مغازه‌داری نابینا، مسئله این است! گفت‌و‌گوی نسل مانا با محمد شریفی، مغازه‌دار نابینا

میرهادی نایینی‌زاده: دانشجوی دکتری پژوهش‌های قرآنی

0

«در چه زمینه‌هایی مشغول به فعالیت هستید؟»

«اکنون فعالیت اصلی من ارائه خدمات فروش و تعمیر لپ‌تاپ به صورت حضوری و مجازی است. البته در زمینۀ فروش گوشی موبایل هم فعال بوده‌ام.»

«منظور از فعالیت حضوری چیست؟ آیا محل کسبی دارید؟»

«بله. من توانسته‌ام در منطقه ۱۸ شهر تهران، یک مغازۀ خدمات کامپیوتری دایر کنم.»

نمای بیرونی یک فروشگاه کامپیوتر

«فکر ایجاد شغل خدمات کامپیوتری در تو به چه صورتی رشد کرد و باعث شد تو الآن به اینجا برسی؟»

«اولین موضوعی که باید در این رابطه به شما بگویم این است که وقتی شما حمایت مالی نداشته باشید، به فکر ایجاد یک شغل می‌افتید و تمام تلاشتان را می‌کنید تا منبع در‌آمد مناسبی برای خودتان فراهم کنید. من به‌عنوان کسی که با علاقۀ تمام تعمیر لوازم دیجیتال را دنبال کرده بودم، پس از دیدن آموزش‌های غیر‌مستقیم از طریقYouTube  و سایر شبکه‌های اجتماعی و به دنبال یافتن یک مغازۀ مناسب در شهر تهران، این ریسک بزرگ را در زندگی خود به جان خریدم: با مقداری قرض و تحمل سختی، مغازه مدنظر خود را اجاره کردم و تا اکنون هم در همانجا مشغول به کار هستم.»

«پیش از اجارۀ مغازه، چه فعالیت‌هایی در این حوزه داشتی و چه ریسک‌هایی کردی؟»

«یک بار آزمون و خطای کار من در باز کردن لپ‌تاپ منجر به این شد که LCD  دستگاه از وسط نصف شود. هدفم از بیان این تجربۀ تلخ این بود که به شما نشان بدهم چقدر به این کار علاقه‌مند بودم و حتی حاضر شدم به قیمت از بین رفتن یک دستگاه و تبعاً جبران خسارت آن، این کار را ادامه بدهم. اما در جواب پرسش شما باید بگویم که یکی از مهمترین کار‌هایی که پیش از تأسیس مغازه انجام داده‌ام، این بود که به قیمت پایین‌تر گوشی تهیه می‌کردم و در کانال تلگرامی خود با سود کمتر آن گوشی را به مشتریان عرضه می‌کردم. از این راه توانستم مشتری‌های خوبی هم به دست بیاورم. انجام چنین کاری نوعی قوت قلب بود که به من کمک کند در مسیر بعدی خود گام بردارم.»

«شاید خیلی از مخاطبین ما از اینکه تو کاری غیر از آنچه میان سایر نابینایان مرسوم است را انتخاب کرده‌ای، تعجب کنند. برای ما از مشکلاتی که این کار برای تو به وجود آورده و مسائلی که برای تأسیس آن داشتی صحبت کن.»

«اولین مشکلی که اکنون من در کارم دارم این است که افراد کوچه و بازار، خیلی به اینکه یک نابینا بتواند تعمیر‌کار لپ‌تاپ آنها باشد اعتماد ندارند. من برای حل این مشکل از تمام مشتری‌هایم می‌خواهم که در یک ویدیو رضایت خود را از خدمتی اعلام کنند که من برایشان انجام داده‌ام. این راه، توانسته است تا حد زیادی برای من مفید باشد. از دیگر مشکلاتی که برای شخص من پیش آمد این بود که صاحب مغازه با این تصور که یک نابینا توان اداره و درآمدزایی از آن مکان را ندارد، به من مغازه اجاره نمی‌دادند. آنها معتقد بودند، امکان اینکه از نابینا دزدی بشود یا او توان تأمین نیاز مشتری‌های خود را نداشته باشد، بسیار زیاد است. کاری که من برای این مشکل کردم این بود که هم از طریق آشنایان معتمد و البته از طریق روابط عمومی خوب، توانستم آنها را قانع کنم که از عهدۀ این کار به راحتی بر می‌آیم. لازم است اینجا به این نکتۀ بسیار مهم اشاره کنم که ابزار کار ما قطعاً داشتن روابط عمومی خوب و ایجاد یک ارتباط سالم میان کار‌فرمایان و مشتری‌هاست. بسیار احتمال دارد کسی در کار تعمیر خبره باشد اما نتواند با مشتری‌های خود رفتار درستی داشته باشد. چنین فردی حتماً در کار خود موفق نخواهد بود.»

«در نگاه اول بعضی از مسائلی که سایرین دربارۀ ما نابینایان مطرح می‌کنند خیلی هم بیراه نیست. راهکار تو برای اینکه از جنس‌های مغازه حفاظت کنی و دستبرد از آن را به حداقل برسانی چیست؟»

«بسیاری از دوستان نابینا بر این باور هستند که با وجود نابینایی، تنها کار کردن می‌تواند محال باشد؛ اما من معتقدم همیشه باید دنبال راهکار بود. برای حل این مشکل، من با نسب در و قرار دادن چند میز بلند پیشخوانی جلوی ویترین، طوری‌که مشتری فقط با چشم بتواند از اجناس دیدن کند، ریسک سرقت را به حداقل رسانده‌ام.

«آیا برای تهیۀ اجناس خود از سایر فروشندگان مشکلی نداری؟»

«برای خرید تجهیزات، از طریق تلفن خرید‌های خود را انجام می‌دهم. اما وقتی می‌خواهم مثلاً یک لپ‌تاپ غیر نو را بخرم، باید آن را حتماً ببینم. به منظور این کار، به کمک نرم‌افزار‌های مسیر‌یاب نابینایی و افرادی که در آن محل هستند، به محل موردنظر می‌روم و پس از بازدید لپ‌تاپ، برای خرید آن تصمیم می‌گیرم.»

«چه تفاوت‌هایی در کار فروش حضوری و فروش از طریق فضای مجازی وجود دارد؟ توصیۀ تو به افراد علاقه‌مند، شروع از کدام نقطه است؟»

«به دلیل اینکه شما در فضای مجازی مجبور به پرداخت کرایۀ مغازه نیستید، تبعاً کار در فضای مجازی هزینۀ کمتری دارد؛ اما من توصیه می‌کنم برای اعتماد‌زایی بیشتر، یک کسب و کار باید از یک مکان حضوری در نقطۀ شروع استفاده کند و با دادن آدرس مشخص، مشتری‌های خود را پیدا کند. البته تبلیغات گسترده در فضای مجازی و دادن ویدیو‌های آموزشی مشوق و هزینه کردن برای یکpage  خوب می‌تواند شما را در کار یاری کند.»

«آیا نابینایی برای تو نسبت به سایر هم‌صنفانت محدودیتی ایجاد کرده است؟»

«تنها محدودیتی که من در کار خود دارم، نصب برخی از نرم‌افزار‌هایی است که نیاز به دیدن دارد. برنامه‌هایی مانند فتوشاپ باید حتماً توسط یک فرد بینا نصب شود. برای این کار من پس از نصب windows  از طریق برنامه‌های ریموت، نرم‌افزار‌های مورد‌اشاره را به کمک یک بینا نصب می‌کنم و هزینۀ نصب آنها را به همکار بینایم پرداخت می‌کنم.»

«فارغ از حرفۀ تو، اگر دربارۀ تأسیس مغازه صحبت کنیم، چه افرادی می‌توانند به این کار فکر کنند؟»

«در برخی از کار‌ها نیاز به سرمایۀ خاصی از نظر من نیست؛ اما برای ورود به کاری مثل کار من، مقداری سرمایۀ اولیه لازمۀ کار است. همچنین می‌خواهم بگویم ورود به هر کاری ریسک خود را دارد و باید افراد بپذیرند که احتمال اشتباه در انتخاب مغازه یا شغل یا هر چیز دیگری در این کار زیاد است. من کار را با یک وام شروع کردم و بسیاری از افراد مرا از این کار منع می‌کردند؛ اما من چون به خودم باور داشتم و می‌دانستم که می‌توانم از عهدۀ این کار برآیم، کار خود را انجام دادم.»

«نحوۀ درآمد‌زایی تو با توجه به هزینه‌هایی از قبیل کرایۀ مغازه چگونه است؟»

«من در ماه حد اقل ۵.۰۰۰.۰۰۰ تومان و حد اکثر ۱۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان درآمد دارم و این البته متغیر است. شما به کرایۀ مغازه اشاره کردید و من حتماً باید اضافه کنم که تبلیغات یکی از مهم‌ترین هزینه‌هایی است که هر کسی باید به آن توجه کند. همچنین نحوۀ فروش و تنظیم سود از مهم‌ترین کار‌هایی است که یک فروشندۀ موفق باید در کارش مدنظر داشته باشد. لازم می‌بینم به این نکته هم اشاره کنم که یک نابینا چطور می‌تواند از وجهی که دریافت می‌کند مطمئن باشد. وجه از دو طریق به شما پرداخت می‌شود: یا به وسیلۀ پول نقد که شما البته با نرم‌افزار‌های پول‌شمار می‌توانید مبلغ دریافتی را حساب کنید. اما اگر از طریق کارت بانکی وجهی برای من ریخته شود، من به بهانۀ چک گارانتی جنس را از مشتری تحویل می‌گیرم و با کمک نرم‌افزار کارتخوان بانک ملی، تراکنش را چک می‌کنم. به‌عنوان توصیه پایانی به همۀ دوستان توصیه می‌کنم که به همین دلیل از دستگاه‌های کارتخوان بانک ملی استفاده کنند.»

ضمن تشکر از محمد شریفی برای شرکت در این گفت‌وگو، علاقه‌مندان می‌توانند نسخه صوتی این گفت‌وگو را هم ذیل همین نوشته در وبسایت نسل مانا بشنوند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --