همسفر با کولهگرد رها ، نامه نهم: سیلی سرد زمستان
هفته آخر خرداد بود و هی کِیکِی میکردم کاری پیدا بشه تا بعد تعطیل شدن مرکز مشاورهمون، برم سرکار. بیش از یه ماه بود دنبال کار میگشتم و هرچی از خرداد میگذشت، نگرانتر میشدم. هدفم این بود که توی تابستون بیکار نمونم، درآمد داشته باشم، و…