به بهانه روز معلم، نکاتی چند پیرامون خدمت در حوزه آموزش و پرورش دانشآموزان با نیازهای ویژه
صلاحالدین محمدی
در شرایطی که گاه نیاز به اشتغال بر صلاحیتهای حرفهای سایه میاندازد، آموزش دانشآموزان با نیازهای ویژه، تعهد و تخصصی مضاعف میطلبد. این نوشته به قلم معلمی با ۲۱ سال سابقه، ضمن گرامیداشت روز معلم، سه رکن حیاتیِ دانش بهروز، مهارتهای تخصصی متناسب با هر گروه از دانشآموزان، و انگیزه قوی را پیشنیاز ضروری برای خدمت مؤثر و دلسوزانه در این عرصه پرچالش معرفی میکند.
اردیبهشت جنّتفامِ دیگری از راه رسید و هوای خوش آن و بوی دلانگیز عطر گلهایش هر صاحبدلی را به تفکر و اندیشه وامیدارد.
اردیبهشت که میآید، علاوه بر اینکه فضا را با رایحه لذتبخش گلهایش معطر میکند و گوش جان را از نغمه پرندگان بهاریاش سیراب میسازد، یادآور بسیاری از خاطرات است که بهنوعی از باغ معرفت سرچشمه میگیرند. روز اول اردیبهشت، روز گرامیداشت سلطان سخن پارسی، سعدی بزرگ است که با شاهکار بوستان و گلستان خود بسیاری از معلمان بزرگ ایران را پرورش داده است. دوازدهم این ماه، به نام معلم مزیّن شده و در نهایت این ماه با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که قبلهگاه بسیاری از صاحبدلان و اندیشهورزان است، به پایان میرسد.
به بهانه احترام به این همه خاطره، بر آن شدم تا مبتنی بر 21 سال تجربه خدمت در کسوت معلم دانشآموزان با آسیب بینایی و شاگردیهایی که در خدمت همکاران داشتهام، نکاتی چند پیرامون معلمی در حوزه دانشآموزان با نیازهای ویژه را یادآوری کنم.
آموزشوپرورش یک دستگاه عریضوطویل و پر نیرو است که هر ساله با استخدام نیروهای انسانی جدید، کمبودهای نظام آموزشی را جبران نمود و چرخ حوزه تعلیموتربیت را به حرکت درمیآورد؛ آموزشوپرورش استثنایی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و نیازمند معلمان شایسته، توانمند و با دانش است که فرایند تعلیموتربیت دانشآموزان آن دچار اختلال نشده و از کاروان سایر دانشآموزان جا نمانند.
وضعیت وخیم بازار کار، عدم توانایی نظام آموزشی در تربیت خروجیهای ماهر و کارآمد، نیاز غیرقابلانکار هر فرد بالغ به اشتغال و کسب درآمد، محدودیت افراد معلول در داشتن فرصتهای برابر شغلی و… ، معلولین را وامیدارد از هر جا که ناامید میشوند، تحقق رؤیای اشتغال خود را در سرزمین آموزشوپرورش ببینند و صرفاً با مرتبط بودن رشته تحصیلی خود و پست سازمانی اعلام شده توسط آموزشوپرورش، بدون توجه به سایر پیشنیازهای حرفه معلمی، در آزمون استخدامی آموزشوپرورش شرکت کرده و انتظار استخدامی بیدردسر را داشته باشند؛ غافل از اینکه اگر تعهدی باشد و اخلاقی را مدنظر داشته باشیم، اتفاقاً حرفه معلمی بسیار سخت، تخصصی و قاعدهمند است که خدمت در این سنگر را دشوارتر میسازد. به قول امانوئل کانت، فیلسوف شهیر آلمانی: تعلیموتربیت و حکومتداری دو مورد از پیچیدهترین کارهای آدمی هستند.
با اندیشه و غور در این جمله، بهخوبی در مییابیم که تعلیموتربیت تا چه اندازه پیچیده و بااهمیت است؛ بماند که در کشور ما شغل انبیا را در نازلترین سطح قرار دادهاند و گاه از اینکه بگویی معلم هستی شرمنده میشوی؛ با عنایت به این حقایق، باید پذیرفت که حرفه معلمی یکی از مشاغل تخصصی است که نمیتوان هر فرد با هر سطح از صلاحیت را بر انجام آن گماشت و تکامل ملتی را به دست وی سپرد.
گواه این موضوع هم کیفیت انسانی جامعه خود ماست که محصول یک نظام آموزشی است که هنگام استخدام و گزینش معلمان، شاخص تخصص و تعهد علمی، از الویتهای نخست نیست.
ازاینرو، نکاتی که در ادامه میآید، پیرامون بایستههای حرفه معلمی در حوزه دانشآموزان با نیازهای ویژه است که چه همکاران گرامی که در حال حاضر مشغول به خدمت هستند و چه دوستانی که تمایل دارند وارد شغل معلمی شوند باید به آن توجه داشته باشند. چرا که سختیهای حرفه معلمی ازیکطرف، و کم و کاستیهای نظام آموزشی اعم از منابع آموزشی ناکافی و بیکیفیت، منابع مالی ضعیف، منابع انسانی ناکارآمد، فقدان زیرساختها و تجهیزات غیراستاندارد، و مهمتر از همه رهاشدگی از سوی دیگر، همهوهمه عرصه را برای خدمت معلمان دلسوز، متعهد، کاربلد و علاقهمند تنگ میکند.
- دانش تخصصی: همانطور در بالا اشاره گردید، شغل معلمی بهویژه معلم دانشآموزان با نیازهای ویژه یک حرفه تخصصی است که متولی آن باید از دانش لازم و آخرین یافتههای علمی زمینه شغلی خود برخوردار باشد و بهصورت منظم دانش خود را بهروز نماید تا بتواند در میدان تعلیموتربیت حرفی برای گفتن داشته باشد. آنچه که مشخص است خدمت در حوزه دانشآموزان با نیازهای ویژه تا حد زیادی نسبت به حوزه دانشآموزان عادی متفاوت است. چرا که در این حوزه علاوه بر داشتن استانداردها و شاخصهای علمی لازم برای خدمت در حوزه تعلیموتربیت عمومی، باید از تواناییها، تجارب، تخصص و مهارتهای بیشتری برای عملکرد مناسب برخوردار بود. فردی که بهعنوان معلم استخدام میشود باید در حوزه عمومی آموزشوپرورش، نسبت به ابعاد مختلف رشد یک کودک آگاهی کافی داشته باشد، با ویژگیهای رشدی کودک در هر سن آشنا باشد، از دانش روانشناسی یادگیری بیبهره نباشد، طراحی، اجرا و ارزشیابی یک برنامه آموزشی برای وی بیگانه نباشد و توانایی لازم برای مدیریت کلاس درس را بهخوبی داشته باشد. علاوه بر این در حوزه تخصصی، باید نسبت به روانشناسی دانشآموزان با نیازهای ویژه در گروههای مختلف اعم از آسیب شنوایی، آسیب بینایی، کمتوان، اوتیسم و نیازها، تواناییها، ویژگیها، خلقیات و الگوهای رفتاری آنها آگاه باشد تا بتواند با تکیه بر این دانش، خدمتی موفق، کارآمد و دلسوزانه داشته باشد.
- مهارت: یک معلم برای خدمت در حوزه دانشآموزان با نیازهای ویژه، علاوه بر داشتن مهارتهای تدریس، اعم از فعالیتهای پیش از تدریس، حین تدریس و بعد از تدریس، باید واجد مجموعهای از مهارتهای دیگر باشد که امر تدریس و یادگیری را برای دانشآموزان این حوزه تسهیل نماید. مهارتهایی از قبیل تسلط بر زبان اشاره و شناخت اولیه نسبت به انواع سمعک و کارکرد آنها در حوزه آسیب شنوایی، اِشراف کامل به خط بریل در سطوح مختلف آن اعم از علائم ریاضی، فیزیک، شیمی، موسیقی، کوتاهنویسی زبان انگلیسی، ادبیات و… در حوزه آسیبدیده بینایی، مهارتهای خودیاری در حوزه کمتوان و… همهوهمه تواناییها و مهارتهایی است که یک معلم مشغول به کار در این حوزه باید به آنها تسلط داشته باشد تا در کلاس درس و فضای مدرسه از آرامش حرفهای برخوردار بوده و بهدوراز هر گونه تنش شغلی بتواند امر تعلیموتربیت را بهخوبی انجام دهد. معلمی که از وسایل و تجهیزات آموزشی و کمک توانبخشی بیاطلاع است نمیتواند به فرایند تحصیل و رشد فردی دانشآموز خود کمک کند و همکاری که نسبت به خلقیات، نیازها و ویژگیهای گروه کمتوان و اوتیسم بیاطلاع است، جز یک محیط متشنج برای خود و دانشآموز، چیزی خلق نخواهد کرد.
- علاقه و انگیزه: بدون شک داشتن علاقه و انگیزه بالا موتور محرکه و در واقع سوخت اصلی دو فاکتور قبلی محسوب شده و بدون داشتن علاقه یا انگیزه کسب هر گونه دانش و مهارت، با چالشهای جدی مواجه خواهد بود. چرا که اگر فرد علاقهمند نبوده و انگیزهای برای فعالیت نداشته باشد، با عنایت به سختیها و فرسودگی شغلی بالایی که در حوزه دانشآموزان با نیازهای ویژه وجود دارد، عملاً ادامه فعالیت در این حوزه میسر نبوده و اگر کسی هم بتواند ادامه دهد تنها تصویری از او و امر تعلیموتربیت بهجامانده است و تحقق اهداف در این حوزه به حداقل خود خواهد رسید. گاه پیش میآید که باید در کلاس نقش یک والد را داشته باشید و مانند یک پدر و مادر دلسوز مراقب دانشآموز باشید، زمانی لازم میشود که نقش پرستار را داشته و با شاگرد همدردی و همدلی نمایید، گاهی لازم میشود که نقش مربی یا کاردرمانگر و یا گفتار درمان را ایفا نمایید و با دانشآموز همراهی کنید، گاهی لازم است که نقش مشاور دانشآموز را داشته باشید و به حرفها و درد دلهای او صبورانه گوش دهید؛ حال قضاوت با شماست؛ اگر علاقه و انگیزهای نباشد، چه کسی میتواند در این عرصه دلسوزانه و صادقانه خدمت نماید؟
نتیجه اینکه اگر طالب شغل معلمی هستید، ابتدا مطمئن باشید که آن را از روی علاقه و انگیزه انتخاب کردهاید و سپس بکوشید که دانش و مهارت لازم را برای حوزه خواسته شده کسب نمایید که نه در مرحله گزینش علمی ناتوان باشید نه در کلاس درس؛