در رثای دوست
رفتی و داغ بر جگر من گذاشتی،
با جان به عرش بر شدی و تن گذاشتی.
نی تن، که روح بودی و آزاده در جهان،
با لطف دوست ما شدی و من گذاشتی.
در رثای کسی می نویسم که از او جز خاطره ی با هم بودن چیزی بر جای نمانده؛ آنکه پرنده ی رهایی شد و…