پیشخوان: مروری بر نشریات و پادکستهای انگلیسیزبان ویژه افراد با آسیب بینایی
امید هاشمی: سردبیر
تحویل سال تحصیلی باعث شده این شماره از پیشخوان هم رنگ و بوی علمی به خود بگیرد. در ابتدای پیشخوان، به معرفی یک اقیانوسشناس نابینا پرداختهایم که از تجربیاتش و چگونگی ورود نابینایان به دنیای علم برایمان گفته است. در ادامه، یک متخصص فناوری اطلاعات از این موضوع صحبت کرده که چطور میتوان به عنوان یک دانشآموز نابینا از محتوای علمی در رشتههایی نظیر ریاضیات استفاده کرد. از جاز و پشتیبانی این صفحهخوان قدیمی از محتوای مربوط به رشته ریاضیات برایتان گفتهایم و با فرا رسیدن زنگ تفریح، مکعب روبیک مخصوص نابینایان را برای گذران ساعت تفریح در اختیارتان گذاشتهایم.
۲۰ هزار فرسنگ زیر دریا با اقیانوسشناس نابینا
از زمانهای قدیم در مدارس ویژه دانشآموزان با آسیب بینایی رسم بر این بوده که نظام آموزشی به دلیل نبود امکانات و سازوکارهای مناسب آموزشی، این دانشآموزان را از دروسی نظیر علوم تجربی و فیزیک و ریاضیات، دور نگه میداشته است. فرقی نداشت یک نابینا اهل ینگه دنیا باشی یا ساکن در قلب خاورمیانه، همین که نابینا بودی معنایش برای بسیاری از متولیان آموزشی این بود که تو توانایی فهم مفاهیم پیچیده علوم پایه و تجربی را نداری. در این بین اما بودند موارد استثنا که میکوشیدهاند خلاف مسیر آب شنا کنند و زمینهساز ورود نابینایان به دنیای علوم تجربی شوند. «اِمی بُوِر»،[1] یکی از همین چهرههاست. او یک اقیانوسشناس نابیناست و طبیعیست که شنا در جهت خلاف رودخانه برایش بسیار ساده باشد.
امی دکترای اقیانوسشناسی فیزیکی دارد. در یک منطقه ساحلی متولد شده و در مقطع دبیرستان که درس میخوانده، حضور در یک اردوی شش هفتهای بر روی اقیانوس، او را به دنیای زیر آب علاقهمند کرده است. امی در دانشگاه به خاطر علاقه به فیزیک و همزمان تعلق خاطر به اقیانوس، رشته اقیانوسشناسی فیزیکی را برای ادامه تحصیل برگزیده و تا مقطع دکترا هم این رشته را ادامه داده است.
بزرگترین چالش زندگی امی زمانی رخ نمود که او دانشجوی سال سوم دکترا بود. نقطهای تیره در چشمان او شناسایی شد و چشمپزشک اینطور تشخیص داد که امی به اختلال آرپی مبتلا شده و همین هم باعث خواهد شد که به زودی بیناییاش را از دست بدهد. این، نقطه عطفی در زندگی امی محسوب میشود. جایی که معالجش به او پیشنهاد کرد به جای فعالیتهای پژوهشی، با توجه به فقدان بینایی و محدودیتهای ناشی از این اتفاق، بهتر است به سمت کارهای مدیریتی برود. او اما در برابر این پیشنهادِ چشمپزشک که احتمالاً میتوانست یک زندگی آسوده و کمچالش را برایش به ارمغان بیاورد مقاومت کرد و تصمیم گرفت به فعالیتهای پژوهشی خود ادامه دهد.
امی در ادامه به مؤسسه اقیانوسشناسی «وودز هول»[2] پیوست که یکی از معتبرترینهای این حوزه محسوب میشود. او در سفرهای بسیاری در دل اقیانوسهای هند و اطلس با کشتیها و زیردریاییهای وودز هول همراه شد. امی در این سفرها بر روی امواج صوتی مربوط به جریانهای زیر اقیانوس تحقیق کرده و میکند. بهانه ما برای نقل قصه زندگی امی، سخنرانی او در کنوانسیون سالانه فدراسیون ملی نابینایان آمریکا است. جایی که او بر این نکته تأکید میکند که نابینایی نباید مانع از پرداختن دانشآموزان به علاقهمندیهایشان باشد. با تلاش و کوشش، این دانشآموزان میتوانند در هر حوزهای که تمایل دارند، به تحصیل و تحقیق ادامه دهند.
امی خود از جمله کسانی است که به تحقق رؤیاهای علمی نابینایان بسیار کمک کرده است. او به همراه «کِیت فرِیزِر»،[3] معلم علوم مدرسه پرکینز، وبسایتی با نام «اوشِن اینسایت»[4] را راهاندازی کرده و در این وبسایت، تمام تجربیاتش از سفرهای پژوهشی در دل اقیانوس را برای دانشآموزان نابینا حکایت میکند و سعی دارد مفاهیم پیچیده فیزیک و اقیانوسشناسی را با زبانی ساده و در قالب تجربیات شخصی برای کودکان تعریف کند. او از بازگویی اتفاقات هیجانانگیز شغلش هم غافل نمیشود. مثلاً در وبسایتش روایت جالبی از گرفتار شدن تیم تحقیقاتی وودز هول در تله دزدان دریایی بازگو کرده و اینکه چطور توانستهاند از چنگ این افراد مسلح به سلامت فرار کنند. درباره زندگی و کار امی بُوِر در نسخه صوتی پیشخوان بیشتر خواهید شنید.
باز آمد، بوی ماه مدرسه
تا از فضای مباحث علمی دور نشدهایم، خوب است نگاهی هم به برخی امکانات و ابزارها بیندازیم که حضور نابینایان در مجامع علمی را تسهیل میکند. این امکانات را دکتر «دِنیس اِم رابینسون»[5] برایمان معرفی میکند. او این ماه مهمان آخرین شماره از پادکست اِفاِسکَست[6] بوده است. پیش از بازگویی نکاتی که رابینسون مطرح کرده، خوب است با خود این شخص کمی آشنا شویم.
این معلم دانشآموزان با آسیب بینایی که در زمینه فناوری اطلاعات مدرک دکترا دارد، در کنار شغل معلمی، تمام حم و غم خودش را معطوف ایجاد فرصتهای برابر آموزشی برای کودکان با آسیب بینایی کرده است. از ظرفیتهای مختلف استفاده میکند تا این کودکان را به انواع ابزارها مجهز کند تا آنها بتوانند مراحل تحصیل را با موفقیت پشتسر بگذارند و در درسهایی مثل علوم و ریاضیات و جغرافیا که مبتنی بر اشکال هندسی و تصاویر است، از گردونه رقابت با سایر دانشآموزان جا نمانند.
رابینسون در این مصاحبه بر این نکته تأکید میکند که میتوان با بهرهگیری از ترکیب صفحهخوان، بریل و هوش مصنوعی، امکانات لازم جهت بهرهمندی دانشآموزان از دروس علوم تجربی و علوم پایه را فراهم آورد. او معتقد است معلمانی که در دوران مدرسه تدریس دروسی از این دست را عهدهدار میشوند حتماً باید به این ابزارها تسلط کامل داشته باشند و استفاده از آنها را به دانشآموزان نابینا یاد بدهند. رابینسون درباره دانشگاه اما برعکس فکر میکند و بر این باور است که مدرسان دانشگاه در قبال دانشجویان نابینا وظیفه ویژهای به دوش ندارند و این، خودِ دانشجوی نابینا است که باید تا اندازهای بر امکانات و ابزارها تسلط داشته باشد که بتواند همسو با سایر دانشجویان، در کلاسها شرکت کند. رابینسون همچنین معتقد است معلم دانشآموزان با آسیب بینایی حتماً باید ویژگی سختگیری و همدلی را توأمان در خود داشته باشد. جالب اینکه انگار در آمریکا هم مثل ایران برخی معلمان معتقدند باید در خصوص بعضی درسها نسبت به دانشآموزان نابینا سهلگیر باشیم. چه رابینسون در جایی اشاره میکند که نابینایان از نظر مهارت یادگیری، فرقی با سایرین ندارند و اینکه تأکید بر سختگیر بودن معلم میشود هم ناظر بر همین نکته است که معلم نباید با تصور اینکه دانشآموز نابینایش نمیتواند چیزی را یاد بگیرد، از آموختن مفاهیم پیچیده به او صرفنظر کند.
