گذار از دبیرستان به دانشگاه بخش دوم

صلاح‌الدین محمدی

0

همراهان گرامی نسل مانا! در بخش اول این جستار دو تن از والدین دانشجویان نابینا به معرفی فرزندان خود و برنامه آموزش انفرادی فرزندانشان پرداختند. در این قسمت، آن‌ها تلاش می‌کنند تا تجربه خود را در خصوص آزمون‌های ورودی و مناسب‌سازی‌های مربوط به آن‌ها، نقش برنامه درسی ویژه دانش‌آموزان با آسیب بینایی در انتقال دانش‌آموز از دبیرستان به دانشگاه و نحوه ارتباط گیری با دفاتر خدمات دهنده به دانشجویان با نیاز‌های ویژه، با ما به اشتراک بگذارند.

  ۳: آزمون‌های استاندارد؛ چالش‌ها و تطبیق‌ها

الکساندر:

در این فرایند، کوپر باید تصمیم می‌گرفت  به SAT یا ACT کدام یک نیاز دارد؟ دانشگاه نورث تگزاس (که انتخاب نهایی او بود) فقط SAT را می‌پذیرفت.

[توضیح مترجم]

SAT مخفف Scholastic Assessment Test (آزمون ارزیابی تحصیلی) و ACT مخفف American College Testing هستند؛ این‌ها آزمون‌های استاندارد شده‌ای هستند که برای سنجش آمادگی دانش‌آموزان برای ورود به مقطع کارشناسی در دانشگاه‌های ایالات متحده آمریکا طراحی شده‌اند.

آماده‌سازی برای SAT بخش بزرگی از فرایند بود. باید منابع قابل دسترس پیدا می‌کرد؛ خوشبختانه Learning Ally مواد آماده‌سازی به فرمت صوتی داشت. ما او را تشویق کردیم خودش این کارها را انجام دهد و او موفق شد.

برینت:

«در شیکاگو (غرب میانه)، بیشتر دانش‌آموزان ACT می‌دهند. مدرسه ما حتی آزمون) Prairie State نسخه محلی ACT ) را برگزار می‌کند.

مربی نابینایان (TVI) برای آلن زمان اضافه و آزمون به خط بریل را آماده  کرد. ما هم باید به سایت ACT مراجعه می‌کردیم و کتاب‌های تمرین بریل را – که رایگان هستند – سفارش می‌دادیم».

برینت ادامه می‌دهد: «آن‌ها مواد آزمون را به خط بریل برایتان ارسال خواهند کرد. آن‌ها همه این امکانات را دارند و این خدمات رایگان است؛ بنابراین می‌توانید آزمون‌های تمرینی و چیزهایی از این دست دریافت کنید و مطمئنم که او همین حالا که داریم صحبت می‌کنیم، سخت در حال مطالعه است.   مثلاً، می‌توانید با گروه‌ها و چیزهایی شبیه به آن درس بخوانید. وقت اضافه [برای آزمون] واقعاً مفید است. می‌توانید، مثلاً برای برگزاری آزمون، اتاق‌های جداگانه بگیرید.

هر نیازی که داشته باشید، با شما همراهی می‌کنند. به‌هرحال سخت است؛ خیلی از چیزها، بسیار بصری هستند؛ بخش ریاضی و بخش علوم برای بچه‌های دارای مشکلات بینایی چالش‌برانگیز است. امیدوارم مدارس وقتی به نمرات نگاه می‌کنند، کمی این موضوع را در نظر بگیرند. به نظرم این مسئله در هر مدرسه‌ای متفاوت است، اما بله این یک کار مهم است که باید انجام بدهند».

 4: برنامه درسی گسترده (ECC) و فرآیند انتقال

الکساندر:

«والدین باید نسبت به برخی اهدافی که تیم IEP تعیین می‌کند، انعطاف  بیشتری داشته باشند. من خودم گاهی نمی‌فهمیدم چرا به این اهداف نیاز داریم. شاید تیم IEP باید بهتر توضیح دهد که این اهداف چگونه کودک را از مهدکودک تا دانشگاه همراهی می‌کند. وقتی الان به اهداف IEP نگاه می‌کنم، می‌بینم مهم‌ترین آن‌ها مربوط به برنامه درسی گسترده (ECC) بود، مثل سفرهای اجتماعی بدون من».

الکساندر ادامه می‌دهد:

«یادگیری مهارت‌های آشپزخانه هم بخشی از این برنامه بود. من همیشه کنترل آشپزخانه را در دست داشتم و حتی به کوپر اجازه آشپزی نمی‌دادم. تا اینکه معلمش با یک کارت هدیه به سراغم آمد و مرا برای یک روز به کتاب‌فروشی فرستاد تا آن‌ها بتوانند این مهارت‌ها را با کوپر کار کنند».

برینت:

«ما هم تجربه مشابهی داشتیم. آلن با مربی جهت‌یابی و حرکت (O&M) خود به خرید رفتند. آن‌ها با اتوبوس به فروشگاه رفتند و آلن یاد گرفت چگونه یک شلوار جین بخرد. او چقدر به خودش افتخار می‌کرد! این مهارت‌ها دقیقاً همان چیزهایی هستند که در دانشگاه به کارش می‌آیند».

توصیف ویدئوی آلن در فرودگاه:

در یک کلیپ ویدئویی، آلن را می‌بینیم که در حال حرکت در ترمینال فرودگاه است. با دست راست عصای سفیدش را حرکت می‌دهد و با دست چپ چمدان کوچکش را می‌کِشد.

برینت توضیح می‌دهد:

«مربی جهت‌یابی و حرکت O&M او را به مرکز خرید برده بود تا با چمدان چرخ‌دار روی پله‌برقی تمرین کنند. وقتی این مهارت‌ها در IEP نوشته شود، می‌توان از زمان مدرسه برای آموزش آن‌ها استفاده کرد».

۵: دفتر خدمات معلولین؛ آنچه باید بدانید

الکساندر:

برای  یک دانشجوی با آسیب بینایی، سال اول دانشگاه، واقعاً سخت است و ایجاد یک شبکه ارتباطی حمایتگر  و مدیریت آن دشوار است؛ چون این مسئولیت کاملاً بر عهده خود دانشجو است.

برینت: درست است.

الکساندر: می‌دانی، وقتی از قانون IDEA (قانون آموزش افراد با معلولیت) به ADA (قانون آمریکایی‌های با معلولیت) منتقل می‌شوی، شرایط کاملاً متفاوت می‌شود و همه چیز به اقدام خود دانشجو بستگی دارد. هیچ‌کس نمی‌آید و از تو نمی‌پرسد: «امروز چه کمکی می‌توانم به تو بکنم؟» یا «آیا به آنچه نیاز داری دسترسی پیدا کرده‌ای؟» چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد

[توضیح مترجم]

  1. IDEA (Individuals with Disabilities Education Act): قانون آموزش افراد با معلولیت. این یک قانون فدرال در ایالات متحده است که تضمین می‌کند کودکان دارای معلولیت از خدمات آموزشی رایگان و مناسب (FAPE) در محیطی با کمترین محدودیت (LRE) برخوردار شوند. این قانون بر ارائه خدمات و پشتیبانی (فعّال و پیشگیرانه) توسط سیستم آموزشی به دانش‌آموزان تأکید دارد.

2.ADA (Americans with Disabilities Act):  قانون آمریکایی‌های با معلولیت؛ این یک قانون جامع حقوق مدنی در ایالات متحده است که تبعیض بر اساس معلولیت را در تمام عرصه‌های زندگی عمومی از جمله اشتغال، حمل‌ونقل، در بر دارد؛ به این معنی که معمولاً این مسئولیت فرد دارای معلولیت است که برای احقاق حق خود و درخواست امکانات مناسب  اقدام کند. (پایان توضیح مترجم)

برینت:

بله، ما چندین مدرسه مختلف را دیدیم  و دفاتر خدمات معلولان واقعاً عالی بودند. همه آن‌ها، چه دانشگاه‌های بزرگ و چه کالج‌های خصوصی کوچک، گفتند: «ما حاضریم هر کاری که لازم است انجام دهیم». اما همان‌طور که گفتی، همه چیز به خود دانشجو بستگی دارد؛ بنابراین دانشجو واقعاً باید بداند به چه چیزهایی نیاز دارد، چه خدماتی موجود است و چه امکاناتی در دسترس هستند.

راوی: در این عکس، دو زن جوان را می‌بینیم که پشت کامپیوتر در دفتر خدمات معلولان یک دانشگاه نشسته‌اند. هر دو از هدفون استفاده می‌کنند تا از گزینه‌های صوتی دسترس‌پذیر برای تکالیف درسی خود بهره ببرند.

برینت: گاهی اوقات، بسته به اندازه دانشگاه یا این‌که آیا دانشجویان نابینا یا کم‌بینای دیگری آنجا بوده‌اند یا نه— این سؤال بسیار مهمی است که هنگام گفتگو  با این دفاتر باید بپرسید—وضعیت فرق می‌کند.

