بلا نبینی نابینا، (قسمت دوم) ادامهی مصاحبه با اد هینز
مترجم: میرهادی نایینیزاده
* داشتیم دربارهی چیزهایی که باید توی کیف کمکهای اولیه میذاشتیم صحبت میکردیم. ما خیلی وقتها با کسانی سر و کار داریم که غیر از مشکل بینایی احتیاج به داروهای دیگهای هم دارن، اون افراد باید به چه چیزهایی دقت کنن در مواقع بحرانی؟
* بذارین تأکیدم رو بذارم روی دیابت که خیلیا به خاطر نابینایی یا هر مشکل بینایی دیگهای دچارش میشن، شما حتماً باید حواستون باشه که یه دستگاه اندازهگیری قند توی کیف ضروریاتتون بذارین که اون موقع خیلی بهش احتیاج دارین. یه چیز دیگه که باید بهش خیلی دقت کنین اینه که، بعضی از داروهای افراد دیابتی باید توی یه جای خنک باشن. به همین دلیل خیلی مهمه که قبل از ورود به بحران فکر یه خنک کنندهی درست برای چیزایی مثل انسولین باشید. این خیلی مهمه که شما یادتون نره حتی تو شرایط بحرانی هم باید بتونین شرایط جسمیتون رو چک کنین و مثلاً نذارین قندتون خیلی بره بالا یا افت قند محسوس پیدا کنین.
* چیزایی که تا حالا گفتیم بیشتر فیزیکی و محسوس بودن. بذار اد، یه کم راجع به اطلاعرسانی حرف بزنیم، توی این شرایط اول بهم بگو چه قدر اطلاعرسانی اهمیت داره و اینم بگو کلاً چیزی هست که برای ما با بقیه فرق داشته باشه؟
* هممون شنیدیم که لازمه یه لیست مخاطبین ضروری روی گوشیهامون داشته باشیم، اینم خیلی طبیعیه که، ما گوشیمون قفل باشه و فقط خودمون بدونیم چه طوری میتونیم بازش کنیم. حالا بیاین این شرایطو توی یه وضعیت دیگه ببینیم، تصور کنین شما در اثر یکی از بلایای طبیعی آسیب دیدین و یه نفر میخواد کمکتون کنه؛ شما هم نمیتونین گوشیتونو باز کنین. توی این وضعیت منطقیه که شما یه نسخهی کاغذی (هم به بریل و هم به بینایی) از اون لیست مخاطبین تو کیف ضروریاتتون داشته باشین که دیگران بتونن بهش دسترسی داشته باشن. تو اون شرایط اصلاً نباید فکر کنین فقط خودتون حق دارین به مخاطبینتون دسترسی داشته باشین. اینم خیلی خوبه که اون لیست رو کپی کنین و به یکی دو نفر که با شما زندگی نمیکنن بدین. تصور کنین شما نیاز به کمک دارین و کیف ضروریاتتونم دم دستتون نیست؛ یا اصلاً ممکنه شما اون موقع اون قدر عجول باشین که یادتون نیاد لیستتون رو کجا میشه پیدا کرد. خوبه که تلفن اون افرادی که بهشون اعتماد کردین یا دارین رو حفظ باشین تا توی این طور شرایط ازشون کمک بگیرین.
* این کاملاً درسته و باید بگم هدلی یه سری ورکشاپ برای درست کردن این طور لیستها داره که میتونه به درد خیلیا بخوره. حالا که از موبایل گفتیم، بذارین منم اضافه کنم که، خیلی از ما اطلاعات پزشکیمون رو روی گوشیهامون ذخیره میکنیم، خیلی وقتا اون دادهها خیلی اهمیت دارن و ما تنها کسایی هستیم که میدونیم باید قفل دستگاهمون چه طور باز بشه. خب همه مثل ما از تاکبک یا ویس اور استفاده نمیکنن که بدونن حرکات تعیین شده برای باز و قفل کردن گوشی میتونه فرق داشته باشه. امنیت استفاده از گوشی حتماً خیلی مهمه؛ ولی باید توجه داشته باشین که اون موقع شما احتمالاً نمیتونین برای دیگران توضیح بدین که، گوشی من این طوری باز میشه تا شما به مدارک پزشکی من دسترسی داشته باشین. وقتی میگم مدارک منظورم چیزایی مثل شمارهی بیمه یا هر چیزی که شما برای کارتون لازم دارین هم هست.
* ممنونم که به ورکشاپها اشاره کردی ریکی، از اونجا که اطلاعات هدلی برای همه در هر جای دنیا دسترسی پذیره توصیه میکنم همه به سایت هدلی سر بزنن و اطلاعاتی که اونجا هست رو ببینن. توی سایت هدلی کلی اطلاعات به درد بخور دربارهی مواجهه با بلایای طبیعی و مسائل مربوط بهش هست.
* آره کلی اطلاعات دربارهی کارهای اساسی که باید بکنیم توی سایت هست که توی این گفت و گو بهشون اشاره نمیکنیم. علاوه بر این کلی منابع خوبم هست که میتونه برای همه مفید باشه. حالا بذار فکر کنیم یه اتفاقی افتاده و ما نتونستیم پناهگاه خوبی گیر بیاریم؛ مثلاً سیل اومده یا آتشسوزی شده یا باید یه جا رو به خاطر طوفان سریع تخلیه کنیم. اگه فکر کنیم به اینکه وقت زیادی برای کارایی که باید انجام بدیم نداریم، چه کارایی هست که باید توی اولویت باشن؟ چی کار باید بکنیم که سریع از مخمصه خلاص بشیم؟
* خیلی سؤال خوبی کردی، اولین چیزی که باید بهش اشاره کنم اینه که، خودکفایی اصلیترین داشتهی یه نابینا توی چنین مواقعی هست. شما از قبل باید بدونین در چنین شرایطی باید اول با کجا تماس بگیرین، سراغ کی برین، مکانهای امن رو بشناسین و بدونین نزدیکترینشون به شما کجاست. شما باید اینم بدونین که، میتونین به یکی از دوستان یا آشنایانتون دسترسی داشته باشین که خونهاش نسبت به جایی که شما هستین فاصله داره؟
حالا بیاین فکر کنیم کل منطقه شما تحت تأثیر بحرانه. اینجاست که خودکفایی شما نقش خودشو به بهترین شکل بازی میکنه. اونایی که رانندگی نمیکنن معمولاً خودشون نمیتونن مسیرشونو پیدا کنن و دنبال کردن مسیر رو میسپرن به رانندههای تاکسی یا آژانسی که ازش استفاده میکنن؛ اما این نمیتونه خیلی برای ما نابیناها خوب باشه. ما وقتی دچار بحران میشیم نمیتونیم تصور کنیم کسی هست که میتونه دقیق به ما مسیر درست فرار رو توضیح بده. برای همین بهتره ما تو ذهنمون یه نقشهی درست از فاصلهی محل زندگیمون تا نقاط امن رو داشته باشیم. وقتی میگم نقشهی درست دقیقاً منظورم اینه که تمام پیچها و ریزهکاریها مد نظرمون باشه. اولش یه کم انجام این کار سخت به نظر میرسه ولی من فکر میکنم انجام این کار برای یه آدم خودکفا اصلاً کار دشواری نیست.
* خیلی از ما داریم تو برجهای بلند یا مجموعههای آپارتمانی بزرگی زندگی میکنیم که خروجیهای اضطراری دارن و بیشتر اونها نشانههایی دارن که باید ببینیمشون. برای این افراد توصیهات چیه اد؟
*خیلی وقتا راههای خروج اضطراری ته ساختمونا با یه علامت ریز مشخص شده که شما باید از قبل ازش اطلاع داشته باشین. توی بعضی از مجموعههای آپارتمانی هم کسایی هستن که اصلاً وظیفشون اینه که در مواقع بحران ساکنین رو تخلیه کنن. اگر شما قدرتمند و خودکفا باشین، راحت توی مواقع بحرانی از پس خودتون بر میاین و راه خروج رو پیدا میکنین. اینم مهمه که اصلاً نباید وقتی یه جایی آتیش میگیره دنبال آسانسور گشت. شما توی این مواقع حتماً باید بتونین از راه پله استفاده کنین. یادتون باشه سرعت اینجا حرف اول رو میزنه. پس شما باید از خودتون بپرسین که، من میدونم پلهها کجا هستن؟ میتونم راحت ازشون استفاده کنم یا باید تمرین داشته باشم؟ شایدم توی یه شرایطی بهتر باشه شما اصلاً توی خونتون باشین و منتظر کمک درست بمونین. توی این شرایط، آیا شما تابلوی هشدار رو از پنجره آویزون کردین؟ در مجموع باید بگم، این درسته که خیلی وقتا دیدن علامتهای اضطراری، بینایی نیاز داره و این باعث میشه ما خیلی وقتا نتونیم درست عمل کنیم. ولی داشتن یه پلن از قبل حتماً میتونه از هر چیز دیگه ای واجبتر باشه.
* خیلی ممنون اد که این اطلاعات رو به ما دادی. خیلی بحثها موند که میدونم میشد کلی راجع بهشون حرف زد و تو اونا رو هم توی سایت و هم توی جاهای دیگه گفتی.
حتماً از این به بعد مواجهه با بلایای طبیعی و هر بحران دیگه ای برای ما راحتتر میشه.