جهتیابی و حرکت؛ گامهای طلایی به سوی استقلال
صلاحالدین محمدی
درود بر شما دانشآموزان عزیز، خانوادههای مهربان و معلمان پرتلاش!
پاییز رنگارنگ با بوی خوشِ کتابهای نو و هیاهوی راهِ مدرسه از راه رسیده است. امروز میخواهیم با هم درباره یکی از مهمترین مهارتهای زندگی صحبت کنیم: «جهتیابی و حرکت»؛ این مهارت، کلیدِ دستیابی به آزادی و استقلال است؛ بهویژه، برای شما دانشآموزان عزیز با آسیب بینایی که ممکن است حرکت مستقل در محیط، چالشبرانگیزترین جنبه استقلال باشد. با یادگیری این مهارت، دنیای جدیدی از فرصتها به روی شما گشوده خواهد شد.
جهتیابی و حرکت یعنی چه؟
به توانایی حرکت ایمن، مستقل و کارآمد از یک نقطه به نقطه دیگر، «جهتیابی و حرکت» میگویند. این مسیر میتواند به سادگیِ رفتن از اتاقتان به آشپزخانه باشد، یا به پیچیدگیِ سفر از کشوری به کشور دیگر! نکته امیدبخش این است: اگر آموزشهای استاندارد و بهموقع دریافت کنید، بسیاری از محدودیتها کاهش مییابد و میتوانید در محیطهای آشنا و ناآشنا، حرکت مستقل و لذتبخشی را تجربه کنید. برای مثال، شما خواهید توانست با اطمینان در راهروهای مدرسه قدم بزنید، به کتابخانه بروید، یا حتی برای خرید به سوپرمارکت محله سر بزنید.
سه اصل طلایی جهتیابی و حرکت:
۱. کجا هستم؟ (شناسایی دقیق موقعیت کنونی با استفاده از حواس: مثلاً تشخیص میز تحریرتان با لمس سطح چوبی آن).
۲. به کجا میخواهم بروم؟ (تعیین واضح مقصد: مثلاً رفتن از کلاس به حیاط مدرسه).
۳. چگونه به آنجا برسم؟ (برنامهریزی مسیر با استفاده از ابزارها و حواس: مثلاً شمارش پلهها یا دنبال کردن بوی غذای آشپزخانه).
هدف نهایی آموزش جهتیابی و حرکت چیست؟
هدف این است که شما به سه توانایی کلیدی دست یابید:
۱. جمعآوری اطلاعات محیطی مانند صداها (صدای آب سردکن در راهرو)، بوها (بوی گلهای حیاط مدرسه)، بافت سطوح (تفاوت موزاییک راهرو با فرش کلاس).
۲. تفسیر این اطلاعات؛ مثلاً تشخیص دهید که صدای باد از پنجره باز کلاس میآید یا صدای تهویه است.
۳. بهکارگیری اطلاعات برای رسیدنِ ایمن و مستقل؛ مثلاً استفاده از نردههای کنار پله برای تشخیص شروع راهپله.
چرا این مهارت برای شما حیاتی است؟
۱. رشد فردی
با مهارت: شما میتوانید آزادانه در محیطهای مختلف حرکت کنید، اطلاعات جدید کسب کنید و تجربههای یادگیری خود را گسترش دهید. مثلاً میتوانید بهتنهایی از کتابخانه کتاب امانت بگیرید.
بدون مهارت: وابستگی به دیگران ممکن است شما را از کشف محیط اطراف محروم کند و تجربههای یادگیری محدود بماند.
۲. امنیت روانی
با مهارت: وقتی بدانید چگونه از خیابان عبور کنید یا در شلوغی راه بروید، احساس آرامش خواهید داشت. مثلاً تشخیص محل عبور عابر پیاده با لمس خطوط برجسته.
بدون مهارت: ترس از گمشدن یا برخورد با موانع ممکن است همیشه همراه شما باشد.
۳. اعتمادبهنفس
با مهارت: موفقیت در حرکت مستقل، به شما جسارت میدهد تا در درسها یا فعالیتهای گروهی پیشرفت کنید. مثلاً حاضر شدن سر کلاس بدون کمک دیگران.
بدون مهارت: وابستگی ممکن است باعث شود قادر نباشید تواناییهای واقعی خود را نشان دهید.
۴. تعامل اجتماعی
با مهارت: میتوانید در مهمانیها شرکت کنید، با دوستان به پارک بروید یا در کارِ گروهی مدرسه فعال باشید.
بدون مهارت: ممکن است بهتدریج از اجتماع فاصله بگیرید و احساس تنهایی کنید.
۵. فرصتهای آینده
با مهارت: میتوانید در دانشگاههای دورتر تحصیل کنید، شغل مورد علاقهتان را انتخاب نمایید یا در مسابقات ورزشی شرکت کنید.
بدون مهارت: ترس از سفر یا تردد ممکن است فرصتهای طلایی را از شما بگیرد.
چه کسانی این مهارت را آموزش میدهند؟
آموزش جهتیابی و حرکت یک تخصص ویژه است و معمولاً توسط متخصصان مجرب ارائه میشود. این مربیان به شما یاد میدهند چگونه از عصا استفاده کنید، نقشههای ذهنی بسازید و از حواس خود به طور مؤثر بهره ببرید. در کنار آنها، معلمان شما نیز با آموزش مفاهیم پایه مانند جهات (چپ، راست) یا شناسایی صداها، نقش مهمی ایفا میکنند. خانوادههای عزیزتان هم با همراهی در تمرینها، پشتیبان شما خواهند بود.
برای یادگیری جهتیابی، چه مفاهیمی را باید بلد باشیم؟
۱. مفاهیم بدنی
شناخت دقیق اجزای بدن: مثلاً بدانید پاها برای حرکت و دستها برای لمس محیط طراحی شدهاند.
درک حرکات بدن: مثلاً وقتی دست خود را به سمت جلو دراز میکنید، میتوانید فاصله تا دیوار را بسنجید.
۲. مفاهیم محیطی و فضایی
رابطه با اشیا: مثلاً تشخیص دهید که صندلی در سمت راست شما قرار دارد.
عناصر محیطی: شناخت ویژگیهای خیابان (پیادهرو، پل عابر پیاده) یا ساختمانها (ورودی اصلی، راهروها).
جهات جغرافیایی: درک مفهوم شمال و جنوب با کمک نور خورشید یا جهت باد.
۳. مهارتهای ادراکی/حسی
شنوایی: تشخیص تفاوت صدای موتور اتوبوس (نزدیک) و ماشینهای دور.
لامسه: تمایز سطوح مختلف مانند آسفالت خیابان و موزاییک پیادهرو با نوک عصا.
بویایی: شناسایی مکانها از طریق بو (مثلاً بوی نان از نانوایی محله).
علائم راهنما: مانند خطوط برجسته کنار پلهها برای هشدار خطر.
۴. مهارتهای بینفردی
روش درخواست کمک مؤدبانه: «سلام، لطفاً مرا تا ایستگاه اتوبوس همراهی کنید؟»
توصیف موقعیت خود: «من پشت میز سوم کلاس هستم، لطفاً راه خروج را نشان دهید».
۵. مهارتهای حرکتی و جهتیابی
استفاده از عصا: تکنیکهای کاوش کمانی یا تشخیص موانع.
حرکت با راهنمای بینا: روش صحیح گرفتن بازوی راهنما و قدمزدن هماهنگ.
ساخت نقشه ذهنی: مثلاً تصور ذهنی از مسیر کلاس به آزمایشگاه با ۲ پیچ به چپ.
۶. مفاهیم انتزاعی
تخمین زمان: فهمیدن که راه رفتن از خانه تا مدرسه ۱۵ دقیقه طول میکشد.
سنجش فاصله: تشخیص طول راهرو با شمردن ۲۰ قدم.
هندسه عملی: درک زاویه ۹۰ درجه در پیچهای راهرو.
سخن پایانی:
عزیزانم! هر بار که مستقل حرکت میکنید، نهتنها به مقصد فیزیکی میرسید، بلکه به اعتمادبهنفس، آزادی و کشف توانمندیهای خود نزدیکتر میشوید. یادتان باشد: رسیدن به تسلط در جهتیابی و حرکت مانند یادگیری دوچرخهسواری است؛ شاید ابتدا سخت به نظر برسد، اما با تمرین، بخشی از وجودتان میشود. خانوادهها و معلمان شما بهترین حامیان این مسیر هستند. از امروز تصمیم بگیرید: «من میتوانم جهان را کشف کنم!»
به امید روزی که پلهپله موفقیت را با اطمینان طی کنید.
صلاحالدین محمدی
مربی و همراه شما در مسیر یادگیری