پیشرفتهای تکنولوژی بستری را برای افراد با آسیب بینایی فراهم کرده است تا نه تنها بر بسیاری از محدودیتهای خود غلبه کنند، بلکه بتوانند با افرادی که تجارب و شرایط مشابهی دارند، ارتباط داشته باشند. یکی از چالشهای عمده این افراد، نبود فضایی است که در آن بتوانند کلابها و جمعهای اختصاصی خود را تشکیل دهند. مشکلات رفت و آمد و سایر محدودیتهای ناشی از آسیب بینایی، بسیاری از آنان را به انزوای اجتماعی سوق داده است. در پاسخ به این نیاز، بسترهایی مانند تیمتاک به سرعت در میان افراد نابینا رواج یافتهاند. این پلتفرم به کاربران اجازه میدهد تا در محیطی مشابه یک ساختمان مجازی، با اتاقها و سالنهای مختلف، به تعامل بپردازند و تجربهای نزدیک به حضور در دنیای واقعی را داشته باشند. برخی از افراد نابینا ساعات زیادی از روز را در تیمتاک سپری میکنند و به گفتگو با دوستان، شنیدن موسیقی، شرکت در بازیهای گروهی و فعالیتهای دیگر میپردازند. همین امر باعث شده است که عدهای تیمتاک را ابزاری برای اتلاف وقت بدانند و کاربران آن را مورد انتقاد قرار دهند. در این جستار، به بررسی جوانب مختلف این موضوع و تحلیل هر دو دیدگاه خواهیم پرداخت.
تیمتاک: بستری مناسب برای ارتباط
بسیاری معتقدند که تیمتاک را میتوان به عنوان بستری فرصت ساز برای افراد نابینا در نظر گرفت. این پلتفرم بسیاری از محدودیتهای دنیای واقعی را برای آنها برطرف کرده و شرایطی فراهم آورده است که بتوانند به شکلی آسانتر با دوستان خود از نقاط مختلف دنیا ارتباط برقرار کنند. تصور کنید افراد نابینا در حالی که فنجان چای خود را در دست دارند، در کنار دوستان خود مینشینند و با یکدیگر گپ و گفت میکنند. چیزی که در دنیای واقعی شاید به دلیل مشکلات رفت و آمد و دیگر موانع، به سختی امکان پذیر باشد. همچنین تیمتاک امکان دسترسی به سرگرمیهای گروهی را فراهم کرده است. بازیهای دستهجمعی که در گذشته برای نابینایان دست نیافتنی بودند، اکنون در این فضا به راحتی قابل انجاماند. بسیاری از کاربران به انجام بازیهایی مانند مافیا یا بازیهای رایانهای گروهی میپردازند. علاوه بر این، نباید از نقش آموزشی تیمتاک غافل شد. کلاسها و جلسات آموزشی که برگزاری آنها بهصورت حضوری میتواند برای نابینایان چالش برانگیز باشد، اکنون به راحتی از طریق این پلتفرم و با استفاده از ابزارهای مخصوص آن قابل اجراست. به ویژه در دوران همهگیری کووید۱۹، بسیاری از مدارس ویژه نابینایان در ایران، از تیمتاک برای ارائه آموزشهای خود استفاده میکردند که این تجربه به عنوان یکی از موفقیتها در این حوزه به شمار میرود.
دیدگاه مخالفان: آسیبهای تیمتاک به زندگی واقعی
با وجود فرصتهایی که تیمتاک در زمینه ارتباطات، سرگرمیهای گروهی و آموزش برای افراد نابینا فراهم کرده است، برخی افراد به دلایلی آن را بیشتر آسیبزا میدانند و به همین خاطر آن را کنار میگذارند. از نظر برخی هر چند که افراد میتوانند از نقاط مختلف دنیا با یکدیگر در ارتباط باشند و از تجربههای سایرین بهره بگیرند، اما گروهی از کاربران به شکلی افراطی بیشتر وقت خود را در این فضا میگذرانند و به نوعی در دنیای مجازی تیمتاک زندگی میکنند. مخالفان بر این باورند که این پلتفرم باعث شده عدهای از کاربران، ساعات طولانی روز را به گفتگوهای بیپایان در تیمتاک بگذرانند، به گونهای که از لحظه بیدار شدن تا هنگام خواب، وقت خود را در این فضا سپری میکنند. این موضوع از دیدگاه مخالفان نوعی اعتیاد محسوب میشود.
مخالفان معتقدند تیمتاک نه تنها باعث دور شدن برخی افراد از دنیای واقعی و زندگی روزمرهشان، مانند کار و تحصیل شده است، بلکه حتی در مکانها و فعالیتهای واقعی نیز افراد گاه ترجیح میدهند به طور همزمان در تیمتاک حضور داشته باشند. برای مثال، بسیاری از افراد هنگام حضور در محل کار، رستوران، کافه، کنسرت یا دیگر رویدادهای مشابه، همچنان در تیمتاک فعال هستند و لحظاتشان را با دوستان خود در این فضای مجازی به اشتراک میگذارند. به مرور، دنیای واقعی برای این افراد جذابیت خود را از دست میدهد و گویی آنها در یک دنیای فانتزی زندگی میکنند؛ دنیایی که در آن نیازی به رویارویی با چالشهای واقعی نیست. این وضعیت میتواند به انزوای بیشتر افراد نابینا منجر شود. از دیدگاه مخالفان، اعتیاد به تیمتاک و غرق شدن در دنیای مجازی آن، میتواند به مسیر شغلی و تحصیلی افراد آسیب بزند و زندگی واقعیشان را مختل کند. به همین دلیل، بسیاری از افراد برای مقابله با این مشکل، تصمیم به حذف تیمتاک از موبایلها و لپتاپهای خود گرفتهاند.
ریشه مسائل در کجاست؟
به نظر میرسد مزایا و معایب تیمتاک برای افراد نابینا هر دو به نوعی واقعیت دارند. اکنون پرسش اصلی این است که مشکلاتی که در این بستر پدیدار میشوند، از کجا نشأت میگیرند و چگونه میتوان به کاهش آنها و استفاده بهینه از تیمتاک پرداخت؟ یکی از دلایل اصلی که به استفاده بیش از حد افراد نابینا از تیمتاک منجر میشود، محدودیتهای زیادی است که آنان در دنیای واقعی تجربه میکنند. برای مثال تصور کنید یک فرد نابینا بخواهد یکی از دوستانش را ملاقات کند. در تیمتاک، این کار به سادگی و تنها با فشردن چند دکمه ممکن است؛ اما در دنیای واقعی، او باید از خانه خارج شود، با پیادهروهای نامناسب و ناامن مواجه گردد. از وسایل حملونقل عمومی که اغلب برای افراد نابینا به درستی مناسبسازی نشدهاند، استفاده کند و در نهایت با ریسکها و چالشهای مختلف خود را به مقصد برساند. این ناهماهنگیها در فضای شهری یکی از دلایل اصلی گرایش افراد نابینا به زندگی مجازی در تیمتاک است.
همچنین، بسیاری از افراد نابینا به دلیل محدودیتها و مشکلاتی که در دنیای واقعی با آن روبهرو هستند، به ویژه در زمینههای اشتغال و تحصیل، ممکن است برای فرار از این مسائل به دنیای مجازی پناه ببرند. فردی که برای خود آیندهای در فضای کاری یا تحصیلی نمیبیند، ممکن است زمان زیادی را در تیمتاک بگذراند تا از تفکر درباره مشکلات زندگی واقعی خود دور بماند. در برخی موارد، این افراد گزینههای محدودی دارند؛ زیرا فرصتهای شغلی یا تحصیلی مناسبی برای آنها فراهم نیست و تیمتاک به عنوان یکی از معدود جاهایی که میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند، به تنها فضای اجتماعی آنان تبدیل میشود.
از سوی دیگر، نبود آموزشهای کافی در زمینه جهتیابی و حرکت، یکی از عوامل دیگر استفاده افراطی از تیمتاک است. فردی که توانایی حرکت و جهتیابی در شهر را ندارد و احساس امنیت نمیکند، به احتمال زیاد ترجیح میدهد در خانه بماند و ارتباطات خود را به فضای مجازی محدود کند. متأسفانه، آموزشهای مربوط به جهتیابی و حرکت در بسیاری از مراکز آموزشی نابینایان، از جمله مدارس، به اندازه کافی جدی گرفته نمیشود. بخش دیگری از مشکل را شاید نباید تنها به نابینایان نسبت داد. اعتیاد به بازیهای رایانهای و فضاهای مجازی مسئلهای است که بسیاری از افراد در جامعه با آن دست به گریبان هستند. تیمتاک نیز به عنوان یک پلتفرم ارتباطی جذاب، میتواند نقش مشابهی ایفا کند؛ بنابراین، اعتیاد به بازیهای رایانهای در جامعه، میتواند به نوعی با تیمتاک نشینی افراد نابینا نیز مقایسه شود.
با این اوصاف چه میتوان کرد؟
شاید به جای پاک کردن صورت مسئله و توصیه به حذف تیمتاک از گوشیها و لپتاپها، بهتر باشد به ریشههای این مشکل بپردازیم. اگر بر این باوریم که صرف زمان بیش از حد در این پلتفرم میتواند به زندگی افراد نابینا آسیب بزند، باید به عواملی که به این وضعیت منجر میشوند، توجه کنیم. یکی از مهمترین مسائل، مطالبه دسترسیپذیری در اماکن عمومی و محیطهای شهری است. هرچه این فضاها مناسبتر و دسترسیپذیرتر شوند، میزان مشارکت اجتماعی نابینایان نیز افزایش مییابد. آموزش مهارتهای جهتیابی و حرکت نیز نقشی مؤثر در این زمینه ایفا میکند و اگر جدیتر دنبال شود، میتواند انگیزه افراد نابینا را برای حضور فعالتر در جامعه تقویت کند.
همچنین، رفع موانع اشتغال و تحصیل برای نابینایان میتواند به شکلگیری یک زندگی پویا و متعادل منجر شود. مؤسسات مردم نهاد نیز با برگزاری رویدادهای حضوری جذاب، میتوانند نابینایان را تشویق کنند که از خانه و حاشیه امن خود بیرون بیایند و تعاملات اجتماعی بیشتری داشته باشند.
در ادامه این بحث، چه ریشههای دیگری را میتوان برای این مسئله در نظر گرفت؟ برای حل این مشکل چه راهکارهایی را میتوان به صورت کوتاهمدت یا بلندمدت ارائه داد؟ آیا زیست خاص افراد نابینا در فضای مجازی میتواند به عنوان یک موضوع پژوهشی علمی و دانشگاهی مطرح شود؟ شما چه نظری دارید؟