چگونه هوش مصنوعی میتواند در مسیریابی به نابینایان و کمبینایان کمک کند
گردآوری و ترجمه: میثم امینی
نابینایان و کمبینایان برای یافتن مسیر، بهخصوص در محیطهای ناآشنا نیاز مبرمی به ابزارهای کمکی دیجیتالی بهتر دارند. اکنون محققی به نام «باینیت کوریاکُوس» راهحلی عملی و مقرونبهصرفه را پیدا کرده است که از هوش مصنوعی و حسگرهای تلفن هوشمند استفاده میکند.
کوریاکوس ابتدا به سامانههای راهنمای مسیریابی که قبلاً برای نابینایان و کمبینایان توسعه یافته است، نگاهی دقیقتر انداخت. او دریافت این سامانهها اغلب کارآمد نیستند. بسیاری از این سامانههای راهنمای مسیریابی به بُردهای سختافزاری مثل رایانۀ کوچکی به اندازۀ یک کارتبانکی به نام «رَزبِری پای»[1] متکیاند. بعضی دیگر هم به اتصال به لپتاپ نیاز دارند که هردوی این ملزومات باعث داشتن سامانهای پردردسر میشود. همچنین این سامانهها اغلب مستلزم دورههای آموزشی طولانیاند و قابلیت حملی را که برای استفاده از آنها در بیرون لازم است ندارند.
علیرغم وفور راهحلهای مبتنی بر تلفن هوشمند، این راهحلها اغلب به اتصال اینترنت احتیاج دارند که آنها را در مکانهای دارای محدودیت در اتصال اینترنت، مثل گاراژ و زیرزمین غیر قابلاستفاده میکند. بیشتر سامانههای راهنمای مسیریابی مدرن همچنین به منابع ابری متکیاند که باعث ایجاد تأخیر در پردازش و مانع مسیریابی بیدرنگ میشود؛ چیزی که وقتی هر ثانیه اهمیت دارد ضروری است. برای بسیاری از این سامانهها فناوری نسبت به چالشهای واقعی که کاربران در هنگام مسیریابی با آنها روبهرو میشوند، اولویت دارد.
از سوی دیگر، توسعۀ سریع هوش مصنوعی و قدرت محاسباتی رو به افزایش تلفنهای هوشمند، توسعۀ راهحلهای بسیار کاربردیتری را ممکن کرده است. کوریاکوس میگوید: «این همافزایی فناوری میتواند بهطور مؤثری برای توسعۀ یک سامانۀ راهنمایی مسیریابی برای نابینایان و کمبینایان استفاده شود». آمارهای سازمان بهداشت جهانی که نشان میدهند دویست میلیون نفر در جهان با آسیب بینایی روبهرو هستند و به کمکهای فناورانه دسترسی ندارند، بر عظمت این مشکل تأکید میکند. سازمان بهداشت جهانی به بهبود دسترسی به فناوری کمکی باکیفیت و مقرونبهصرفه برای همه در همهجا متعهد است؛ بنابراین یک سامانۀ مسیریابی مقرونبهصرفه و کاربرپسند از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. هدف اصلی کوریاکوس توانمندسازی نابینایان و کمبینایان در مسیریابی مستقل با استفاده از آخرین نوآوریهای فناورانه، بهخصوص در زمینۀ هوش مصنوعی و حسگرهای تلفنهای هوشمند برای برآوردن نیازهای منحصربهفرد آنها بوده است.
یادگیری عمیق نوعی هوش مصنوعی است که روش کسب دانش انسان را تقلید میکند. با همکاری نزدیک با نابینایان و کمبینایان، کوریاکوس دیپنَوی را طراحی و توسعه داده است. دیپنوی سامانۀ راهنمای مسیریابی بر پایۀ یادگیری عمیق برای تلفنهای هوشمند جهت کمک به نابینایان و کمبینایان در مسیریابی است که استقلال این افراد را افزایش میدهد. به این سامانۀ راهنما آموزش داده شده است تا موانع و راههای خروجی را که افراد نابینا و کمبینا ممکن است با آنها برخورد کنند درک کند. دیپنوی از مدلهای یادگیری عمیق برای تشخیص بیدرنگ موانع استفاده میکند و برای انجام این کار از قابلیتهای هوش مصنوعی تلفنهای هوشمند بهره میبرد.
