میسازد. بنا به آمار دولت فدرال آمریکا، بیش از ۷۵۰ هزار شغل امنیت سایبری در هر لحظه وجود دارد و این عدد نشاندهنده کمنظیری زمینه بازار این شغل است. ایپکس دقیقاً در تقاطع این کمبود نیرو و سرمایه انسانی نادیدهگرفتهشدن میایستد و نشان میدهد چگونه با طراحی دسترسپذیر، نظارت آموزشی مستمر و اتّصال مستقیم به شبکه کارفرمایی، میتوان «شغل» را به حرفهای با پایداری مالی، امکان ارتقا و اثر اجتماعی ملموس بدل کرد.
فضاسازی صوتی برای بهبود تجربه تماشای ورزش بدون تصویر: درباره شرکت آککا و اکشن آدیو بیشتر بدانید
اگر به شنیدن گزارشهای ورزشی علاقهمند باشید، احتمالاً میدانید که تا امروز بیشترین تجربه از روایتهای ورزشی برای مخاطبان نابینا به توصیف کلامی متّکی بودهاند. اکنون فنّاوری جدیدی به نام «اکشن آدیو[13]» روشی جدید و جذاب را به میدان آورده است؛ ترجمه آنی دادههای مسابقه به نشانههای صوتی غیرکلامی و فضامند این امکان را به شنونده میدهد بدون نیاز به تصویر، احساس کند توپ کجاست، چه ضربهای زده شد و بازی به کدام سمت میرود. این فنّاوری که به دست تیم نوآوری شرکت «آککا[14]» توسعه یافته، لایهای مکمل بر گزارشهای رادیویی و تلویزیونی میافزاید و بهجای کلمات، از نمادهای صوتی استفاده میکند تا ریز جزئیاتی را که معمولاً در روایت انسانی جا میماند بهصورت همزمان در گوش مخاطب بنشاند.
در تنیس، اکشن آدیو از دادههای سامانه داوری الکترونیک بهره میگیرد و رخدادها را به نمادهای صوتی تبدیل میکند. برای مثال، صدای «جغجغه»ای که با ضربه شنیده میشود، با فضاسازی استریویی مسیر توپ را روی زمین القا میکند. این نشانه میتواند با تمایز شنیداری بین «فورهند[15]» و «بکهند[16]» و اعلام نزدیک بودن توپ به خطوط، همگامی احساسی با وقایع بازی در لحظه را برای نابینایان فراهم کند. شنونده درست زمانی که تماشاگران در استادیوم واکنش نشان میدهند، میتواند شادی یا حسرت خود را بروز دهد که بُعد اجتماعی ورزش را وارد تجربه نابینایان میکند.
اکشن آدیو تا امروز در تورنمنتهایی مانند «تنیس آزاد استرالیا[17]» و «تنیس آزاد آمریکا در کویینز[18]» بهکاررفته و فراتر از تنیس، همکاری با فدراسیون بسکتبال را نیز تجربه کرده است. گفتوگوها برای پیادهسازی در فوتبال هم در جریان است. تیم سازنده تأکید میکند که طراحی تجربه از روزِ نخست با همکاری افراد نابینا و کمبینا پیش میرود و نابینایان در تمام مراحل – از تعیین سطح «آنبوردینگ» تا ساخت کتابخانه صداها و آزمونهای میدانی – نقش فعال دارند.
تازهترین گام اکشن آدیو، اجرای پایلوت «تجربه کنار زمین» در ویمبلدون است. پس از چند فصل ارائه سرویس در بستر پخش، تیم با همکاری برگزارکنندهها سناریویی را آزمود که در آن تماشاگر نابینا با هدفون در همان لحظه وقوع رویداد، نشانههای صوتی را دریافت کند. ارزیابی اولیه نشان میدهد مخاطبان با حفظ ارزش شنیداری تجربه، این تجهیزات را میپذیرند و احساس «غوطهوری جمعی[19]» در فضای استادیوم تقویت میشود.
«فنّاوری برای منفعت اجتماعی»: چشمانداز جیم فروخترمن برای آیندهای دسترسپذیر
جدیدترین اپیزود از پادکست «آیز آن ساکسس[20]» به مصاحبه با «جیم فروخترمن[21]»، پیشرو عرصه دسترسپذیری، کارآفرین اجتماعی و بنیانگذار مؤسسه «تِک مترز[22]» پرداخته است. او اکنون کتابی به نام «فنّاوری برای خیر: چگونه رهبران غیرانتفاعی با نرمافزار و داده بزرگترین مسائل اجتماعی ما را حل میکنند[23]» منتشر کرده که میتواند یک نقشه راه عملی برای ساخت محصولات فنّاوری با بیشترین اثر اجتماعی به شمار بیاید. او که از «آرکناستون[24]» و «بوکشیر[25]» تا استانداردسازیهای وب و پیمان مراکش در خط مقدم نوآوری برای افراد نابینا حضور داشته، در این کتاب نشان میدهد چگونه میتوان همان انضباط فنی سیلیکونولی را با مأموریتمحوری بخش غیرانتفاعی پیوند زد.
داستان فروخترمن با ساخت نمونه اولیه کتابخوان برای نابینایان آغاز شد؛ محصولی که به دلیل «کوچک بودن بازار» نتوانست برای پیشرفت و عملیشدن سرمایه کافی جذب کند. گام بعدی او در این مسیر، تأسیس آرکناستون – اولین مؤسسه غیرانتفاعی «سیلیکونولی [26]» – بهعنوان یک بنگاه اجتماعی بود تا خواندن ماشینی را با قیمتی بهمراتب پایینتر دسترسپذیر کند. این مسیر بعدها به «اوپن بوک[27]» – اولین برنامه کتابخوان گویا در ویندوز – و «بوکشیر» انجامید. نتیجه این مسیر جهشی از دستگاههای گرانقیمت به کتابخانهای الکترونیکی بود که محتوای اسکنشده را بهصورت اشتراکی در اختیار جامعه قرار میدهد و خروجی را به بریل، چاپ درشت یا گفتار تبدیل میکند. در نگاه او، آینده زمانی به نهایت روشنی میرسد که «صنعت نشر» کتابهای الکترونیکی تجاری را بهصورت کاملاً دسترسپذیر منتشر کند تا نیاز به کتابخانههای تخصصی نیز بهتدریج از میان برود.
فروخترمن با صراحت میگوید: «شیفته فنّاوریام، اما تا وقتی محصولی عملی و آزموده نشده، صبر کنید». او توصیه میکند راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی را فقط در قالب محصولات دارای «ویژگیهای ایمنی» و پس از سنجش دقیق خروجی به کار گیریم؛ چرا که دستگاههای هوشمند ممکن است با «اطمینان»، «خطا» تولید کنند. یکی دیگر از هشدارهای کلیدی فروخترمن به کسانی که قصد مدیریت یک مؤسسه غیرانتفاعی را دارند، نادیدهگرفتن «هزینه مالکیت کل» است. در عصر خدمات ابری، هر پلتفرمِ آنلاین سبد مصرفی خود را دارد – از پردازش و ذخیره تا پهنای باند و امنیت – و سازمانهای غیرانتفاعی باید هزینه پنجساله گزینهها را مقایسه کنند، نه فقط قیمت اولیه را. چالش دیگر، تفاوت بنیادی تأمین مالی است. همان فردی که در نقش سرمایهگذار آماده کشیدن یک چک بزرگ برای استارتاپ سودمحور است، در نقش نیکوکار معمولاً «جیب کوچکتری» برای غیرانتفاعیها دارد. این واقعیت، ضرورت کارایی، مشارکتهای هوشمندانه و مدلهای درآمدی پایدار را دوچندان میکند.
فروخترمن در حوزه فنّاوری برای نابینایان تحوّل سهمرحلهای را ترسیم میکند که از دستگاههای اختصاصی آغاز شده، به نرمافزارهای ارزانتر رفته و نهایتاً به کتابخانههای اشتراکی و استانداردهای صنعتی ختم میشود که دسترسپذیری را به جریان اصلی میبرند. هدف، توانمندسازی کاربر است: انتخاب آزادانه محتوا، تحویل فوری در فرمت مطلوب، و حفظ کارآمدی محصول با حذف «درخواستهای پرهزینه و زمانبر». علاوه بر این، او بر امنیت داده، پشتیبانی مداوم و آموزش برای مقابله با جابهجایی نیروی انسانی در بنگاههای اجتماعی و سازمانهای غیرانتفاعی تأکید میکند.
فروخترمن که در ابتدا کار خود را با «آرکناستون» در حوزه فنّاوری برای نابینایان شروع کرد، اکنون در کنار این حوزه در مؤسسه «تِک مترز» به فعالیتهای متفاوت به نفع عموم میپردازد. امروز «تِک مترز» نرمافزارهای متنباز و مأموریتمحور برای خطوط بحران مربوط به کودکان (با افزایش ۴۰ درصدی ظرفیت پاسخگویی مشاوران) و نیز ابزارهای تصمیم یار برای کشاورزان و مدیران محلی در مواجهه با تغییرات اقلیمی میسازد. این نمونهها نشان میدهد الگوی «فنّاوری برای خیر»، یعنی تمرکز بر کاربر، سنجش شاخصهای اثر و مقیاسپذیری مالی بدون فاصلهگرفتن از ارزشهای انسانی در سایر حوزهها نیز قابلتعمیم است.
کتاب «فنّاوری برای خیر» که توسط «انتشارات امآیتی[28]» منتشر شده، در قالبهای دسترسپذیر از جمله «ایپاب[29]» و از طریق Bookshare ارائه میشود و نسخه رایگان آن نیز پس از یک سال منتشر خواهد شد که با فلسفه نویسنده برای شکستن انحصارها و گسترش منفعت اجتماعی همخوانی دارد.
[1] Blind abilities
[2] apex
[3] Novacoast
[4] David Maine
[5] Dr. Kirk Adams
[6] Wichita
[7] envision
[8] Binary
[9] Network+
[10] Security+،
[11] CompTIA
[12] Pearson VUE
[13] Action Audio
[14] AKQA
[15] For-hand
[16] Back-hand
[17] Australian Open
[18] Queens.
[19] Immersive experience
[20] Eyes on success
[21] Jim Fruchterman
[22] Tech Matters
[23] TECHNOLOGY FOR GOOD:How Nonprofit Leaders Are Using Software and Data to Solve Our Most Pressing Social Problems
[24] Arkenstone
[25] Bookshare
[26] Silicon Valley
[27] OpenBook
[28] MIT Press
[29] ePub