در این شماره ماجرای صفحهخوانها را که در شماره قبل شروع شد، ادامه میدهیم.
در سال ۲۰۱۹ بود که سرانجام یک جایگزین منبعباز برای جاز موسوم به اِنویدیاِی که مخفف یک عبارت انگلیسی به معنای دسترسی غیردیداری به رایانه است، نسبت به جاز محبوبیت بیشتری پیدا کرد. البته جاز توانست در سال ۲۰۲۰ سهم غالب خود را از بازار صفحهخوانها بهزحمت پس بگیرد. این انقلاب در زمینه دسترسپذیری در محلی دور از تصور، یعنی یک اردو برای کودکان در شهرک کوچک میتاگُونگ در استرالیا شروع شد.
در سال ۱۹۹۴، مایکل کُوران دهساله جِیمی تِه نهساله را در یک اردوی یکهفتهای با موضوع موسیقی که برای دانشآموزان مسلط به خط بریل از سراسر استرالیا برگزار شده بود، ملاقات کرد. هرکدام از آنها چیزی از خودش را در دیگری دید و این باعث شد آنها بهسرعت سر علاقهشان به رایانه، با هم دوست شوند.
ته از زمانی که اولین رایانه خود، یک کامادور ۶۴ را تهیه کرد، به برنامهنویسی علاقهمند شده بود. ازآنجاییکه کامادور ۶۴ صفحهخوان نداشت، ته مجبور بود مثل هِنتِر از دیگران بخواهد برایش صفحه رایانه را بخوانند. وقتی ته یک رایانه اپل ۲ را خریداری کرد که دارای صفحهخوان بود، او سرانجام این امکان را داشت که خودش به همۀ امکانات رایانه دسترسی داشته باشد.
ته میگوید: «اما پدرم هنوز مجبور بود کتابهای برنامهنویسی را برایم بخواند؛ چون در آن زمان کتاب الکترونیکی وجود نداشت. پدر بیچارهام میآمد توی اتاقم و برایم کتابهای این حوزه را میخواند که برای او خستهکنندهترین کار دنیا بود. ولی من عاشق این کتابها بودم.»
چند سال بعد، کوران و ته با هم شروع به ساختن موسیقی و نرمافزار کردند. علاقه آنها معمولاً در هم میآمیخت. یکی از پروژههای آنها دسترسپذیری را به یک برنامه مهندسی صدا اضافه کرده است که به نابینایان اجازه میدهد کارهای مهندسی صدا و تولید موسیقی را انجام دهند. آنها معمولاً شب را در خانههای یکدیگر میگذراندند و غرق صحبتهای فلسفی میشدند. یک پرسش مرتب برای آنها مطرح میشد: اینکه چرا یک صفحهخوان رایگان برای نابینایان وجود ندارد! چرا استفاده از صفحهخوان باید هزاران دلار هزینه داشته باشد!
در سال ۲۰۰۶ کوران موقتاً تحصیل در دانشگاه را رها کرد. حالا که وقت آزاد داشت، شروع کرد به این کار که ایدهاش را به واقعیت تبدیل کند و نمونه اولیه چیزی که بعداً با نام انویدیای شناخته میشد را طراحی کرد.
کوران میگوید: «در آن زمان افراد زیادی حتی در جامعه نابینایان بودند که مهارتشان از من بیشتر بود. در حقیقت قبل از من هم بودند کسانی که درباره طراحی یک صفحهخوان رایگان صحبت میکردند. تفاوت بین من و آن افراد این است که من اولین خط کد را نوشتم.»
ته یک شغل تماموقت داشت؛ ولی چند ماه بعد در طراحی این صفحهخوان به کوران پیوست. کوران میگوید: «من نمیدانستم این پروژه چقدر جدی خواهد بود؛ اما طراحی آن جالب و سرگرمکننده بود. چون هر دوی ما بسیار به مفهوم برنامههای منبعباز اعتقاد داشتیم، انویدیای را بهصورت کاملاً منبعباز منتشر کردیم.»
یک سال بعد بنیاد موزیلا با این تیم دونفره ارتباط گرفت و با خرج خود امکان حضور کوران را در کنفرانس فنآوریهای کمکی سیاِسیواِن مهیا کرد؛ بزرگترین کنفرانس در نوع خود که مرکز معلولان دانشگاه ایالتی کالیفرنیا آن را برگزار میکند. در آنجا کوران علاقهمندان همفکرش را از سراسر دنیا ملاقات کرد. آن زمان بود که کوران و ته متوجه شدند که انویدیای به سرعت گریز خود رسیده است و دیگر یک پروژه برای سرگرمی و وقتگذرانی آنها نیست. مدتی بعد کوران و ته یک موسسه غیرانتفاعی با ساختاری دولتی را به نام اِنوی اَکسِس بنیان گذاشتند تا انویدیای را به یک پروژه بلندمدت بدل کنند.
تا چند سال پس از انتشار انویدیای، کاربران معتقد بودند که انویدیای برای کاربردهای خانگی مناسب است؛ ولی برای کارهای حرفهای کارآمد نیست. رایگان بودن این صفحهخوان باعث شد افراد تصور کنند که کیفیت انویدیای به خوبی صفحهخوانهای تجاری نیست؛ اما با گسترش انویدیای این طرز فکر کمکم تغییر کرد. تعداد مشارکتکنندگان در توسعه انویدیای افزایش پیدا کرد و تعداد زبانهایی که انویدیای از آنها پشتیبانی میکند به بیش از شصت زبان رسید. تیمهای دسترسپذیری شرکتهای گوگل، مایکروسافت و موزیلا مایل بودند با تیم توسعهدهنده انویدیای همکاری کنند تا انویدیای بتواند با محصولات این شرکتها بهخوبی کار کند.
بر اساس یک نظرسنجی از کاربران صفحهخوانها که یک سازمان مستقر در ایالت یوتا امریکا به نام وِب اِیم آن را دوبار در سال انجام میدهد، از وقتی که این نظرسنجی در سال ۲۰۰۹ شروع شد جاز محبوبترین صفحهخوان اصلی بین شرکتکنندگان در نظرسنجی بوده است. اما از سال ۲۰۱۹ انویدیای در محبوبیت به رقیبی برای جاز بدل شده است.
جامعه انویدیای به این صفحهخوان علاقه دارند و حتی نسبت به آن احساساتی میشوند. بحث در مورد مقایسه صفحهخوانها با یکدیگر مثل اینطور بحثها در مورد مقایسه آیفون و اندروید یا مرورگر کُرُوم و فایِرفاکس میتواند بسیار تند و آتشین شود.
بعضی از اعضای این جامعه جوانند. کوران بچههایی را بهخاطر میآورد که وقتی سیزده چهارده سال بیشتر نداشتند یا تازه دبیرستان را شروع کرده بودند به انویدیای علاقهمند میشدند. بعضی از این کاربران جوان بعداً در رشته علوم رایانه تحصیل کردند و خود توسعهدهنده نرمافزار شدند. از وقتی که هنتر در دهه هشتاد میلادی جاز را پایهگذاری کرد، سه نسل از برنامهنویسان نابینا برای یکدیگر نرمافزار نوشتهاند.
توکا اُویالا که یک برنامهنویس نابینا اهل فنلاند است، یکی از بچههایی است که کوران در موردشان صحبت میکند.
اویالا همیشه در مورد تکنولوژی و رایانه کنجکاو بود؛ ولی اولین رایانهای که او در مدرسه از آن استفاده میکرد، صفحهخوان نداشت. او میگوید: «وقتی بقیه بچهها داشتند نوشتن با دست را یاد میگرفتند، من همزمان تایپ دهانگشتی را یاد میگرفتم. آن وقتها رایانه کم و بیش صرفاً برایم یک ماشین تحریر باکلاس بود.» اما وقتی اویالا اولین رایانه خود را که نسخه آزمایشی جاز روی آن نصب بود تهیه کرد، شرایط عوض شد. او میگوید: «جاز هربار حدود ۴۰ تا ۴۵ دقیقه کار میکرد و بعد باید رایانه را ریاِستارت میکردم.» او توانایی مالی برای خرید مجوز استفاده از جاز را نداشت، چه برسد به پرداخت هزینه بهروزرسانیهای آینده برنامه. با وجود این او با اجرای نسخه آزمایشی جاز در دورههای ۴۰ دقیقهای در کمتر از یک سال برنامهنویسی را یاد گرفت.
در سال ۲۰۱۱ اویالا با یکی از دوستانش سر اینکه تا چه مدت میتواند از انویدیای که هنوز در مراحل اولیه توسعه بود استفاده کند، شرطی را بست. او میگوید: «آن زمان دلیل استفاده از انویدیای این نبود که این صفحهخوان در زمینه خاصی از جاز بهتر بود.» شرطبندی اویالا با دوستش قرار بود یک ماه طول بکشد. حالا بیش از یک دهه بعد، با وجود اینکه هزینه جاز دیگر برای او مشکلی ایجاد نمیکند، اویالا هنوز از انویدیای استفاده میکند. او میگوید: «امکاناتی که انویدیای دارد و توسعهدهندگان آن برای توسعه انتخاب کردهاند، برای نیازهای من مناسبترند.» بهروزرسانیها سریع ارائه میشوند و افزونههایی مثل افزونه تشخیص متن یا اُوسیآر بسیارند. او میگوید: «من بیشتر وقتی را که با رایانه کار کردهام، از انویدیای استفاده کردهام.»