«آیا در حال حاضر دانشجوی کم‌بینا اینجا دارید؟ اخیراً داشته‌اید؟ می‌توانم با آن‌ها ملاقات کنم؟ تجربه‌شان چگونه بوده؟ چه امکاناتی در محل دارید؟ مثلاً آیا دستگاه چاپگر بریل (embosser) دارید؟ اگر لازم داشته باشم، آیا به آن دسترسی دارم؟» این‌ها نمونه‌هایی از سؤالاتی هستند که باید بپرسید.

«آیا با سازمان Learning Ally یا سایر مؤسسات همکاری می‌کنید؟» گاهی با نگاه‌های متعجّب مواجه می‌شویم: «اینجاست که از خود می‌پرسی آیا من باید در این محیط درس بخوانم؟   انگار باید خودم همه کارها را مدیریت کنم». بعضی از بچه‌ها دوست دارند این چالش را بپذیرند و مطمئن هستند که از عهده‌اش برمی‌آیند. بستگی دارد.

الکساندر: تمایل آن‌ها به پذیرش کمک و پیشنهادات، بخش بزرگی از ماجراست. اگر کوپر وارد دفتر خدمات معلولان شود و احساس کند که به حرف‌هایش گوش می‌دهند، نیمی از راه طی  شده است. همین که بدانی در صورت نیاز، یک سیستم حمایتی داری، کافی است؛ مثلاً «آیا به یک یادداشت‌بردار نیاز دارم یا خودم می‌توانم با دستگاه بریل‌نویس یادداشت بردارم؟ آیا مهارت کافی دارم که همه چیز را ثبت کنم یا به کسی نیاز دارم که در کلاس همراه من باشد و مطالب تخته را برایم بنویسد؟»

اغلب، اساتید مطالب را روی صفحه هوشمند یا حتی تخته سیاه می‌نویسند. یک دانشجوی نابینا چگونه به این اطلاعات دسترسی پیدا می‌کند؟ بنابراین باید بدانی چگونه درخواست کمک کنی.

برینت: وقتی به دفتر خدمات معلولان یک دانشگاه می‌روی، باید  در باره خدمات جهت‌یابی و حرکت (O&M) سؤال بپرسی.  ما در یک دانشگاه این سؤال را پرسیدیم و آن خانم آن‌قدر خوشحال شد که ما پرسیدیم، چون خودش روی ویلچر بود و گفت این سؤال موردعلاقه‌اش است.

دلیلش این بود که آن‌ها نه‌تنها از یک مؤسسه محلی فردی را می‌آورند تا به دانشجویان مسیرها و برنامه‌هایشان را نشان دهد، بلکه با بخش نگهداری دانشگاه هم همکاری می‌کنند و هر وقت دانشجویی با معلولیت داشته باشند، مسیرهایش را در اولویت برف‌روبی قرار می‌دهند.

و فکر می‌کنم این بهترین پاسخی بود که تابه‌حال شنیده بودیم. او گفت: «مسیرهای آن‌ها در اولویت برف‌روبی است». البته کمی نگران‌کننده بود که آن‌قدر برف می‌بارد، اما حداقل مسیرهایش همیشه باز است.

الکساندر: بله، در تگزاس برف مسئله‌ای نیست، اما…

برینت: باران.

الکساندر: باران مسئله است. یا طوفان‌های گردوغبار. جهت‌یابی و حرکت برای کوپر مهم است. او فلج مغزی خفیف دارد، بنابراین وجود آسانسور در صورت نیاز، یا این‌که پلّه‌ها به راحتی قابل تشخیص باشند، برایش بسیار مهم است. پیدا کردن مسیرها برای او مسئله بزرگی است.

او به‌خاطر فلج مغزی‌اش خیلی در استفاده از عصا مهارت ندارد، اما همیشه فکر می‌کند: «رفتن از نقطه A به B چقدر برایم سخت خواهد بود؟» بنابراین همیشه این سؤال را می‌پرسد: «گردش در محوطه دانشگاهتان چطور است؟ اندازه دانشگاه چقدر است؟ کلاس‌هایم چقدر به هم نزدیک هستند؟ اگر به یک کلاس رفتم و برای رسیدن به کلاس بعدی مشکل داشتم، باید با چه کسی تماس بگیرم؟» چیزهایی مثل این؛

ادامه دارد.

برگرفته از سایت رسمی مدرسه پرکینز آمریکا

ترجمه و تدوین صلاح‌الدین محمدی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --