نقاشی با کلمات (قسمت نهم)
جواد سقا: دانشآموخته دکتری علوم ارتباطات
در ایالات متحده و بریتانیا AD بیش از سه دهه است که وجود داشته است و دامنه جغرافیایی خود را گسترش داد. از آنجایی که تقاضا برای AD در برخی از کشورها رو به افزایش است، قوانین اتحادیه اروپا، کشورهای عضو آن را ملزم به ارائه مقدار مشخصی از محتوای قابل دسترس میکند تا توصیف کنندگان صوتی حرفهای آموزش داده شوند. در انگلیس، اسپانیا، فرانسه، استرالیا و آمریکا و سایر کشورها دستورالعملهایی در زمینه مهارتهای لازم در توصیفها تدوین شد. برخی دستورالعملها با هدف آموزش در مراکز آموزشی و دانشگاهها ارائه شده است.
در اینجا به دلیل محدودیت خلاصهای از این دستورالعملها ارائه میشود.
تمرکز مطالعات AD بر مواردی مانند آنچه باید توصیف شود، چگونه توصیف شود و چه زمانی باید توصیف شود، است. به این سؤال که چه زمانی باید توصیف شود به راحتی پاسخ داده میشود: بین خطوط گفتگو و هرگز روی گفتگو یا تفسیر صحبت نکنید. اینکه چه چیزی باید توصیف شود، عمدتاً بر توصیف آنچه از صفحه نمایش دیده میشود و مخاطب نابینا و کمبینا آن را نمیبیند متمرکز است. بسیاری از دستورالعملها میگویند: توصیف کنندگان باید تا حد امکان از کلمات کمتری برای انتقال آن تصویر بصری استفاده کنند و در صورت لزوم توصیف کنید، اما لزوماً توصیف نکنید. زبان مورد استفاده برای AD باید واضح و دقیق باشد.
تهیه توضیحات صوتی فرآیندی جذاب و طولانی است و هر برنامه با مجموعهای از چالشها همراه است. اگر چه برخی از برنامهها پیچیدهتر از برنامههای دیگر هستند، رویهها باید یکسان باشد.
– راوی در توضیحات صوتی به بیننده میگوید که در یک لحظه معین چه اتفاقی میافتد، پس باید در زمان حال باشد و برای فعالیتهای جاری از حال استمراری استفاده کند. استفاده ترکیبی از زمان حال ساده و حال استمراری به متن حس روایی بهتری میدهد.
– تنظیم صحنه بخش مهمی از توضیحات صوتی است. صحنهها در عرض نیم ثانیه تغییر میکنند. ممکن است تنها زمان کمی برای گفتن یک کلمه وجود داشته باشد، اما به بیننده نقطه شروع میدهد. «اکنون…» میتواند نشان دهنده تغییر صحنه باشد: «اکنون روی پلهها…»، «اکنون بیرون…،»
– برای بینندگان نابینا و کمبینا بسیار مهم است که کاملاً واضح باشد که چه کسی چه کاری انجام میدهد.
استفاده از صفتهای توصیفی در توضیحات صوتی بسیار مهم است. چند کلمه خوب انتخاب شده میتواند کیفیت توصیف یک صحنه را به طور قابل توجهی بالا ببرد، اما توصیفات صفتی نباید دیدگاه شخصی توصیف کننده را منعکس کنند. «او روی یک مبل سبز تیره مینشیند.» یک جمله عینی است.
«او روی مبل سبز تیره زشتی مینشیند.» این جمله ذهنی است و تنها در صورتی قابل قبول است که زشتی مبل مطرح باشد.
– استفاده از فعل صحیح. یکی از پرکاربردترین افعال «راه رفتن» است. اگر تنها اطلاعات مورد نیاز انتقال این عمل به شکلی ساده است، پس «راه رفتن» کلمه مناسبی برای استفاده است. راهپیمایی، نوک پا راه رفتن، پیادهرو، حرکت کردن و غیره نمونههایی از “پیادهروی” خاص هستند.
– خواندن تیتراژ در ابتدا و انتهای فیلمها و برنامههای تلویزیونی یکی از عملکردهای مهم توصیف صوتی است، زیرا افراد نابینا و کمبینا نمیخواهند اطلاعاتی را در مورد عوامل و بازیگران از دست دهند. اما نیازی نیست در پخش هر قسمت از سریال تمام عوامل آن از جمله کارگردان و نویسنده و بازیگران تکرار شود. معرفی بازیگران جدید در آن قسمت و اضافه شدن نویسنده دیگری به جمع نویسندگان کافی است.
یک خلاصه مختصر از قسمت قبلی یک گزینه است. مثلاً «در قسمت امروز مالی براون به خیابان میآید. او با قدی کوتاه، موهای تیره، در اواخر بیست سالگی است و همیشه خسته به نظر میرسد. وقتی عصبی است، تمایل دارد که لاله گوش چپش را بکشد.»
جنبههای فیزیکی یک شخصیت جدید مهم است.
– نابینایی در کودکان اغلب با سایر مشکلات فیزیکی و یادگیری همراه است و برای برخی از این کودکان ممکن است توضیحات صوتی کمک کننده نباشد و غیر قابل دسترس باقی بماند.
توصیف کنندگان از صحبت کردن روی آهنگها خودداری کنند، اما اگر نیاز است اطلاعاتی انتقال یابد، باید بعد از اولین بیت یا در طول تکرار در آهنگ یا در طول قطعات ساز وارد شوند. واژگان و ساخت جمله باید با گروه سنی که برنامه برای آن در نظر گرفته شده است، مناسب باشد. لحن روایت باید منعکس کننده برنامه باشد. جایی که یک سکانس ماجراجویی هیجانانگیز است، حس ماجراجویی باید در صدا آشکار باشد اما بدون اغراق بیمورد. فیلمهای کارتونی بلند، بهویژه از دیزنی، نیاز به تفکر و حساسیت زیادی دارند. در صورت لزوم، توضیحات باید جنبه “جذاب، انیمیشنها را منعکس کنند.
«ماهی طلایی با مژههای فرفری بلند… بچه آهو با چشمهای قهوهای درشت…»
– برنامههای کمدی احتمالاً بزرگترین مشکلات را برای توصیفگر ایجاد میکنند، زیرا تولید توصیفی که هم سرگرمکننده باشد و هم عدالت آنچه را که روی صفحه اتفاق میافتد رعایت کند، آسان نیست.
توصیفگر باید با دقت تصمیم بگیرد که در کجا توضیحات یک شوخی بصری را قرار دهد.
توصیف کننده باید شرحی بنویسد که مخاطب را به شنیدن ترغیب کند: «مرد روی پوست موز سر میخورد و روی زمین میافتد.» توصیفی تحت اللفظی و نسبتاً بیمزه و ملایم از یک موقعیت کمیک است، اگر چه یک شوخی طبیعی و طنز بسیار فردی است. توصیف کننده میتواند با استفاده از کلماتی که به خودی خود خندهدار به نظر میرسد به این روند کمک کند.
– در توصیف مطالب جنسی باید با حساسیت برخورد شود. همانند آثار ادبی تخیلی باید در مورد توصیف چنین صحنههایی نیز ملاحظاتی داشت. توصیف وقایع منتهی به یک صحنه اغواگری یا عشق تقریباً مهمتر از خود صحنه عشق است. جلوههای صوتی و موسیقی پس زمینه به ایجاد حال و هوا کمک میکنند. تحقیقات انجام شده در دنیا نشان میدهد قوانینی که کشورهای مختلف در این حوزه وضع کردهاند و عملیاتی کردن آن میتواند یکی از عوامل پیشرفت در این حوزه باشد. در نوشتههای قبلی با توصیف صوتی در دنیا، مفاهیم، به کارگیری آن و قوانین و استانداردهای آن در دنیا آشنا شدیم، در یادداشت بعدی به توصیف صوتی فیلم در ایران و معرفی گروههای فعال در این حوزه میپردازیم.