رابینسون همچنین وبسایتی را که در همین راستا راهاندازی کرده با شنوندههای پادکست به اشتراک میگذارد. او وبسایت و کمپانی «تِکویژِن»[7] را با هدف به اشتراک گذاشتن آموزشهای رایگان با کودکان نابینای سراسر دنیا تأسیس کرده است. او که مدیر این مجموعه است، به همراه ده دوازده نفر از همکارانش، چندین ویدئوی آموزشی تولید کردهاند و طی این ویدئوها میکوشند چگونگی استفاده از ابزارهای مختلف مبتنی بر هوش مصنوعی و صفحهخوانها و سیستمعاملها را با هدف تسهیل فرایند یادگیری دروسی مثل ریاضی به کودکان نابینا بیاموزند.
مهمان دیگر این پادکست، «اولگا اسپینولا»، از اعضای تیم توسعه دهنده صفحهخوان جاز بود که درباره پیشرفتهای جاز در زمینه پشتیبانی از علائم و فرمولهای ریاضی، نکات جالب توجهی را مطرح کرد که ذکر این نکات را به نسخه صوتی پیشخوان وامیگذاریم.
مکعب استاندارد روبیک برای نابینایان
«حل کردن مکعب روبیک مزایای فراوانی دارد. این ابزار میتواند به تقویت حافظه کوتاهمدت و بلندمدت، توسعه حساسیت لمسی، مهارتهای حرکتی دقیق و توانایی حل مسئله کمک کند. این مهارتها برای افرادی که در دنیای مدرن و پرشتاب امروز زندگی میکنند بسیار ارزشمند است. علاوه بر این، مکعب روبیک یک فعالیت آرامشبخش و مدیتیشنطور است که به تمرکز ذهنی و تقویت سیستم عصبی و حافظه عضلانی کمک میکند.» این حقایق را «پل مارتز»[8] با ما در میان میگذارد. او که یک برنامهنویس بازنشسته و وبلاگنویس است و داستانهای علمی-تخیلی مینویسد، در مطلبی راجع به همکاری فدراسیون نابینایان آمریکا با کمپانی «اسپین مَستر»[9] که نتیجهاش تولید یک مکعب روبیک مخصوص روبیکبازهای نابینا است برایمان توضیح میدهد. این روبیک ۱۲ دلاری به شکلی طراحی شده که هر وجه آن از یک پوشش خاص برخوردار است که بازیکن نابینا میتواند با لمس آن، به سادگی رنگ آن وجه را تشخیص دهد. پیشتر هم تلاشهایی در این راستا به شکل پراکنده صورت گرفته بود اما این مکعب از استاندارد قابل قبول و استحکام مطلوبی برخوردار است. با این مکعب نابینایان میتوانند با سایر افراد هم مسابقه بدهند. پل که خود از علاقهمندان این بازی است و رکورد یک دقیقه و هفده ثانیه را برای خودش ثبت کرده معتقد است کمبود منابع آموزشی مختص نابینایان یکی از اشکالات در زمینه مکعبگردانی نابینایان است. او میگوید همه آموزشهایی که در اینترنت یافت میشود بر مبنای تصویر و نمودار طراحی شدهاند اما نابینایان احتیاج دارند از آموزشی استفاده کنند که صرفاً بر پایه متن باشد. او خود این مسؤولیت را به عهده گرفته و قرار است به زودی کتابی را در زمینه چگونگی حل مکعب روبیک به خط بریل و برای استفاده نابینایان منتشر کند. در نسخه صوتی پیشخوان راجع به مکعب روبیک، فعالیتهای پل مارتز و بسیاری موضوعات دیگر سخن راندهایم. پیشخوان را میتوانید از کانالها و صفحات ما در شبکههای اجتماعی دریافت کنید یا ذیل همین نوشته در وبسایت نسل مانا دانلود و گوش کنید.
[1] Amy Bower
[2] Woods Hole
[3] Kate Fraser
[4] Ocean Insight
[5] Denise M Robinson
[6] FSCast
[7] TechVision
[8] Paul Martz
[9] Spin Master