وبسایتهای خالی و مراکز نیمهتعطیل، دستاورد سازمان بهزیستی
زهرا همت: روانشناس و آموزگار آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران
تصمیم داشتیم به مناسبت هفته بزرگداشت بهزیستی، یادداشت آموزش و توانبخشی این شماره از ماهنامه نسل مانا را به معرفی خدمات توانبخشی سازمان بهزیستی اختصاص دهیم. بهزیستی نام برازندهای است که ای کاش روزی برسد که فعالیتهایش به زیبایی نامش باشد!
سالهای بسیاری از شکلگیری سازمان بهزیستی میگذرد؛ سازمانی که یکی از متولیان ارائه خدمات به افراد دارای معلولیت بهشمار میرود و البته با گذشت این زمان طولانی از تأسیس این سازمان، هنوز اطلاع صحیح و کاملی از شرح وظایف و مسئولیتهای آن نداریم. ساده و خودمانی بگویم که انگار اطلاع از خدمات سازمان بهزیستی هنوز مثل گذشتههای خیلی دور، بهصورت شفاهی و سینهبهسینه امکانپذیر است. برای آزمون این فرض، سری به وبگاه اطلاعرسانی سازمان بهزیستی کشور به نشانی www.behzisti.ir زدیم و به جستجوی شرح وظایف و مسئولیتهای معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی پرداختیم. در کمال ناباوری با پیوندی با عنوان «شرح وظایف» مواجه شدیم و در دل، از اینهمه انتقادی که به سازمان بهزیستی میشود، شرمسار شدیم. در این صفحه برای معاونت توانبخشی سازمان، سه زیرشاخه با عناوین دفتر امور توانبخشی روزانه و توانپزشکی، دفتر امور توانمندسازی معلولان و دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی ذکر و در بخش بعدی هم پیوندی با عنوان شرح وظایف و مأموریتهای هرکدام از این سه دفتر، قرار داده شده است. در این اندیشه فرورفتم که ای کاش قبل از قضاوت کردن، کمی تحقیق کنیم! سپس مشتاقانه برای آشنایی دقیقتر با این دفترها روی لینک مربوط کلیک کردیم و در همین لحظه بود که خشم جای شرمساری را گرفت، چون متأسفانه با صفحهای مواجه شدیم که تنها عنوانی را در خود جای داده و زیر عنوان اصلی صفحه هم دوباره عنوان «خبر» در هیبت یک لینک سرخرنگ آورده شده است.
حدس بزنید کلیک روی لینک چه نتیجهای در پی دارد؟ همان عنوان با صدای یک موتور صوتی خوانده میشود و فقط کافی است صفحهخوانتان را غیرفعال کنید و از شنیدن این صدای زیبا نهایت لذت را ببرید. درنهایت متأسفانه صفحه مربوط به دو دفتر توانبخشی روزانه و توانپزشکی و امور توانمندسازی معلولان خالی است و تنها صفحه مربوط به مراکز توانبخشی مراقبتی، اطلاعات اندکی را در اختیار مخاطب قرار میدهد. خب! این هم حاصل گشت و گذار ما در وبگاه سازمان بهزیستی کشور! البته از میزان مراعات استانداردهای دسترسپذیری این وبگاه سخنی به میان نمیآوریم و باز برمیگردیم و این بار خالی از احساس شرمساری، در هفته بهزیستی، به نقد چندینباره این سازمان میپردازیم. امید که صبح یکی از جمعهها، مسئولان از کاستیهای سازمان بهزیستی باخبر شوند.
تصور کنید کودکی با آسیب بینایی متولد میشود. پدر و مادر این کودک در ابتدا دچار شوک و ناباوری خواهند بود و بهعبارتی با فرایندی مشابه سوگ مواجه خواهند بود و برای از سر گذراندن این بحران، نیاز به حمایت و همراهی دارند. به نظر میرسد بهزیستی میبایست برای رفع این مشکل چارهای بیندیشد و مراجعی را برای آموزش والدین و حمایت و همراهی آنها در نظر بگیرد، اما متأسفانه در حال حاضر چنین مرکزی یا وجود ندارد یا به دلیل عدم اطلاعرسانی، کسی از وجود آن اطلاعی ندارد و درنهایت با بهانه نبود مراجعهکننده تعطیل میشود و نتیجه هم چیزی نخواهد بود جز سردرگمی والدین کودکان با آسیب بینایی که یا هیچ اطلاعی از چگونگی آموزش و توانبخشی کودک آسیبدیده بینایی ندارند یا اطلاعات را از منابع نامعتبر دریافت میکنند و در آموزش کودکانشان دچار اشتباه و کجروی میشوند و با هدررفت زمان طلایی آموزش، کودکان بدون کسب مهارتهای موردنیاز، رشد میکنند و در آینده با مشکلات فراوانی مواجه میشوند. در ضمن بحران روانی حلنشده والدین را از یاد نبرید! بنابراین آیا وجود مراکزی بهمنظور توانبخشی کودکان و آموزش صحیح والدین از وظایف سازمان بهزیستی نیست؟ ولی متأسفانه هر روز شاهد تعطیلی مراکز قدیمی موجود هستیم، البته داستانهایی که از نابینایان کهنسال میشنویم و مراکز توانبخشی پرشور و پرفایدهای را از گذشتههای دور برایمان وصف میکنند؛ همچون افسانههایی میماند که دلمان را از اینهمه حرکت رو به عقب، بیشازپیش به درد میآورد.
در بخش اخبار پایگاه اطلاعرسانی سازمان بهزیستی، خبرهای توزیع تعدادی سبد کمکمعیشتی در بین مددجویان بهزیستی زیاد به چشم میخورد. آیا نیازهای یک فرد دارای معلولیت در عصر حاضر در خوراک خلاصه میشود؟ یعنی اینقدر به عقب بازگشتهایم که به کف هرم نیازها رسیدهایم؟ تأمین خوراک؟!
حال که هیچ مرجع اطلاعرسانی فعال و قابلاطمینانی وجود ندارد، بیایید خودمان باهم مرور کنیم! چند وقت است که هیچ خبری از افتتاح یک مرکز توانبخشی جدید نشنیدهایم؟ چند وقت است که خبری از برگزاری دورههای آموزشی مربیان توانبخشی نخواندهایم؟ چند وقت است که سازمان بهزیستی هیچ تعاملی با مراکز دانشگاهی برای آموزش مددکاران و مربیان متخصص ندارد؟ چند وقت است که هیچ همایشی با موضوع توانبخشی برگزار نشده؟ چند وقت است که به کف هرم چسبیدهایم و توان فاصله گرفتن از تأمین نیازهای اولیه؛ آنهم فقط یک هوای ناپاک برای نفسکشیدن و یک وعده غذای نصفه و نیمه را نداریم؟
در مطلبی دیگری از پایگاه اطلاعرسانی سازمان بهزیستی خبر از توانمند شدن پنجهزار نفر از افراد دارای معلولیت در سال گذشته داده شده است و این نوید که این رقم در سال جاری به یازدههزار نفر میرسد! متأسفانه موفق نشدیم اطلاعات دقیقی از جزئیات طرح اجراشده یا دستکم یکی از افراد حاضر در طرح کسب کنیم، اما نیک میدانیم که افراد با آسیب بینایی پس از تحصیل و برای ورود به دنیای اشتغال، مانند هر فرد دیگری نیازمند حرفهآموزی و مهارتآموزی هستند، ولی به دلیل عدم اطلاعرسانی و فرهنگسازی صحیح، اغلب نمیتوانند این مهارتها را در مؤسسههای عمومی کسب کنند و سازمان بهزیستی هم مطابق معمول، هیچ تمهیدی در این زمینه نیندیشیده و تنها به بخشی با عنوان «سامانه اشتغال» در وبگاه خود بسنده کرده است.
صحبت از اشتغال، ذهن را به سمت قانون استخدام 3درصد افراد دارای معلولیت میبرد. در ماه گذشته، مرحله مصاحبه آزمون جذب آموزگار را گذراندیم و مطابق معمول، افراد با آسیب بینایی بازهم شاهد بیمهری سازمان بهزیستی بودند، البته آنطور که هر روز میبینیم؛ نهتنها قانون 3درصد استخدام افراد دارای معلولیت، بلکه قانون جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت، اغلب از جانب نهادها و سازمانهای گوناگون نادیده گرفته میشود و گناه این کمکاری و عدم پیگیری را بهجز سازمان بهزیستی نمیتوانیم بر گردن هیچ فرد یا گروهی بیندازیم.
سخن بسیار است و مجال اندک و متأسفانه فضای محدود این نوشته، اجازه بررسی تمام نیازهای برآورده نشده توانبخشی افراد با آسیب بینایی را نمیدهد. به نظر میرسد که مسئولین محترم حوزه توانبخشی سازمان بهزیستی، تصور صحیحی از توانبخشی افراد با آسیب بینایی ندارند و شاید دلیل خالی بودن صفحه شرح وظایف و مأموریتهای دفتر توانمندسازی معلولان هم همین ذهن خالی باشد. کاش هرکسی در هر جایی مسئولیتی را بر عهده میگیرد، لااقل تلاش کند حوزه مسئولیت و نیازها و انتظارهای جامعهای را که قرار است با آن در ارتباط باشد بشناسد! ای کاش بهجای یکییکی تعطیل کردن مراکز توانبخشی یا به قول خودشان خصوصیسازی و کوچکسازی و… با راهاندازی مراکز تخصصی و تربیت نیروی متخصص، گامی مؤثر در مسیر توانمندسازی افراد دارای معلولیت، بهویژه افراد با آسیب بینایی و ساختن زندگی بهتر برای این قشر از جامعه بردارند.