عدالت در روایت
یکی از خدماتی که امروزه به صورت فراگیر برای کاربران مختلف محصولات فرهنگی بهویژه افراد با نیازهای خاص مورد استفاده قرار گرفته است توصیف صوتی فیلم است. در اینجا بخشی از انتقال معانی نه از طریق فیلم، بلکه با روایتگری توصیفکننده صوتی صورت میگیرد. درک برخی از تصاویر بصری شاید یکی از مشکلترین کارها در فیلم دیدن باشد. فهم تصاویری که همراه با نمادهای فرهنگی است، تماشاگر را در مواقعی با ابهام مواجه میکند و توصیف آن را سختتر از درک تصویر میکند. وقتی افراد بینا در تماشای فیلم با چنین چالشهایی روبرو میشوند، افراد نابینایی که قصد لذتبردن از فیلم را دارند، مجبور هستند هزینه بهمراتب بیشتری در بفهمی برابر با بینایان بپردازند.
توصیف صوتی مناسب میتواند برابری را در فیلم دیدن فراهم کند؛ اما بهعنوان ابزار و عنصر رویکردی فراگیر، میتوان از آن برای ایجاد اشکال جدید و از نظر اجتماعی عادلانهتر از فیلم و سینما استفاده کرد. در سلسله مقالاتی به بررسی توصیف صوتی، بهکارگیری آن در فیلمها و نیز بایدها و نبایدهای آن در دنیا و ایران پرداختیم. نتایج بیـانگر ابعـاد مختلف ایـن فعالیت داوطلبانه و گروهی بـوده و حـاکی از آن اسـت کـه فعـالان در این زمینه کاملاً بهصورت تجربی، تنها به دلیل علاقه شخصـی وارد ایـن حوزه شدهاند و تلاش میکنند فیلمها را با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارند، بهصورت صوتی توصیف کرده و در اختیار کاربران قرار دهند. AD در حوزههای مختلف در ایران بهکندی به کار میرود و استفاده از آن هنوز حرفهای نشده است. در ایران همانند کشورهای غربی، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و خصوصی باید بیشتر و بیشتر درگیر تحقیق و آموزش شوند، دولتها باید با وضع قوانین بهروز و با استفاده از امکانات دنیای مدرن، نهادهای مربوطه را ملزم به خدماتدهی بهتر در این عرصه کنند. دسترسی آسان، از طریق رفع موانع و درس گرفتن از تجربه به دست میآید. در ایران گروههای فعال تولیدکننده توصیف صوتی فیلم برای نابینایان و کمبینایان، توصیف صوتی را بازاندیشی نکرده و رویکردی فراگیر اتخاذ نکردهاند. ارتباط نزدیکتر مخاطب نابینا با عوامل سازنده فیلم و تولیدکنندگان توصیف صوتی میتواند معنای متفاوتی را برای مخاطب در برداشته باشد. باید اذعان کرد در ایران مفهوم دسترسی آسان سمعی و بصری هنوز بهخوبی جا نیفتاده است. اگر به توصیف صوتی به شکلی فرهنگی نگاه شود، پیشرفت بهتری در این زمینه خواهیم داشت.
نتایج گفتگو با مخاطبان نشان داد هرچه تیمهای تولید AD فیلم در ایران حرفهایتر شوند، ابهامات AD فیلمها هم کمتر خواهد شد.
برای برقراری عدالت، توصیفگر باید اعتماد مخاطب خود را جلب کرده و نسبت به آنچه میگوید، دانش کافی داشته باشد.
از مهمترین ویژگیهای توصیف صوتی در ایران، انجام آن به شکلی تجربی است. توصیفها گروهی و اغلب داوطلبانه و تجربی است. در برخی مصاحبهها به استفاده از استودیوهای حرفهای، صدابرداران، نویسندگان و گویندگان حرفهای اشاره شد. حتی عنوان شد که اعضای گروه سوینا، با اصول توصیف صوتی فیلم و استانداردهای آن آشنایی دارند؛ اما در ایران هنوز به صورت علمی و حرفهای به توصیف صوتی و ویژگیهایی که توصیفکنندگان باید داشته باشند، پرداخته نشده است؛ زیرا، تولیدات نهایی چیز دیگری را نشان میدهند. هر چند توصیف صوتی فیلمها رضایتمندی تماشاگران نابینا را به همراه داشته است؛ اما، این رضایتها نسبی بوده و به معنی بدون اشکال بودن توصیفها نیست.
به گفته محققان این حوزه، هر گویندهای به دلیل توانایی خواندن متن توصیفها نمیتواند راوی خوبی باشد و هر نویسندهای به دلیل سالها تجربه در حوزه نویسندگی نمیتواند متن توصیفی برای فیلمهای نابینایان بنویسد. باید دانست تجربهای که یانکووسکا و همکارانش از آن یاد میکنند، در حوزه توصیف صوتی فیلم و بر مبنای آموزش استانداردها برای تبدیل شدن به یک توصیفکننده حرفهای است.
چالشهای پیش روی AD ، فراوان هستند. تبادل بهترین تجربیات و اشتراک آنها میتواند به توسعه کلی انواع مختلف AD کمک کند. اولویتهای متفاوت و مجموعه مهارتهای متفاوتی برای انواع مختلف AD مورد نیاز است. تنوع فرهنگی چالشهای زیادی را برای AD ایجاد میکند؛ اما، آنها نیز با همگرایی و آگاهی بیشتر در مرحله فیلمنامهنویسی AD قابل حل است.
لازم است حمایت از افراد کمتوان بهعنوان یک وظیفه اجتماعی در جامعه نهادینه شود و نگاه خیرخواهانه که با احساسات و از روی ناآگاهی صورت میگیرد کنار گذاشته شود.
توصیه به فیلمسازان:
– نیاز است فیلمسازان و جامعه بهطورکلی درک کنند و بپذیرند که یک فرد دارای نقص بینایی، بهاندازه یک فرد بینا، سینما را ابزار سرگرمی میبیند و باید بتواند از آن استفاده کند.
-نیاز است که توضیحات صوتی برای فیلمسازان اجباری شود تا سینما به منبعی فراگیر برای سرگرمی افراد نابینا تبدیل شود.
طبق اعلام سازمان سینمایی، در ایران سالانه حدود 120 فیلم تولید می شود و حدود 650 سالن سینما در ایران وجود دارد؛ با این حال، صنعت فیلم ما یا توصیف صوتی فیلمها را قبول نکرده است و یا این تکنیک را جدی نگرفته و شناختی از آن ندارد. صنعت فیلم ایران باید توضیحات صوتی را به روند تولید فیلم اضافه کند.
هنگامی که فیلمسازان نیاز به توضیحات صوتی را تشخیص دهند، میتوانند چندین تغییر داستانی را برای فراگیر کردن سینما بگنجانند. بهعنوانمثال، با فیلمهایی پر از دیالوگ طنزآمیز، نیازی به توضیح صوتی زیادی در کنار آن نیست. در اینجا، خود فیلمها دیالوگ و طنز محور هستند. باید افراد کمبینا و نابینا را، بهجای نادیدهگرفتن در حین تولید بهعنوان تماشاگران مشتاق سینما پذیرفت.