نمیتوانم در جامعه نباشم ، تفریح من در جامعه
آرمین رسولی (آکادمی نابینایان)
در شمارههای قبلی این موضوع که به حضور من به عنوان یک فرد دارای آسیب بینایی در جامعه پرداختیم از زوایای متفاوتی این حضور غیر قابل انکار را مورد بررسی قرار دادیم، به عنوان مثال درباره تحصیل، شغل و… صحبت کردیم؛ اما همه آن موضوعاتی که بررسی شد یک حلقه عموماً گم شده دارند و آن تفریحات فرد دارای آسیب بینایی است که برای تمرکز بهتر و آرامش بیشتر در زندگی هر فردی لازم و ضروری هستند.
مسئله تفریح هیچ محدودیت سنی ندارد و این طور نیست که مثلاً بگوییم که فلان آقا دیگر سنش بالا رفته و دیگر حوصله این کارها را ندارد بلکه هر فردی بسته به شرایط جسمانی و امکانات موجود باید تفریحاتی را برای فاصله گرفتن از گرفتاریهای روزمره خود داشته باشد. شاید به محض این که صحبت کردن در مورد تفریح شروع شود، پارکهای بازی یا بازیهای دستهجمعی به ذهنمان بیاید اما اینها فقط بخش کوچکی از تفریحات را شامل میشود و توجه ما در این نوشتار صرفاً تفریحاتی است که برای افراد نابینا و کمبینا مناسب هستند.
همان طور که تکنولوژی و دیجیتالی شدن به عمق زندگی انسانها رخنه کرده و سبک زندگی ما را کاملاً دگرگون کرده سرگرمیهای ما هم دست خوش تغییر شدند، مثلاً به همان ترتیب که کودکان به جای بازی در پارکها و کوچهها در خانه مینشینند و سرگرم موبایل، رایانه و کنسولهای بازی میشوند، همنوعان ما هم متأسفانه به جای دورهمیهای معمول و رفتن به باشگاههای ورزشی مثل گلبال و سایر ورزشهای ویژه نابینایان و کمبینایان به گروههای همنوعان در شبکههای اجتماعی اکتفا کردند و اوقات فراغت خود را اکثراً در این گروهها میگذرانند و این عمل را یک تفریح و سرگرمی تلقی میکنند و این تفریحات مشکلات جسمانی بسیاری را مانند اضافه وزن و در پی آن بیماریهایی مثل دیابت و مشکلات قلبی را برایشان سبب میشود.
اگر بخواهیم منصفانه به این قضیه نگاه کنیم تفریح هم مانند هر فعالیتی نیاز به منابع مالی دارد و فرد باید بسته به تفریح و فعالیتی که انجام میدهد سبک یا سنگین پول بپردازد، هر چند که بگوییم امکانات ورزشی برای افراد دارای معلولیت در شهرهای مختلف به صورت رایگان وجود دارد، اما باز هم فرد باید حتی برای رفت و آمد به این مجموعهها هزینه بپردازد که پرداخت این هزینهها نیز برای بسیار از افراد سنگین است و اکثر افرادی که به راحتی از این امکانات استفاده میکنند یا خود شاغل هستند و یا از لحاظ مالی مشکلی ندارند باز هم هزینه کمی نیست و ما باید قبول کنیم که مخارج یک فرد دارای معلولیت به مراتب بالاتر از افراد دیگر است؛ زیرا به علت عدم مناسب سازی وسایل حمل و نقل عمومی افراد دارای آسیب بینایی در بسیاری از موارد مجبور هستند از تاکسیهای تلفنی یا اینترنتی استفاده کنند و در مقابل متوسط درآمد فرد دارای معلولیت به نسبت پایینتر از میانگین جامعه است و این کار را برای دست پیدا کردن به یک تفریح مفید و مناسب سختتر هم میکند.
اصلاً بیایید بررسی کنیم که در جامعه چه تفریحاتی برای افراد وجود دارد و هر کدام به چه میزان برای همنوعان ما مناسب و قابل انجام است، از سادهترین آنها یعنی بازیهای رایانهای یا موبایلی شروع میکنیم که همه ما میدانیم برای نابینایان و کمبینایان به هیچ وجه مناسب نیستند و صرفاً بازیهایی ویژه این افراد وجود دارند که انصافاً بعضی از آنها بازیهای خوبی هم هستند. حال بیایید از دنیای مجازی فاصله بگیریم و ببینیم در دنیای واقعی چه خبر است، اولین و سادهترین راه برای تفریح همیشه تماشای فیلم و سریال بوده که خوشبختانه در کشور ما مدتی است که شاهد دسترسیپذیر کردن این محتواها یا به بیان دیگر مناسب سازی فیلمها و سریالهای معروف توسط گروههای مختلفی هستیم که الحق و الانصاف بسیار خوب این کار را انجام میدهند و ما به خوبی متوجه قسمتهایی از فیلم یا سریال میشویم که کلام ندارد و راوی آن را روایت میکند.
همان گونه که گفتم بهترین تفریحات از نظر من تفریحاتی هستند که ما را به فعالیت بدنی وادار کنند، مثلاً رفتن به باشگاههای ورزشی که جز شهر تهران هیچ یک از شهرهای کشور مجموعه مختص به افراد دارای آسیب بینایی ندارند و ورزش به یکی از چالشهای همنوعان من تبدیل شده است و اگر هم هیئتهای ورزشی نابینایان و کمبینایان در استانهای مختلف برای اعضای خود سالنهایی را هماهنگ کنند؛ عموماً مدیران این مجموعهها زمانهای به اصطلاح مرده را در اختیار همنوعان من قرار میدهند. به زمانهایی زمان مرده گفته میشود که هیچ گروهی مایل به استفاده از امکانات آن باشگاه یا مجموعه ورزشی در آن زمان نیستند مثل ساعتهای دوازده تا پانزده یا جمعهها صبح که همین عامل به ظاهر کوچک خود یک دلیل اساسی برای عدم میل به ورزش را در افراد دارای آسیب بینایی به وجود میآورد.
از پارکها و مجموعههای تفریحی هم اصلاً نگویم که چیزی به عنوان مناسب سازی در این مجموعهها مشاهده نمیشود، اما میتوان با وجود همراه بینا از بسیاری از آنها به راحتی استفاده کرد ولی پیشنهاد من به جای رفتن به پارک در شرایطی که هوای سالمی هم وجود ندارد؛ برگزاری دورهمیهایی در کتابخانههای نابینایان سراسر کشور است که میتوان در این دورهمیها به صحبت پیرامون مطالب مختلف، بازیهای گروهی و فکری پرداخت، حتی میتوان در صورت نبود فضای مناسب در این کتابخانهها این جمعها و دورهمیها را در انجمنهای نابینایان برگزار کرد و علاوه بر اینکه فرد دارای نابینایی و کمبینایی از منزل خارج میشود بلکه این جمعها میتواند در تقویت عزت نفس این افراد بسیار مؤثر باشد و بدون اینکه عنوان کلاس به خصوصی برگزار شود و یا از اساتید مشخصی استفاده شود همنوعان من مهارتهای مختلف را از یکدیگر به مرور فرا بگیرند و دانشهای خود را به یکدیگر منتقل کنند.
آرمین رسولی