دیپنوی از حسگرهای موجود در تلفن هوشمند برای ارائۀ اطلاعات دقیق در مورد موانع استفاده میکند. این اطلاعات عبارتاند از فاصله، موقعیت و حرکت. این سامانه همچنین یاد میگیرد که مکانهای مختلفی مثل آشپزخانه، دفتر کار، گاراژ یا خیابان را تشخیص دهد تا بتواند به کاربر در تشخیص چیدمان محیط کمک کند. کوریاکوس توضیح میدهد: «سامانهای که ما توسعه دادهایم، میتواند به شما بگوید چه موانعی پیش روی شماست و این موانع چقدر از شما فاصله دارند یا اینکه آیا چیزی در حال حرکت است یا خیر یا این شیء در سمت راست یا چپ شما قرار دارد». دیپنوی را میتوان بهسادگی بهعنوان یک برنامه روی گوشی اندرویدی نصب کرد. با گذاشتن گوشی به شکلی امن در جیب جلیقه، گوشی بهصورت زنده از اطراف فیلمبرداری میکند و از طریق هدفون بیسیم به کاربر بازخورد میدهد. آزمایش سامانه با کمک کاربران نابینا و کمبینا بازخوردی مثبت دربارۀ قابلیت استفاده از این سامانه داشت. حمل این سامانه آسان و کاربرد آن مؤثر بود. کوریاکوس در تحقیقات خود دریافت یک تلفن هوشمند، بهتنهایی، میتواند بهعنوان راهنمایی برای کمک به نابینایان و کمبینایان در مسیریابی استفاده شود، یعنی بدون استفاده از حسگرهای اضافی، دستگاههای اضافی یا شبکههای داده بیرونی. این پژوهشها همچنین نشان میدهند که اگر به نیازها و ترجیحهای کاربر اولویت داده شود، یک سامانۀ راهنمای مسیریابی میتواند دردسترستر و کاربرپسندتر شود تا افراد بیشتری بتوانند بهراحتی و با اطمینان از آن در زندگی روزمرۀ خود استفاده کنند.
این پژوهشگر میگوید: «یکی از مزایای این راهحل این است که نیازی به اتصال به اینترنت ندارد.» او توضیح میدهد که در طول ارزیابی، آنها از کاربران پرسیدند: استفاده از دیپنوی چه حسی دارد؟ علاوه بر این آنها از کاربران سؤال کردند که آیا میتوانند به یک سامانۀ راهنمای مسیریابی بر پایۀ تلفن هوشمند اعتماد کنند و اینکه کدام را ترجیح میدهند: فقط دیپنوی، فقط عصای سفید یا ترکیبی از دیپنوی و عصای سفید؟ بیشتر مخاطبان پاسخ دادند که ترکیبی از دیپنوی و عصای سفید را ترجیح میدهند. کاربران اضافه کردند که در حال حاضر به اینکه فقط از یک راهنمای بر پایۀ تلفن هوشمند برای مسیریابی در مکانهای عمومی استفاده کنند اعتماد نمیکنند؛ بااینحال آنها اذعان داشتند که با توجه به توانایی دیپنوی در ارائۀ اطلاعات کاملتری در مورد محیط اطراف، ممکن است نظر آنها در آینده تغییر کند و اعتماد آنها به استفاده از دیپنوی بدون عصای سفید میتواند با تمرین و آشنایی بیشتر افزایش پیدا کند.
سامانهای که کوریاکوس توسعه داده است، یک نمونۀ اولیۀ تحقیقاتی است؛ بااینحال دانش به دست آمده از طریق این پژوهش میتواند برای تحقیق بیشتر در این زمینه مفید باشد. پژوهشهای کوریاکوس در قالب دو جایزۀ بهترین مقاله، بهصورت بینالمللی، شناخته شدهاند. او میگوید: «ما هنوز به انجام اصلاحاتی در سامانه نیاز داریم و برای کمک به ایجاد یک راهحل بر پایۀ تلفن هوشمند کاملاً کاربردی و کاربرپسند به طراحان واسط کاربری احتیاج داریم.» کوریاکوس توضیح میدهد که با پیشرفتهای هیجانانگیز در زمینۀ هوش مصنوعی و توسعۀ مدلهای یادگیری عمیق پیشرفتهتر، آنها انتظار دارند که دیپنوی بهبود بیشتری پیدا کند. کوریاکوس میگوید: «برنامههای آیندۀ ما همچنین شامل ارائۀ کنترل بیشتر به کاربران است که به آنها اجازه میدهد سامانه را طبق ترجیحها و سبک مسیریابی منحصربهفرد خود شخصیسازی کنند. این موضوع به کاربران در استفاده از دیپنوی انعطافپذیری بیشتری میدهد».
بهعنوان یک مزیت اضافی، رواج گستردۀ تلفنهای هوشمند، صرفنظر از شرایط اقتصادی این فناوری را برای بخش قابلتوجهی از جامعه نابینایان و کمبینایان قابلدسترس میکند. با حذف نیاز به یک راهنمای مسیریابی اضافی، افراد میتوانند به تلفنهای هوشمند خود بهعنوان راهنمای مسیریابی تکیه کنند.