رؤیافروشی در بازار مکّاره توانبخشی
زهرا همت: روانشناس و آموزگار آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران
درمورد اهمیت خط بریل در زندگی افراد با آسیب بینایی، مطالعات زیادی انجام شده و مقالات بسیاری نوشته شده است و بیشتر متخصصان حوزه آموزش و توانبخشی افراد با آسیب بینایی بر این باورند که خط بریل دریچهای برای ورود به دنیای اطلاعات را مقابل افراد با آسیبب بینایی میگشاید و توانایی خواندن و نوشتن و دریافت و ارائه اطلاعات مانند هر فرد دیگری را به ایشان میبخشد. اما شروع آموزش خط بریل به کودکان، همواره با چالشهایی مواجه بوده است که متاسفانه در سالهای اخیر با ورود افراد غیر متخصص به حوزه آموزش و توانبخشی نابینایان، پررنگتر شده است. در سالهای اخیر برخلاف رشد دانش و فناوری، آموزش افراد با آسیب بینایی که یک فرایند کاملا تخصصی است از صورت تخصصی بودن خود فاصله میگیرد و افرادی با دانش اندک در این رشته به خود اجازه اظهار نظر و حتی تصمیمسازی میدهند. در گذشتهای نهچندان دور، آموزگاران و دبیران دانشآموزان نابینا از میان دانشجویانی که در رشته آموزش نابینایان تحصیل کرده بودند انتخاب میشدند و آشنایی جامعی با نیازها، تواناییها و شیوههای آموزش نابینایان داشتند اما در حال حاضر چنین رشتهای نداریم و دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان در رشته آموزش کودکان استثنایی تحصیل میکنند و جند واحد در زمینه آموزش نابینایان میگذرانند و آشنایی مختصری با این حوزه پیدا میکنند. دسته دیگری از آموزگاران دانشآموزان با آسیب بینایی نیز از میان خود افراد نابینا انتخاب میشوند که ممکن است تحصیلات مرتباط با آموزش نابینایان نداشته باشند و تنها به این دلیل که خود دارای آسیب بینایی هستند برای فعالیت آموزشی صالح در نظر گرفته میشوند. با احترام به معلمان گرانقدر دانشآموزان نابینا که اغلب با مهارتهای مورد نیاز نابینایان مانند خط بریل، جهتیابی و حرکت و مهارتهای روزمره مورد نیاز افراد با آسیب بینایی آشنا هستند؛ متاسفانه در این گروه با تعدادی مواجهیم که با وجود نابینا بودن، با مهارتهایی مانند خط بریل آشنایی ندارند و نحوه آموزش و نظارت ایشان بر فرایند یادگیری دانشآموزان، سؤال بزرگی است که در ذهن ما نقش بسته و تاکنون پاسخی برای آن نیافتهایم. تمامی این موارد در کنار عوامل بسیار دیگری، موجب کاهش کیفیت آموزش دانشآموزان با آسیب بینایی شده است که در این یادداشت قصد داریم به یکی از مظاهر این کاهش کیفیت یعنی غفلت از آموزش خط بریل به دانشآموزان با آسیب بینایی بپردازیم که آنها را از توانایی و لذت خواندن و نوشتن محروم میسازد.
انتخاب خط مناسب برای آموزش خواندن و نوشتن به دانشآموزان با آسیب بینایی، کاری تخصصی است که آموزگار کلاس برای تصمیمگیری در این زمینه، گاهی نیازمند تشکیل کارگروه تخصصی و مشورت با متخصصان آموزش افراد با آسیب بینایی است اما با توجه به نبود خدمات روانشناسی و مشاوره تخصصی برای افراد با آسیب بینایی و والدین ایشان، گاهی با والدینی مواجه میشویم که ادراک صحیحی از آسیب بینایی فرزندشان ندارند و نمیتوانند این موضوع را بپذیرند و با آن کنار بیایند و صرفا به این علت که فرزند توانایی تشخیص چندتا از رنگها را دارد یا میتواند هنگام راه رفتن، اندکی از باقیمانده بینایی استفاده کند؛ در مقابل آموزش خط بریل مقاومت میکنند و متاسفانه در چند سال حضور در مدرسه ویژه افراد با آسیب بینایی شاهد حضور والدینی بودهایم که با مقاومت در مقابل بریل و به امید موفقت مدرسه با آموزش خط تحریری با استفاده از ماژیک، گاه کودک را هر سال در یکی از مدارس ثبتنام کردهاند و خواسته یا ناخواسته، موجبات آسیب و ناکامی کودک را فراهم ساختهاند.
با وجود اینکه همیشه موافق و طرفدار فعالیت مراکز توانبخشی دولتی و خصوصی هستیم؛ در مواردی شاهد حضور و فعالیت افراد غیرمتخصص در کسوتهایی مانند کاردرمانگر در برخی مراکز هستیم. کاردرمانی رشتهای دانشگاهی و تخصصی است ولی برخی افراد صرفا به دلیل داشتن تجربه چند سال آموزش کودکان با نیازهای ویژه، بدون تحصیل در این رشته، تحت عنوان کاردرمانگر با این کودکان کار میکنند و گاهی صرفا برای همدلی با مادران و پدران یا شاید با انگیزه جذب والدین برای مشارکت فرزندانشان در کلاسهای این مراکز، با دادن امیدهای واهی و بیاساس، خواسته یا ناخواسته با زندگی و آینده این کودکان بازی میکنند. متاسفانه در تجربه آموزش کودکان با آسیب بینایی با چند دانشآموز مواجه بودهام که یک یا دو روز در هفته را در جلساتی تحت عنوان کاردرمانی حضور داشتهاند و در تمام این جلسات تنها یک ماژیک به مراجع داده شده و از او خواسته شده که دو نقطه را به هم وصل کند اما زمانی که حتی همان تکلیف در موقعیت دیگری از همان دانشآموز خواسته میشود؛ میبینیم که موفق به انجام این کار نمیشود. البته بیان این تمرین و فعالیت جلسه کاردرمانی تنها ذکر مثالی در جهت روشنتر شدن وخامت اوضاع برای مخاطبان گرامی است و انتخاب نام برای چندین جلسه پیاپی که در آنها تنها ماژیکی برای وصل کردن دو نقطه به دست مراجع داده میشود و دست او در مسیر بین دو نقطه گرفته میشود و مراجع حتی قادر به بیان رنگ مازیک یا شمارش تعداد خطوطی که تاکنون ترسیم شده نیست؛ را به شما مخاطبان گرامی میسپاریم.
گاه با دانشآموزانی مواجه میشویم که خط تحریری را تنها با ماژیک آموختهاند و حروف و کلمات خیلی درشت را میخوانند. والدینی را دیدهایم که با صرف هزینههای سنگین چاپ رنگی، کتابهای درشتخط را در کاغذهای A3 برای فرزندشان درشتخطتر کردهاند به گونهای که کتاب از میز بزرگتر شده و کنترل آن برای کودک ناممکن است و برای خواندن آن مجبور است بایستد و روی میز خم شود و با نزدیک کردن چشم به کتاب بتواند آن را بخواند.
میدانیم که هدف از آموزش خواندن و نوشتن، دریافت و ارائه اطلاعات است و خواندن و نوشتن به فعالیتهای آموزشی در مدرسه محدود نمیشود و فرد باید بتواند از این مهارتها در موقعیتهای متنوعی استفاده کند. در صورتی که فردی باقیمانده بینایی کافی برای خواندن متون را نداشته باشد؛ آموزش خط تحریری بهصورت درشتخط با ابزارهایی مانند ماژیک تنها موجب ناکامی او میشود. برخلاف تصور برخی افراد، خط بریل موجب خجالت، سرافکندگی یا جداافتادگی نیست؛ بلکه امکان ارتباط فرد با آسیب بینایی را به دنیای اطلاعات فراهم میکند. استفاده از باقیمانده بینایی، تنها به خواندن و نوشتن محدود نمیشود و برخلاف تصور برخی افراد، یادگیری خط بریل، بهمنزله عدم توجه و ممانعت از استفاده باقیمانده بینایی نیست.
باز هم از زاویهای دیگر به شرایط نابسامان آموزش و پرورش استثنایی میرسیم. جایی که بهدلیل نداشتن شیوهنامههای مشخص، مراکز توانبخشی و افراد غیرمتخصص، با دادن اطلاعات نادرست به والدین کودکان با آسیب بینایی گاه با آینده این کودکان بازی میکنند و این سازمان فخیمه بهجای ارائه مشاورههای مورد نیاز والدین و کودکان و تصمیمسازیهای قاطع در سکوت به سر میبرد.