مثلث معلولان، بهزیستی، آموزش و پرورش استثنایی پیرامون کمیته ارزیابی صلاحیت‌ها و توانایی‌های فردی متقاضیان آزمون آموزش و پرورش استثنایی مقطع ابتدایی

نگین حیدری : کنشگر حوزۀ حقوق افراد دارای معلولیت

0

جلسه مصاحبه استخدامی

چند سالی است افراد دارای آسیب بینایی شدیدِ متقاضی استخدام در آموزش و پرورش، در کمیسیون پزشکی به دلیل معلولیت بینایی رد صلاحیت شده‌اند. در سال 1402، آزمون آموزگاری ابتدایی به‌صورت مستقل از آزمون دبیری برگزار شد و رد صلاحیت‌ها با سرعت و کمیت بیشتر انجام گرفت. خبرهایی شنیده می‌شد که آموزش و پرورش استثنایی دستورالعملی برای چگونگی پذیرش متقاضیان دارای معلولیت بر اساس نوع و شدت معلولیت آنها مقرر کرده است و همین موضوع نگرانی و استرس متقاضیان دارای معلولیت رد صلاحیت ‌شده را بیشتر کرد. در طول این سال‌ها، همواره کنشگران حوزۀ حقوق معلولان، اعتراض‌های متعددی را به اداره‌های بهزیستی و آموزش و پرورش استان‌های مختلف منعکس و اعلام می‌کردند. در روندی که متقاضیان با توجه به معلولیت بینایی و با استفاده از سهمیۀ 3درصد معلولان در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت می‌کنند، تشکیل کمیسیون پزشکی و به چالش کشیدن میزان بینایی ایشان و رفتارهای توهین‌آمیز حول همین محور از سوی اعضای کمیسیون با متقاضیان، غیرقانونی و ناموجه و مورد اعتراض شدید جامعۀ معلولین بینایی کشور است و حال که چنین رَویۀ غیرقانونی را تغییر نمی‌دهید و به تشکیل کمیسیون پزشکی اصرار دارید، در هر جلسه یکی از حقوق‌دانان دارای معلولیت بیناییِ آگاه به شرایط همنوعان در کنار نمایندۀ بهزیستی حضور داشته باشد که تا قبل از سال 1402، این اعتراض راه به جایی نبرد.

با پیگیری‌های متعدد شبکۀ ملی نابینایان (چاووش) و رایزنی‌های مختلف و تشریح شرایط و اتفاق‌های ناموجه و ناخوشایندی که در کمیسیون‌های پزشکی آموزش و پرورش، به‌خصوص در سال 1402 افتاده است، درنهایت توافق شد که افراد رد صلاحیت ‌شده در کمیته، دوباره به‌منظور ارزیابی عمومی سلامت جسمانی و روانی و توانایی‌های فردی با حضور نمایندگان آموزش و پرورش استثنایی و بهزیستی شرکت کنند و در صورت تأیید صلاحیت از سوی آن کمیته به مصاحبۀ علمی معرفی شوند. نکته‌ای که اهمیت دارد این است که توافق شد در کمیته یکی از معلولان بینایی که به شرایط همنوعان و مقررات قانونی مرتبط آگاه است، در کنار نمایندۀ بهزیستی حضور داشته باشد.

بر اساس توافقی که گفته شد، در تاریخ 8 مرداد 1402، در مرکز یکی از استان‌ها، کمیته مورد‌نظر در زیرزمین معاونت تربیت‌بدنی با پله‌هایی نسبتاً زیاد و نامناسب تشکیل شد. اگرچه ساختمان بسیاری از مدارس کشورمان نیز همین شرایط را دارد و شاید در پس ذهن ارزیابان آموزش و پرورش و هماهنگ‌کنندگان این کمیته همین مسئله بوده است، ولی تکلیف قانونی در دسترس‌پذیری ساختمان‌های اداری و عمومی برای معلولان را منتفی نمی‌کند. جلسه با حضور عضو کمیته پژوهشی آموزش و پرورش استثنایی، رئیس آموزش و پرورش استثنایی، پزشک معتمد و دو نفر خانم از امور اداری آن دستگاه، مشاور حقوقی و کارشناس توان‌بخشی بهزیستی شکل رسمی به خود گرفت. پیش از شروع ارزیابی فردی هر یک از متقاضیان، نمایندگان آموزش و پرورش استثنایی تأکید کردند جلسۀ امروز کمیسیون پزشکی نیست و توانایی فردی متقاضیان برای تصدی آموزگار ابتدایی مدارس استثنایی از جنبه‌های مختلف مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. متقاضیان بعد از تأیید صلاحیت و توانایی‌های فردی، به کمیته علمی معرفی می‌شوند که در سناریوهای از پیش ‌تعیین‌شده باید از جهت تدریس در فضای کلاس، حل مسئلۀ دانش‌آموز با والدین و حل مسائل و مشکلات دانش‌آموزان با سایر معلمان همکار ایفای نقش کنند. اگرچه خود را مکلف به اعمال 3درصد سهمیۀ استخدام معلولان می‌دانیم، آنچه ما را با چالش مواجه می‌کند، ظرفیت محدود در پذیرش متقاضیان، اهمیت حس بینایی در تدریس مقطع ابتدایی و چهار ساعت تقلیل ساعت کار معلمین دارای معلولیت است که ما را با مشکل جایگزین کردن فرد دیگر در این بازه‌ زمانی مواجه می‌کند.

مشاور حقوقی بهزیستی اذعان داشت متقاضیان با سهمیۀ 3درصد استخدامی معلولان در آزمون شرکت کرده‌اند و نابینایی و کم‌بینایی آنها مفروض است؛ بنابراین ارزیابی آنها فقط از‌این‌جهت غیر‌قانونی و نا‌موجه است. علی‌رغم اهمیت حس بینایی در آموزش ابتدایی، متقاضیان در صورت توانایی و تسلط بر به‌کار‌گیری فناوری و ابزار‌های جایگزین مناسب تا حد زیادی می‌توانند این محدودیت را به حد‌اقل برسانند. امتیاز قانونی تقلیل ساعت کار معلولان که دلایل مختلفی دارد، نباید آنها را از فرصت‌های شغلی محروم کند. متقاضیان رد صلاحیت ‌شده بنا به اطلاعی که برای حضور در جلسه دریافت کرده بودند، تصور می‌کردند در کمیسیون پزشکی شرکت می‌کنند و همین موضوع تا حدی باعث استرس و فشار روانی آنها می‌شد، البته اینکه جلسه، کمیسیون پزشکی نیست، در ابتدای گفتگو به هریک از آنها اعلام می‌شد.

از هر‌یک از متقاضیان پرسش‌هایی در مورد میزان بینایی، توانایی یا عدم توانایی در به‌ کار ‌بردن خط بریل، نرم‌افزارهای متن‌خوان و نرم‌افزارهای تشخیص رنگ و…، ایفای نقش کوتاه در ورود به کلاس و سلام و احوال‌پرسی و ارتباط با دانش‌آموزان و آموزش یکی از‌ دروس، عمدتاً ریاضی و علوم پرسیده می‌شد. آنچه برای ارزیابی‌کنندگان اهمیت داشت، برقراری ارتباطی پر‌انرژی، گرم و دوستانه با دانش‌آموزان با معلولیت‌های مختلف، توانایی در استفاده از فناوری برای به حداقل‌رساندن محدودیت بینایی، توجه به ویژگی‌های فردی و یادگیری دانش‌آموزان با معلولیت‌های مختلف و چگونگی آموزش به هر‌یک از آنها به زبان ساده و مطابق با محتوای آموزشی مقطع ابتدایی و امکان کنترل ناسازگاری احتمالی دانش‌آموزان با معلولیت‌های مختلف بود.

وقتی نمایندگان از متقاضیان در مورد تجربۀ تدریس به دانش‌آموزان ابتدایی، به‌خصوص کم‌توانان ذهنی سؤال پرسیدند. مشاور حقوقی بهزیستی تأکید کرد اصولاً متقاضیان، چه عادی و چه دارای معلولیت، پس از پایان تحصیلات و قبل از استخدام، تجربۀ تدریس به این گروه در فضای رسمی و آموزشی را ندارند و نباید با متقاضیان که کارکنان خرید‌خدمت در مقطع آموزش و پرورش ابتدایی هستند، مورد مقایسه قرار گیرند. از سوی دیگر، جز در موردِ محدود بودن تعداد دانش‌آموزان دارای معلولیت در یک شهر، منطقی نیست با حضور معلمان بینا و کم‌بینا، آموزش دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی به معلمان نابینا محول گردد.

اگرچه استرس و فشار روانی در چنین جلساتی طبیعی است، در مورد شیوۀ ایفای نقش و سنجیدن توانمندی و پاسخ‌گویی هر یک از متقاضیان، چند نکته را باید مورد‌نظر قرار دهیم.

نکتۀ اول اینکه صرف‌نظر از سطح اطلاعات علمی، بعضی افراد با توجه به خصوصیات جسمی و ذهنی در برقراری ارتباط مؤثر با دانش‌آموزان دارای معلولیت مقطع ابتدایی و آموزش مفاهیم درسی و مهارت‌های زندگی به آنها شایستگی دارند.

نکتۀ دوم: آشنا شدن با فضای تدریس در مدارس استثنایی از طریق مطالعۀ کتاب‌های مربوط و فایل‌های آموزشی در این زمینه، قبل از حضور در جلسۀ ارزیابی توانایی‌های فردی مفید خواهد بود.

نکتۀ سوم: متقاضیان در ایفای نقش و آموزش یک از مفاهیم درسی باید تا حد امکان، مطابق با کتاب‌های درسی مقطع ابتدایی عمل کنند.

نکتۀ چهارم: استقلال فردی متقاضیان در مراجعه به محل ارزیابی و حضور مستقل در جلسه و در صورت لزوم استفاده از عصای سفید ازنظر ارزیاب‌ها اهمیت بسیاری دارد.

نکتۀ پنجم: متقاضیان میزان بینایی خود و توانایی استفاده از خط بریل و نرم‌افزارهای ویژۀ نابینایان را آن‌گونه که هست و تسلط دارند، اعلام کنند تا احیاناً در پیچ‌و‌خم پرسش‌های متعدد ارزیاب‌ها قرار نگیرند.

کلام آخر اینکه متقاضیان در صورت ظاهر نامتعارف چشم‌ها، از عینک مناسب برای اصلاح و پوشش دادن آن استفاده کنند. امیدواریم سازمان آموزش و پرورش استثنایی در مراحل ارزیابی باقی‌مانده و آزمون‌های پیش رو نیز توانایی‌های علمی و عملی متقاضیان دارای آسیب بینایی را از همه نظر و نه‌فقط محدودیت بینایی مورد توجه قرار دهد و به‌عنوان یک دستگاه متولی آموزش‌شناختی و رفتاری، حقوق شهروندی آنها را که یکی از بارزترین آن حق داشتن شغل مناسب با شأن و کرامت انسانی است، مورد‌توجه و عمل قرار دهند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --