نگاهی به برنامۀ درسی دانش‌آموزان با آسیب بینایی

صلاح‌الدین محمدی: دکتری برنامه‌ریزی آموزشی

0

دانش‌آموزان ابتدایی نابینا در کلاس درس

نظام آموزش عمومی فرصت و مجال تبدیل شدن کودکان به بزرگ‌سالان کارآمد، شهروندان جهانی و نیرو‌های فعال و مفید جامعه است. این مهم در صورتی تحقق می‌یابد که راه و کار یادگیری و آموزش را بشناسیم، نسبت به فنون تعلیم و تربیت آگاه باشیم و مواد و محتوای لازم را برای پردازش در این فرایند بشناسیم.

آگاهی از موارد مذکور، خود منوط به داشتن شناخت از توانمندی‌ها، ویژگی‌ها، علاقه‌ها، مشکلات، نیازها و خواسته‌های دانش‌آموزان ازیک‌طرف و رصد نیاز‌های جامعه، فهم و هضم ویژگی‌های استاندارد شهروند جهانی، آگاهی از مهارت‌های مورد نیاز جامعۀ امروز و شیوۀ دست یافتن به آنها و اشراف نسبت به تغییرات و تحولات در عرصه‌های گوناگون، ازجمله مقولۀ تعلیم و تربیت است.

رهاشدگی دردآوری که در نظام آموزشی کنونی کشورمان حاکم است، هرگونه امیدی را برای تربیت شهروندان کارآمد، فعال و واجد مهارت‌های اولیۀ زندگی، به یأس مبدل کرده است. در گردابی چنین هایل، چه امیدی می‌توان به بهبود و ایجاد تغییرات مثبت در تعلیم و تربیت دانش‌آموزان با آسیب بینایی داشت؟ باید از چه کسانی انتظار داشت که طرحی نو در‌اندازند و از نو نیازها و خواسته‌های این قشر از دانش‌آموزان را ببینند؟

علی‌رغم فضای مأیوس‌کننده‌ای که بر فرایند آموزشی و کیفیت خروجی‌های نظام آموزشی حاکم است، نباید دست روی دست گذاشت و به فهرست عدیدۀ مشکلات نظام آموزشی، مشکلات دیگری افزود و آنچه از دست می‌آید انجام نداد.

واقعیت این است که دانش‌آموزان با آسیب بینایی، به علت داشتن چنین اختلالی، بسیاری از اطلاعات و داده‌های محیطی را از دست می‌دهند؛ به همین دلیل رشد آنها در ابعاد گوناگون شناختی، اجتماعی، حرکتی و حتی عاطفی دچار تأخیر می‌شود که با استفاده از مداخلۀ بهنگام و درست، می‌توان بسیاری از این تأخیرها را جبران کرد.

بدون شک مهم‌ترین ابزار مداخله، آموزش استاندارد، آگاهانه، دقیق و صریح در بسیاری از موارد است که باید توسط افراد متخصص، باتجربه، آگاه به امور افراد با آسیب بینایی، آشنا با نیازها، علاقه‌ها، ویژگی‌ها، توانمندی‌ها و روش‌های خاص آموزش این دانش‌آموزان صورت پذیرد.

عدم کارایی، کیفیت پایین علمی، بی‌انگیزگی و سرگشتگی‌، آفت کشنده‌ای است که دامن‌گیر نظام آموزشی ما شده و در میان خروجی‌های آموزش‌ و پرورش به چشم می‌خورد، اما مهم‌تر از همۀ موارد فوق، وضعیتی است که دانش‌آموزان هنگام خروج از نظام آموزش عمومی دارند و از هیچ‌ مهارتی برخوردار نیستند. می‌شود گفت درعمل نظام آموزشی، دوازده سال از بهترین عمر این افراد را به باد داده است.

دانش‌آموزان با آسیب بینایی نیز سرنوشتی بهتر از دانش‌آموزان عادی ندارند و چه‌بسا بدتر هم باشد؛ چراکه وضعیت معلولیت آنها می‌طلبد تا محتوا و منابع بیشتری در برنامۀ درسی آنها گنجیده و با عنایت به تأخیری که در ابعاد مختلف رشدی دارند، برنامۀ درسی مناسب برایشان طراحی و اجرایی شود.

نظام‌های آموزشی پیشرو و استاندارد جهانی از این مهم غافل نیستند و برای تأمین نیازهای آموزشی این گروه از دانش‌آموزان، برنامه‌ای ویژه با عنوان «برنامۀ درسی ویژۀ دانش‌آموزان با آسیب بینایی»[1] طراحی و اجرایی کرده‌اند.

این برنامه نُه حوزه و مهارت اساسی و مختلف را در بر می‌گیرد که تا حدود زیادی کمبود‌های رشدی و آموزشی ناشی از آسیب بینایی را جبران می‌کند و دانش‌آموز با آسیب بینایی باید در کنار برنامۀ درسی عمومی خود از قبیل ریاضی، ادبیات، علوم اجتماعی و … آنها را نیز یاد بگیرد.

حوزه‌ها و مهارت‌های (ECC)

اولین مهارتی که دانش‌آموزان با آسیب بینایی باید یاد بگیرند و تمرین کنند، مهارت‌های جبرانی و عملکرد تحصیلی[2] است. این حوزه، شامل حالت‌های مختلف ارتباطی، مهارت‌های لازم برای  یادگیری مهارت‌های تحصیلی است، مثلاً دانش‌آموزان نابینا برای خواندن، باید خط بریل را بیاموزند. نماد‌های لمسی و زبان اشاره نمونه‌های دیگری از مهارت‌های جبرانی هستند.

دومین عنصر این برنامه، مهارت‌های کارایی حسی[3] است. این مهارت، به دنبال این است تا به دانش‌آموز بیاموزد که باید از تمام حواس خود مانند باقی‌ماندۀ بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و چشایی با هدف کسب مهارت‌های تحصیلی و توسعۀ مفاهیم استفادۀ بهینه کنند.

سومین حوزه، مسئلۀ مهم جهت‌یابی و حرکت[4] است که می‌تواند در زندگی دانش‌آموز با آسیب بینایی، نقش بسزایی داشته باشد و دنیای او را به جهان‌های وسیع‌تری متصل کند.

مهارت‌های کسب‌شده در این حوزه شامل، تن‌آگاهی، آشنایی با مفاهیم اساسی جهت‌یابی و حرکت، مفاهیم محیطی، تعیین موقعیت و جهت‌یابی، مهارت حرکت مستقل، مؤثر و ایمن از نقطه‌ای به نقطه دیگر است.

عنصر دیگری که دانش‌آموزان باید در این برنامه یاد بگیرند، حوزۀ تعامل اجتماعی[5] است. مؤثرترین راه یادگیری مهارت‌های اجتماعی، یادگیری اتفاقی و مشاهده افراد و روابط بین آنها در محیط است. کودکان با آسیب بینایی، از این کانال یادگیری مهم محروم هستند؛ بنابراین با اتخاذ ساز و کارهای علمی و کارآمد می‌توان مهارت‌های اجتماعی را به آنها آموزش داد، ازجملۀ این راهکارها، می‌توان از این موارد نام برد: آموزش دقیق، آگاهانه و صریح، شرکت دادن کودکان در جمع‌های دوستانه، تمرین مهارت‌های اجتماعی از قبیل به اشتراک‌گذاری وسایل و اسباب‌بازی‌های خود در این جمع‌ها و فراهم ساختن فرصت برای ایجاد معاشرت برای نوجوانان.

مهارت‌های زندگی مستقل[6] یکی دیگر از عناصر مهم این برنامه است که دانش‌آموزان باید یاد بگیرند.

دامنۀ این حوزه بسیار وسیع است و شامل تمام مهارت‌ها، فعالیت‌ها و وظایفی می‌شود که برای استقلال در زندگی لازم است؛ به‌عنوان ‌نمونه می‌توان به مهارت‌های رسیدگی به وضع ظاهری خود، تهیۀ غذا، اعم از خرید مواد اولیه و مهارت‌های آشپزی، نظم در زندگی و مدیریت زمان و مهارت‌های پولی و مالی اشاره کرد.

