نواک: نوای کتاب در گفتوگو با صاحبنظران نابینا
رقیه شفیعی، کتابدار بخش نابینایان نهاد کتابخانههای عمومی ایلام
ابتدا لازم است یادآور شوم که برای تهیه کتب ذکرشده در پادکست نواک میتوانید به بخشهای نابینایان و کمبینایان کتابخانههای عمومی در سراسر کشور مراجعه کنید. در این شماره میزبان بهروز افروز، دکترای ادبیات، دبیر آموزش و پرورش و مسئول انجمن غزل سپید هستیم تا از دنیای نابینایان در دنیای شعر معاصر برایمان بگویند.
بهروز افروز ابتدا از فعالیت خود در کتابخانه مجتمع نابینایان رودکی که پنجشش سال را در میان کتابها زیسته است میگوید؛ سپس بهعنوان دبیر در آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران مشغول به کار شده است. افروز در کنار همۀ اینها از ادبیات غافل نبوده و در دانشگاه مدیرمسئول نشریه دانشجویی و دبیر انجمن ادبیات دانشگاه بوده و حدود هیجدهنوزده ماه هم است که در انجمن ادبی غزل سپید فعالیت دارد که وابسته به نهاد کتابخانههای عمومی استان تهران است.
او صحبت دربارۀ شعر معاصر را با بازخوانی غزلی از اصغر معاذی شروع میکند و سپس اولین مؤلفه مخاطب یک محصول هنری بودن را مخاطب نوشتار آن اثر میداند. وی راجع به متن و خصوصیات آن توضیح میدهد و دقت در جزئیات یک متن را نقد آن میداند. افروز توضیح میدهد که یک نابینای علاقهمند به شعر و نقد شعر اگر میخواهد آن آنِ مربوط به شعر اتفاق بیفتد، باید خودش بتواند قبل از گوش دادن به آن از طریق خوانش دیگران یا خوانش توسط صفحهخوانهای روباتیک الکترونیک، شعر را به صورت بریل بخواند و جان کلام آن را دریابد.
افروز در پاسخ این سؤال که آیا در حوزه شعر هم تعابیری مثل شعر زرد یا کمارزش وجود دارد، توضیحاتی ارائه میدهد و میگوید با وجود چنین ویژگیای باز هم به قول تاریخ بیهقی «هیچ اثری نیست که به یک بار خواندن نیرزد».
در ادامه بهروز افروز تاریخچهای از شعر معاصر بیان میکند و در این تاریخچه به نکاتی میپردازد که به ندرت شنیده شده و کمتر موردتوجه قرار گرفته است. وی سعی دارد تا برای کسانیکه ارتباط کمتری با ادبیات و مباحث تخصصی داشتهاند، نکاتی را بیان کند که نه آنقدر عامیانه باشد که همگان شنیدهاند و نه آنقدر تخصصی است که دلزدگی مخاطب عام را در پی داشته باشد؛ بههمینمنظور از شروع شعر نیمایی میگوید و توضیح میدهد که ساختارشکنی شعر کلاسیک نه با شعر نیما بلکه با شعر سه تابلوی مریم از میرزاده عشقی آغاز شده است. پس از نیما شعر سپید یا شعر آزاد با هوای تازه احمد شاملو، هوای تازهای در ادبیات میدمد. بعد از این جریانها از اسمهایی میگوید که کمتر شنیده شدهاند؛ مانند شعر حجم، موج نو، شعر دیگر، شعر ناب، موج سوم، شعر توگراف، وسطچین، مربع، لُغَز، کانکریت و اگر قرار باشد فارسی آن گفته شود، به خواندیدنی که ترکیبی از خواندن و دیدن است ترجمه میشود. سپس از نامهایی مثل پلی فونیک، آوانگارد و اصطلاحات شعری دیگر همراه با ذکر نام شاعران حوزههای یادشده بحث میکند. در ادامه دهه هشتاد و شعرهای آن دوره را موردبحث قرار میدهد که به شعر سپید و معناگرایی باز میگردد. از طرفی هم راجع به غزل معاصر و طرفداران آن و همچنین دعوا بر سر سنتی بودن غزل به سبک سعدی و موافقان نوآوری در غزل سخن میراند.
افروز راجع به غزل معاصر و نامآشنایان این حوزه به معرفی شاعرانی چون فاضل نظری، حمید برقعی، مهدی موسوی، فاطمه اختصاری و… میپردازد.
بهروز افروز دربارۀ داشتههای نابینایان در حوزه شعر توضیح میدهد که گرچه به نظر میرسد اوضاع شعر چاپشده در بریل وخیم باشد؛ اما وخامت آن زیاد نیست. وی با ارائه لیستی که از کتابهای بریل و گویا جمعآوری کرده، به ذکر نام شاعران بسنده میکند و تأکید دارد تا نابینایان و کمبینایان خود از همین فردا به دنبال تهیه نسخهای از کتب شعرای موردعلاقه خود به صورت ترجیحاً بریل و در صورت آشنایی نداشتن با بریل، نسخه صوتی مجموعههای شعری ذکرشده باشند و از مطالعه آنها لذت ببرند.
در پایان افروز ابتدا به معرفی کانال مجازی انجمن شعری غزل سپید که با مسئولیت خود وی فعالیت دارد میپردازد و سپس لیستی از وبلاگها و سایتها و کانالهایی که به ارائه شعرهای زیبا پرداختهاند را معرفی میکند.
علاقهمندان به شعر معاصر فارسی میتوانند نسخه صوتی گفتوگوی ماهنامه نسل مانا با بهروز افروز را ذیل همین نوشته در وبسایت این ماهنامه دریافت کنند.