بلا نبینی نابینا! گزارشی از پادکست ۱۱۷ مدرسه هدلی با عنوان آمادگی در بلایای طبیعی با وجود مشکل بینایی
مترجم: میرهادی نائینیزاده
مواجهه با مخاطرات گوناگون طبیعی یکی از بحثهایی است که توجه زیادی را به خود جلب کرده است. برگزاری مانورهای «چگونگی آمادگی برای مقابله با زلزله» در مدارس و توجه به مقاومسازی منازل در هنگام کسب جواز ساخت، شاید برای مخاطب این نوشته آشنا به نظر بیایند؛ اما از منظر توجه به افراد دارای آسیب بینایی و مواجههی آنها با بلایای طبیعی چه کوشش یا توجهی در میان بوده است؟ خود این افراد تا چه حد میدانند که در هنگام وقوع سیل یا زلزله دقیقاً چه اقداماتی باید انجام بدهند؟ اهمیت پیجویی این مطلب وقتی بیشتر میشود که توجه داشته باشیم کشور ما یکی از جاهایی است که باید با بلایای طبیعی گوناگونی دست و پنجه نرم کند و عدم آگاهی افراد و مسئولین از ضرورتهای مواجههی افراد با آسیب بینایی میتواند زیانهای جبران ناپذیری در پی داشته باشد.
در پادکست ۱۱۷ هدلی، ریکی انجر گفت و گویی با اد هینز دربارهی چگونگی مواجهه با بلایای طبیعی ترتیب داده است. اد به عنوان مسئول برنامهی مقابله با بلایای طبیعی توصیههایی به افراد نابینا دارد که میتوانند در سراسر جهان گرهگشا باشند.
* اد به این گفت و گو خوش اومدی. امروز قرار نیست راجع به چیزای خوبی حرف بزنیم؛ اما من حس مثبتی دارم که ما میتونیم کلی اطلاعات به درد بخور از تو بگیریم برای وقتی که یه مخاطره طبیعی میاد سراغمون. وقتی به رسانهها توجه میکنیم، یه سری اطلاعات کلی به دست میاریم برای زمانی که با این طور چیزا مواجه میشیم، ولی بذار بحثو ببرم به سمت مشکل بینایی و بپرسم اگر موضوع اصلی آمادگی اضطراری نابیناها باشه چه چیزایی باید بیشتر و بهتر مورد توجه باشه؟
* اول از همه باید به این توجه کنیم که وقتی وضعیت عادی نیست نباید توقع داشته باشیم از همون روشهایی که قبلاً مشکلاتمون رو حل میکردیم لزوماً بتونیم استفاده کنیم. خیلی از نابیناها اینجا وقتی هر چیزی میشه مراجعه میکنن به مراکز نابینایی تا مسئلشون حل بشه؛ اما خیلی احتمالش زیاده تو اون شرایط بحرانی هیچ کدوم از این مؤسسهها نتونن کمک شایانی بکنن. این خیلی مهمه که بدونین، توی چنین موقعیتی اگه خواستید از کسی کمک بگیرید دقیقاً باید سراغ کی برید. باید بدونین پیشگیری همیشه حرف اول رو میزنه؛ مخصوصاً اگه شما مشکل بینایی داشته باشین.
* دقیقاً درسته. توی اون وانفسا که هر کی حتماً فکر خودشه، شما نمیتونین از نو شروع کنین به یاد گرفتن.
* آره ریکی. استقلال و اتکا به خود اینجا خیلی مهمه. شما باید حتماً دو تا کار بکنین. اول بدونین توی چه جور محلهای زندگی میکنین و وضعیت احتمال مخاطرات طبیعیشو حتماً بررسی کنین. بدونین چقدر اونجا احتمال سیل داره یا روی گسل هست یا چیزایی از این دست. حتی اینم بدونین که عوامل محیطی چقدر احتمال خطر رو بالا بردن توی جایی که زندگی میکنین. اگر دیرنابینا هستین، حتماً از خودتون بپرسین که آیا من الآنم میتونم مثل وقتی که بیشتر میدیدم با مخاطرات محل زندگیم برخورد درستی داشته باشم؟
دومین چیزی که باید بدونین اینه که توی همهی بخشهای شهرداری یه بخش مدیریت بحران وجود داره. سعی کنین با اونا توی منطقهی خودتون تماس بگیرین و شرایطتون رو براشون توضیح بدین. ازشون بپرسین که چه اولویتهایی برای وضعیت جسمی شما میتونن در نظر بگیرن وقتی یه اتفاقی مثل سیل پیش اومد؟ اگه میتونین، مأمورین مدیریت بحران منطقتون رو با کسایی که اطلاع بیشتری دربارهی مواجهه نابینا با مخاطرات طبیعی دارن متصل کنین.
* خب اد؛ یه چیزایی هست که همیشه توی این موقعیتها باید دم دست باشه، غذا، لباس، وسایل کمکهای اولیه و این طور چیزا. یه نابینا چه چیزایی رو باید به لیست وسایل ضروری زمان بحرانش اضافه کنه؟
* اگه از من بپرسین بهتون میگم برای خودتون یه کیف مواقع بحران داشته باشین و از تمام وسایلی که الآن دارین استفاده میکنین، (مثل عصا و مگنیفایر) یکی توش بذارین. حتی اگه میتونین یه باتری اضافه برای مگنیفایرتون داشته باشین که به مشکل نخورین. اگه مشکل شنوایی هم دارین حتماً بهش توجه کنین و چیزایی که برای شنواییتونم لازم دارین به کیفتون اضافه کنین.
* یه چیزی، خیلی از ماها الآن معتاد تکنولوژی شدیم. خیلی کارامونو با گوشیامون انجام میدیم. فکر نمیکنم اون موقع گوشی خیلی آنتن داشته باشه که ما رو کمک کنه!
* خیلی سؤال خوبیه. معلومه که اون موقع خیلی از برنامههایی که برای مسیریابی و ارتباط استفاده میشن کار نمیکنن. بد نیست به یه جایگزین دیگه هم براشون فکر کنین. بذارین یه مثال بزنم. اگه شما همیشه برای جهتیابی دارین از گوشیتون استفاده میکنین، خوبه کار کردن با یه قطبنمای بریل یا گویا رو بلد باشین که چهار جهت اصلی رو بشناسین. حالا فکر کنین وقتی طوفان یا سیل میاد تو رادیو میشنوید که «همه برن سمت جنوب». حالا شما راحت میتونین بدون مشکل مثل بقیه حرکت کنین؛ چون هم ابزار حرکت رو دارین و هم بلدین چه طوری ازش استفاده کنین.
* تو به این اشاره کردی که باید یه کیف بحران داشته باشیم. چطوری باید وسایلمونو توش بذاریم که بتونیم درست چیزی رو که میخوایم برداریم؟
* اینکه نابینا یاد بگیره ذهنش رو منظم کنه خیلی کمک میکنه که بتونه همهی کارا رو با سرعت انجام بده. خب حتماً میتونی تصور کنی که سرعت توی این شرایط چه نقش مهمی داره و من میگم سیستماتیک نگاه کردن به اینکه چی رو کجا میذاریم برای نابینا از نون شب واجبتره. یکی دیگه از کارایی که باید بکنین اینه که روی آیتمهای کیفتون با بریل برچسب بزنین که بتونین زودتر به چیزی که دنبالش میگردین برسین. این برای کمبیناها هم خیلی اهمیت داره. باید حواستون باشه که ممکنه یه جای خیلی تاریک باشین و دید کافی نداشته باشین برای پیدا کردن چیزی که الآن واقعاً لازم دارین. پس بد نیست بتونین برای همه چی برچسب بذارین طوری که راحت باشین دقیقاً چیزی رو که میخواین سریع پیدا کنین. باید خیلی حواستون به بیماریهای دیگهای که دارین هم البته باشه؛ مثلاً اگه نیاز به انسولین دارین و باید حتماً یه جای خنک برای نگهداریش در نظر بگیرین قبلتر بهش فکر کنین که وسط بحران دچار مشکل نشین.
* تا اینجا ما بیشتر راجع به چیزای محسوس و فیزیکی حرف زدیم. چه اطلاعات ضروری نیاز هست که داشته باشیم؟
* بذارین فکر کنیم اصلاً نمیتونیم از گوشیامون استفاده کنیم. پس حتماً یه لیست مخاطبین با خط بریل برای خودمون درست کنیم که در صورت نیاز بتونیم باهاشون در ارتباط باشیم. همون لیستو به صورت بینایی هم داشته باشیم که اگر آسیب دیدیم دیگران بتونن ازش استفاده کنن. یه کپی از لیستتون رو به یکی از نزدیکان یا دوستاتون که اونجا زندگی نمیکنه هم بدین. این خیلی وقتا کمک کرده.
* یه چیز مهم که به ذهن من میرسه اینه که بعضی اطلاعات مثل اطلاعات پزشکی ما روی گوشیهامون ذخیره شده و خب وقتی ما از Voiceover یا Talkback استفاده میکنیم برای دیگران سخته که دقیقاً ازشون استفاده کنن. یا باید اونا رو توی لیست کاغذیمونم جا بدیم یا باید راهی پیدا کنیم که دیگران هم بتونن دقیقاً و راحت از گوشیهای ما استفاده کنن.