تفریح و اوقات فراغت[7] حوزۀ دیگری است که دانش‌آموز با آسیب بینایی باید با کم و کیف آنها آشنا باشد و چون چنین فضاهایی در سطح شهرها منطبق با استاندارد‌های افراد بینا ساخته‌شده‌اند؛ بنابراین آموزش استفادۀ صحیح و ایمن از فضا‌های تفریحی و ورزشی را باید بیاموزند. مهم‌ترین مهارت‌هایی که در این حوزه یاد می‌گیرند، شامل مواردی چون برنامه‌ریزی و استفادۀ بهینه از اوقات فراغت، پرداختن به ورزش‌های مورد علاقه و انجام بازی‌های سرگرم‌کننده و جذاب است.

آموزش‌های شغلی و حرفه‌ای یکی دیگر از عناصر مهم و ضروری این برنامه است. ضرورت و کیفیت آموزش مهارت‌های شغلی، عدم کارایی و کفایت مهارت‌های تحصیلی عمومی و تئوریک و نرخ بیکاری بالای نابینایانِ در سن کار در سطح جامعه، ایجاب می‌کند که در برنامۀ درسی دانش‌آموزان با آسیب بینایی، توجه ویژه‌ای به کسب مهارت‌های گوناگون شغلی و حرفه‌آموزی آنها داشته باشیم. آموزش عملی راهی برای یادگیری معنادار در هر مهارت و حرفه است.  بازدید‌های برنامه‌ریزی‌شده و هدفمند از نقاط مختلف شهر و مشاغلی که در آنها مستقر هستند و گفتگو با صاحبان مشاغل پیرامون چگونگی انجام هر شغل، تمهیدات، ابزار و مواد لازم برای هرکدام، راهی برای افزایش درک دانش‌آموزان از مفاهیم و مهارت‌های خاص مورد نیاز برای موفقیت در آن مشاغل است.

مکان و زمان آموزش مهارت‌های شغلی، در مدارس و در طول سال‌های تحصیلی است که باید مهارت‌های مورد نیاز بازار کار به دانش‌آموزان یاد داده شود.

فناوری‌های کمکی

بدون شک فناوری‌های کمکی در شمار آن دسته مهارت‌هایی است که لازمۀ زندگی در جهان امروز است. این مهارت‌ها ابزاری قدرتمند در اختیار دانش‌آموزان با آسیب بینایی برای غلبه بر موانع سنتی تحصیلی و شغلی است.

دانش‌آموزی که با آموختن مهارت‌های فناوری از آموزش عمومی فارغ‌التحصیل می‌شود، در بسیاری از عرصه‌های مختلف حرف برای گفتن دارد و می‌تواند فرصت‌های آموزشی و شغلی خود را به‌صورت چشمگیری توسعه ببخشد.

درنهایت مهارت‌های تصمیم‌گیری (خودتعیین‌گری) آخرین مهارت از حوزه‌های برنامۀ درسی دانش‌آموزان با آسیب بینایی است که باید مهارت‌های قبلی به صورتی آموزش داده شود که به قدرت تصمیم‌گیری دانش‌آموز ختم شود. رسیدن به این مهارت و شکوفا کردن آن در دانش‌آموز، بیانگر اهمیت بالای نقش فرد در تعیین تصمیم‌های مربوط به خود است و باید توسعۀ مهارت‌های خودتعیین‌گری، بر اساس نیازها و اهداف دانش‌آموزان صورت پذیرد.

برای رسیدن به وضعیت مطلوب و تحقق اهداف این برنامه در ایران، راه دراز و موانع بسیار ساختاری، انسانی و زیربنایی در پیش است که باید با تکیه بر مبانی علمی و مطالعۀ تجارب ارزندۀ نظام‌های آموزشی کشور‌های دیگر و توجه به مفروضات بنیادی در حوزۀ احترام به حقوق طبیعی تمامی افراد، ازجمله دانش‌آموزان با نیاز‌های خاص، به آن دست پیدا کر

[1]

[2]. Compensatory and functional academic skills

[3]. Sensory Efficiency Skills

[4] . Orientation and Mobility

Social Interaction Skills . 5

 

[6] . Independent Living Skills

[7]

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --