پیش از آغاز جشنواره تئاتر فجر امسال، خبر عدم حضور گروههای نمایشی معلولان در این جشنواره، خاطر هنرمندان دارای معلولیت را مکدر کرد. بسیاری از هنرمندان معلول اعتراض کردند و واکنش نشان دادند. کار به برگزاری جلسهای بین سرپرست اداره کل هنرهای نمایشی و مدیرکل توانبخشی آموزشی سازمان بهزیستی کشید.
زهرا نوعپرست در این جلسه گفت: منتخبان ۶ جشنواره منطقهای شامل ۱۲ اثر صحنهای و ۶ اثر خیابانی تحت عنوان “فراگیر” توسط سازمان بهزیستی به دبیرخانه جشنواره فجر معرفی شدهاند. اما اتابک نادری، که مخالف اصلی حضور معلولان در جشنواره فجر بود، با بیان این که در فراخوان جشنواره تئاتر فجر در تیرماه، به بخش «فراگیر» اشاره نشده، همچنان بر مخالفت خود پافشاری کرد.
در نهایت، با ادامه رایزنیها و اعتراضها، هیأتی شامل نمایندگان بهزیستی و دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر، با بررسی آثار برگزیده جشنواره منطقهای بهزیستی، برخی آثار را به چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر معرفی کردند.
در نهایت، برخی آثار مربوط به افراد دارای معلولیت به جشنواره راه یافتند. از میان آنها میتوان به نمایش قلادهای برای یک سگ مرده بهعنوان نمایش ویژه نابینایان، به کارگردانی غلامرضا عربی اشاره کرد. این نمایش، که اجرای آن بر متد بازیگری با اصوات و حس لامسه استوار است، پس از اجرای عمومی در مهر، آبان و آذر در پردیس تئاتر شهرزاد، با شرکت در جشنواره منطقهای آفتاب استان چهارمحال و بختیاری در شهرکرد، توانست با دریافت ۴ تندیس در بخشهای کارگردانی، طراحی لباس، طراحی حرکت و طراحی صحنه و همچنین تقدیر در طراحی نور و گروه بازیگران، بهعنوان نمایش برگزیده انتخاب و به جشنواره تئاتر فجر راه یابد.
مصطفی محمدی، که از ۳۵ سال پیش تاکنون در زمینه تئاتر و هنر فعالیت دارد و در جشنواره فجر، گروه نمایشی آس (به معنی ستاره) را روی صحنه برده، میگوید:
“بخش فراگیر جشنواره فجر امسال در حاشیه قرار گرفت. سال گذشته وضعیت بهتر بود؛ سالنها کاملاً پر بودند و بازخوردهای خوبی از مخاطبان دریافت میکردیم.”
محمدی، که اغلب آثارش بر مبنای تصویر روایت میشوند و با وجود حضور هنرمندانی با انواع معلولیتهای جسمی، ذهنی و بینایی در گروه خود، از اشاره مستقیم به معلولیت دوری میکند، میگوید:
“هنگامی که نام جشنواره میآید، همه انتظار دیدن بهترین آثار را دارند. با همین نگاه، تصور میکنند که آثاری که افراد دارای معلولیت در آن دخیل هستند، نباید در این جشنواره حضور داشته باشند. در حالی که در سالهای گذشته، برخی از آثار این هنرمندان از لحاظ کیفی حتی بالاتر از سایر آثار جشنواره بودهاند. اما نگاه افراد، به دلیل داشتن برچسب ‘فراگیر’ یا ‘معلولیت’، دچار سوگیری است.”
وی تأکید میکند که این برچسبها نتیجهی تفکر مدیران است، نه مردم یا مخاطب عادی. او میگوید:
“یکی از آثار من، که در جشنواره اقتباس اصفهان برگزیده و به جشنواره فجر معرفی شد، با این سؤال مواجه شد که آیا این کار واقعاً متعلق به شماست؟ تنها به این دلیل که من دارای معلولیت هستم.”
