در پیشخوان اردیبهشت به وجود ترحم در رفتار هوش مصنوعی پرداختهایم، اندکی مزرعهداری کردهایم، با عصای سفید دوری در دنیا زدهایم و یک فرِ برقیِ هوشمند معرفی کردهایم. با ما همراه باشید.
هوش مصنوعی هم ترحم میکند: ضرورت بازنگری در آموزش مدلهای زبانی
با رشد چشمگیر هوش مصنوعی مولد در سالهای اخیر، ابزارهایی مانند «چتجیپیتی[i]» توانستهاند شیوه تعامل کاربران با دادهها و فناوری را متحول سازند؛ اما در کنار این پیشرفتها، نگرانیهای جدی نیز پدیدآمده است؛ بهویژه در زمینه اطلاعات نادرست و کلیشهای که درباره نابینایی در این مدلها دیده میشود. «جاناتان موزن[ii]»، فعال در حوزه دسترسیپذیری و رسانه، با انتشار مطلبی در آخرین شماره بریل مانیتور به این موضوع میپردازد.
مدلهای زبانی بزرگ مانند چتجیپیتی، برای آموزش خود از حجم وسیعی از محتوای موجود در اینترنت استفاده میکنند. این منابع، در کنار اطلاعات مفید، حاوی بسیاری از باورهای اشتباه و برداشتهای تحقیرآمیز یا ناآگاهانه درباره نابینایی هستند. هوش مصنوعی، در صورت عدم هدایت صحیح، ممکن است این کلیشهها را بیکموکاست تکرار کند؛ از جمله این موارد ابراز همدردی غیرضروری، تصویرسازی از نابینایی بهعنوان ناتوانی مطلق، یا فرض عدم استقلال نابینایان است.
این مسئله نهتنها در تعاملات روزمره با چتباتها مشکلساز است، بلکه میتواند در تصمیمگیریهای بزرگتر نیز اثرگذار باشد. از ابزارهای انتخاب نیروی کار مبتنی بر هوش مصنوعی گرفته تا طراحی سیاستهای عمومی، چنانچه مدلهای هوش مصنوعی بر پایه اطلاعات نادرست آموزش دیده باشند، منجر به تکرار تبعیضها و بازتولید محرومیتها خواهند شد.
خوشبختانه، بسیاری از شرکتهای پیشرو در زمینه هوش مصنوعی متعهد به اصول اخلاقی و دقت در بازنمایی افراد نابینا شدهاند. نشانههای مثبتی از اصلاحات در نحوه تعامل مدلها با موضوع نابینایی به چشم میخورد. برای مثال، دیگر شاهد پاسخهایی پر از دلسوزی یا فرضیات نادرست در پاسخ به کاربران نابینا نیستیم؛ اتفاقی که در گذشته رایج بود؛ بااینحال، هنوز راه زیادی باقی مانده است. توسعهدهندگان باید آگاه باشند که تنها راه دستیابی به هوش مصنوعی فراگیر، استفاده از دادههای درست، مشورت با خود افراد نابینا، و حذف پیشفرضهای کلیشهای از روند آموزش است.
موزن همچنین به معرفی جدیدترین روشهای تسهیل زندگی برای نابینایان با هوش مصنوعی پرداخته است که در اپیزود این ماه پادکست پیشخوان به آنها پرداختهایم.
از تلفن سخنگو به گوسفند هوشمند: مزرعهداری برای نابینایان
در تصور عمومی، کشاورزی حرفهای فیزیکی، خطرپذیر و مبتنی بر بینایی کامل است؛ اما پروژهای نوآورانه در بریتانیا با عنوان «مزرعه فراگیر[iii]»، این کلیشه دیرینه را به چالش کشیده و نشان داده است که با تلفیق تکنولوژی، طراحی فراگیر و ارادهای قوی، مرزهای توانایی میتوانند بهکلی بازتعریف شوند.
پادکست «آر ان آی بی کانکت[iv]» در یکی از اپیزودهای اخیر با مؤسس این مزرعه مصاحبه کرده است. «مایک داکسبری[v]»، بنیانگذار مزرعه فراگیر، خود یک فرد نابینای مطلق است که از سن ششسالگی بیناییاش را ازدستداده. او سابقهای درخشان در صنعت فناوری دارد و پیش از ورود به حوزه کشاورزی، نقشی کلیدی در معرفی نخستین تلفن همراه سخنگو به بازار داشت. بااینحال، مایک پس از بازنشستگی، تصمیم گرفت از دو علاقه و تخصص شخصیاش یعنی کشاورزی و شناخت عمیق از چالشهای دسترسیپذیری بهره بگیرد؛ نتیجه این تصمیم جسورانه، تأسیس نخستین مزرعه فراگیر در «بدفوردشایر[vi]» انگلستان در سال ۲۰۲۱ بود. پروژهای که امروز بهقدری موفق بوده که دومین مزرعه آن در اسکاتلند در حال راهاندازی است.
هدف مزرعه فراگیر تنها ایجاد شغل برای یک فرد خاص نیست؛ بلکه ایجاد مسیری ساختاریافته برای آموزش، اشتغالزایی و تغییر نگرشهای جامعه نسبت به توانمندی افراد نابینا است. این مزارع، بستری برای آموزش مهارتهای کشاورزی، دامداری، باغداری و حتی استفاده از ماشینآلات سنگین را بهصورت تئوری و عملی فراهم میکنند.
آنچه مزرعه فراگیر را از یک مزرعه سنتی متمایز میکند، طراحی دقیق و هوشمندانه آن بر پایه اصول دسترسیپذیری است. هر بخش از مزرعه بهگونهای طراحی شده که افراد دارای معلولیتهای مختلف بتوانند با اطمینان، استقلال و امنیت فعالیت کنند. از فنسهایی با بافتهای متفاوت برای تشخیص لمسی گرفته تا مسیرهای بدون پله برای ویلچریها و تابلوهای دارای پاسخ صوتی در این مزرعه استفاده شده است. نقش فناوری نیز در این مسیر حیاتی است. استفاده از گوشیهای هوشمند برای اسکن تگهای گوش دامها و دریافت اطلاعات از طریق صفحهخوانها، یا تجهیز وسایل نقلیه کشاورزی به دوربینها و حسگرهای ویژه، نمونههایی از راهحلهای فناورانه هستند که مایک با همکاری مهندسان صنایع فرمول یک شرکت «سیلورستون» [vii]در مزرعه پیادهسازی کرده است.
استقلال از سندیگو تا سواحل آفریقا؛ روایتی از روشنی در دل تاریکی
احتمالاً تابهحال برایتان پیشآمده که به وضعیت جهتیابی افراد با آسیب بینایی در سراسر دنیا بیندیشید. مثلاً به این که آمریکاییها چهقدر از چالشهای ما در خیابان را تحمل میکنند و یا این که در کشورهای آفریقایی نابینایان چهقدر از استقلال برای جابهجایی برخوردار هستند. نشریه بریل مانیتور در یکی از جدیدترین مطالب خود، از مردی گفته است که زندگی خود را وقف آموزش تحرک و جهتیابی به نابینایان سراسر جهان کرده و تجربیات بسیاری در این زمینه به دست آورده. «عبدی علی مؤمن»، یک مهاجر آفریقاییالاصل است که حالا مدرک حرفهای آموزش تحرک و جهتیابی را از هیئت صدور گواهی حرفهای نابینایان دریافت کرده است. او در سندیگو، کالیفرنیا[viii] متولد شد؛ فرزند والدینی مهاجر از سومالی [ix] بود که در پی جنگ داخلی و با بدنی زخمی اما آرزوهایی بزرگ، وارد آمریکا شدند.
در نوجوانی، بیماری گلوکوم در بدن او تشخیص داده شد و بیناییاش را بهتدریج از دست داد. تا ۲۲ سالگی از عصای سفید استفاده نمیکرد و ترجیح میداد تظاهر کند که مشکلی ندارد. حتی وقتی زمین میخورد، وانمود میکرد شنا میرود یا مثلاً از قصد خود را به درخت کوبیده است تا بقیه را بخنداند!
تغییر بزرگ وقتی رقم خورد که وارد مرکز نابینایان کلرادو [x]شد. آنجا یاد گرفت که نابینایی نه محدودیت است، نه بهانهای پذیرفتنی. او میگوید اولین روزی که عصای سفید را به دست گرفت، حس امید و توانایی در وجودش زنده شد.
امروز او خود، مربی تحرک و جهتیابی است و از سال ۲۰۲۰ تا کنون، صدها نابینا را در مسیر استقلال همراهی کرده است. اما فعالیت او به همینجا ختم نشد. «عبدی علی مؤمن» برای تقویت استقلال نابینایان سراسر جهان به کشورهای مختلف سفرکرده و در هر کشور تجربهای جدید به اندوخته خود افزوده است. در اوگاندا، دانشآموزی را به یاد میآورد که بهجای عصا از شاخه درخت استفاده میکرد و وقتی برای اولینبار عصای واقعی دریافت کرد، آن را مانند گنجی در آغوش گرفت.
به عقیده او، کشورهای مختلف برای آموزش جهتیابی به تکنیکهای متناسب با محیط خود احتیاج دارند. تفاوت نیازهای افراد ساکن کنیا و آمریکا آنها را به استفاده از ابزارهای متفاوت وامیدارد. برای مثال، عصای فایبرگلاس آمریکایی دو روز هم نمیتواند در خیابانهای اوگاندا دوام بیاورد. همچنین، شرایط متفاوت طراحی شهری نیز بر میزان توانایی فرد در پیمودن مسیرها مؤثر است. تفاوتهای فرهنگی بسیاری از نظر پذیرش نابینایی در میان کشورهای جهان وجود دارد. «عبدی علی مؤمن» از تجربه حضور در جایی میگوید که مردمانش نابینایی را نفرین خدایان میدانند و در آنجا نابینایان کشته و زندانی میشوند. بااینحال، مهمترین چیز در میان کسانی که از او آموزش میدیدند، داشتن عطش برای امید و استقلال بود.
او در پایان با تأکید بر فلسفه فدراسیون ملی نابینایان، میگوید: «استقلال، حق ماست؛ نه ترحم دیگران. اگر بتوانیم به کسی آموزش دهیم، برای کسی عصا فراهم کنیم یا حتی اگر بتوانیم جمله مثبتی درباره زندگی با آسیب بینایی بگوییم؛ دنیا را برای یک نفر تغییر دادهایم». از نگاه او، مسئله محدودکننده «نابینایی» نیست، بلکه نگاه جامعه است.
هوشمند بپزید: فر رومیزی و هوشمند براوا آشپزی را از همیشه آسانتر میکند.
اگر شما هم تا امروز به دلیل دسترسیپذیر نبودن برخی از وسایل پختوپز از آشپزی دوری کردهاید، احتمالاً این دستگاه همان چیزی باشد که آشپز درون شما را بیدار کرده و به جان مواد غذایی خواهد انداخت. تصور کنید یک فر در آشپزخانه دارید که تمامی نگرانیهای شما در فرایند پخت غذا را با راهکارهای هوشمندانه برطرف میسازد. فر هوشمند براوا[xi] دقیقاً به همین منظور ساخته شده است. کانال «بلایند لایف» [xii] که ابزارهای دسترسیپذیر و مناسب برای زندگی افراد نابینا را بررسی میکند، بهتازگی ویدئویی از یک فر برقی منتشر کرده که تجربهای جدید، هوشمند و ایمن از آشپزی به نابینایان ارائه میدهد.
اجاق براوا برخلاف فرهای سنتی که با المنتهای حرارتی کار میکنند، از فناوری «پخت با نور[xiii]» بهره میبرد. در این روش، شش لامپ با شدت بالا (سه عدد در بالا و سه عدد در پایین) انرژی گرمایی را مستقیماً به غذا منتقل میکنند. این فناوری باعث میشود دستگاه در کمتر از یک ثانیه به دمای لازم برسد، بدون آنکه نیازی به گرمکردن کل فضای داخلی داشته باشد. در نتیجه، هم زمان پخت کاهش مییابد، هم به دلیل عدم وجود گرمای اضافه، فرایند خارجکردن غذا از فر بسیار آسان و امن است. قابلیت پخت در سه ناحیه مجزا، امکان تهیه غذاهای متنوع با زمان و دمای متفاوت روی یک سینی را فراهم میکند. بهعنوانمثال، میتوان همزمان یک تکه استیک، پیتزا و سیبزمینی را در سه ناحیه مختلف پخت و همه آنها را با هماهنگی کامل و در یک زمان مشخص آماده کرد.
اما کلید دسترسیپذیری این دستگاه، اپلیکیشن براوا برای تلفنهای هوشمند است. براوا با طراحی یک اپلیکیشن قدرتمند برای آیاواس [xiv] و اندروید [xv]این امکان را ایجاد کرده است. این اپلیکیشن با صفحهخوانهایی مانند «وویس اوور[xvi]» و «تاکبک[xvii]» بهخوبی سازگار است و به کاربران اجازه میدهد از صفر تا صد فرایند پختوپز را تنها با گوشی هوشمند خود انجام دهند. اپلیکیشن براوا به کاربران این امکان را میدهد که در میان بیش از ۹۰۰۰ دستور پخت جستوجو کنند، نوع غذا، میزان پخت دلخواه و سایر متغیرها را انتخاب کنند، مراحل آمادهسازی را قدمبهقدم دنبال کرده و سپس دستور پخت نهایی را برای اجرا به دستگاه ارسال نمایند. تمامی این مراحل از طریق طراحی رابط کاربری با کنتراست بالا و فونت درشت، برای افراد کمبینا نیز بهخوبی قابلاستفاده است.
براوا در کنار تمام مزایا، محدودیتهایی نیز دارد؛ از جمله این که ممکن است ظرفیت پخت آن برای خانوادههای بزرگ (چهار نفر به بالا) کافی نباشد. از سوی دیگر، صفحه لمسی دستگاه همچنان فاقد امکانات پایه برای کاربران نابیناست، اگرچه دکمه آغاز پخت، فیزیکی و قابلتشخیص است. بااینحال، دیدن براوا بهعنوان آینده آشپزی در خانه بسیار وسوسهکننده است، البته اگر با قیمت ۱۳۰۰ دلاری آن مشکلی نداشته باشید. در اپیزود حاضر پادکست پیشخوان سری به اپلیکیشن براوا زدهایم، پیشنهاد میکنم آن از دست ندهید.
[i] ChatGPT
[ii] Johnathon Mosen
[iii] Inclusive farm
[iv]RNIB connect
[v] Mike Duxbury
[vi] Bedfordshire
[vii] Silverstone
[viii] San Diego, CA
[ix] somali
[x] Colorado
[xi] brava
[xii] The blind life
[xiii] Pure Light Technology
[xiv] IOS
[xv] android
[xvi] VoiceOver
[xvii] talkback