محمدی معتقد است که نگاه مردم نسبت به فعالیتهای افراد دارای معلولیت تغییر کرده و بهبود یافته، اما نگرش مدیران و مسئولان هنوز آمیخته با تحقیر است و کمکهایی که انجام میشود، اغلب از روی ترحم است، نه اعتقاد به توانایی معلولان.
او میگوید:
“گروههای هنری افراد دارای معلولیت و سایر گروهها هیچ تفاوتی با هم ندارند. همه باید در کنار هم رقابت کنند. اگر اثری کیفیت لازم را داشته باشد، باید منتخب شود و اگر کیفیت مطلوبی ندارد، منطقی است که انتخاب نشود. اما در فضای جشنواره فجر، افراد دارای معلولیت محکوم به حذف هستند، زیرا تصور میشود که نباید در کنار سایرین حضور داشته باشند. انگار برای آنها جشنوارهای جداگانه لازم است تا در کنار جامعهی خودشان قضاوت شوند.”
محمدی توضیح میدهد که فقر فرهنگی برخی مدیران حوزه هنر، تئاتر و نمایش، باعث شد که امسال برای حضور در جشنواره فجر با مخالفت، مشکل و چانهزنی مواجه شوند. او میافزاید:
“اتابک نادری معتقد بود که معلولان باید جشنوارهای ملی برای خود داشته باشند، در حالی که بهزیستی جشنوارههای منطقهای برگزار کرده و از هر منطقه ۲ کار صحنهای و ۲ کار خیابانی به جشنواره فجر معرفی کرده است.”
یکی از مواردی که محمدی به آن اشاره میکند، عدم اهدای تندیس به اثر برگزیدهاش در جشنواره بود. او میگوید:
“به کار من، که در جشنواره برگزیده شد، تنها لوح تقدیر دادند و تندیس ندادند. احتمالاً به این دلیل که من دارای معلولیت هستم، اثرم را شایسته دریافت تندیس ندانستند. این در حالی است که داوران سرشناسی همچون قطبالدین صادقی، شهرام زرگر و دکتر امرایی در جشنواره تئاتر منطقهای، کار مرا داوری کرده بودند.”
با وجود حضور گروههای افراد دارای معلولیت در جشنواره فجر و کسب برخی رتبههای برتر، در هیچ رسانهای – حتی در سایت بهزیستی – از موفقیت آنها یاد نشده است.
محمدی با گلایه از عدم حمایت بهزیستی اظهار میدارد:
“دو سال پیش، با هزینه شخصی، در دانشگاه هنرهای زیبای ارمنستان و در حضور هنرمندان برجسته جهانی اجرا داشتم و برگزیده شدم، اما در اثر بیتوجهی بهزیستی، هیچ بازتابی در رسانهها نداشت.”
وی اضافه میکند:
“هر اشارهای که به فعالیتهای من شده، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد بوده است، نه بهزیستی. بهزیستی فقط در جشنوارههای داخلی خود از ما یاد میکند، و این بیتوجهی باعث شده که مدیرانی مانند اتابک نادری، این حوزه و فعالان آن را جدی نگیرند.”
محمدی با تأکید بر اهمیت فعالیتهای فرهنگی در تغییر نگاه جامعه به افراد دارای معلولیت، میگوید:
“در ۳۰ سال گذشته، تغییرات بسیاری در نگرش مردم نسبت به معلولان و فعالیتهای هنری آنها ایجاد شده است. اما هنوز هم نیازمند تلاش بیشتر برای تغییر نگاه مدیران و مسئولان هستیم.”
او در پایان میافزاید:
“جشنواره فجر نباید حضور معلولان را تنها بهعنوان یک حرکت نمادین بپذیرد. بلکه باید به تواناییهای این هنرمندان توجه واقعی داشته باشد.”