نمی‌توانم در جامعه نباشم، دستیابی به جامعه‌ای فراگیر و عادلانه ، حقوق من در جامعه

آرمین رسولی (مدیر گروه آکادمی نابینایان)

0

حال که به هفتمین بخش از مجموعه «نمی‌توانم در جامعه نباشم» رسیده‌ایم، قصد دارم به موضوعی بپردازم که تمام موضوعات قبلی را شامل می‌شود. تمام موضوعاتی که در شش شماره گذشته به آن‌ها پرداختیم به‌نوعی حقوق ما در جامعه هستند؛ پس می‌توانیم بگوییم صرفاً حضور ما در جامعه یک حق است که برای دستیابی به این امر باید به مجمو‌عه‌ای از حقوق دست پیدا کنیم.

همان طور که در شماره‌های قبلی به نامناسب بودن معابر شهری پرداختیم، می‌توانیم بگوییم ما برای دست‌یافتن به اولین حق خودمان که استفاده از معابر شهری یا وسایل نقلیه عمومی است با چالش مواجه هستیم. یکی از ابتدایی‌ترین نشانه‌های یک موجود زنده، حرکت است و ما عملاً برای حرکت با مشکل مواجه هستیم.

چه راهی برای حل این مسئله وجود دارد؟ یکی از روش‌های مؤثر در مناسب‌سازی مبلمان و معابر شهری، پیگیری مداوم و گروهی از طریق تماس با سامانه 137 است؛ شما می توانید با گزارش کردن مشکلاتی که در شهر خود با آنها مواجه هستید نقشی در بهبود شرایط ایفا کنید .

یکی دیگر از اساسی‌ترین حقوق افراد دارای آسیب بینایی، حق استفاده از آموزش‌های باکیفیت و منابع آموزشی دسترس‌پذیر است. آموزش‌وپرورش استثنایی تا حدودی توانسته زمینه تحقق اهداف در این زمینه را فراهم کند؛ اگر‌چه کاستی‌هایی همچنان وجود دارند. ساماندهی نادرست معلمان و نیز محدود بودن تعداد کتب بریل به دلیل هزینه‌بر بودن فرایند چاپ از‌جمله نقص‌های موجود در سیستم آموزش استثنایی هستند.

یکی دیگر از موارد حائز اهمیت، حق داشتن فرصت شغلی به‌صورت برابر با افراد بینا است. مناسب نبودن فضای کاری، عدم دسترسی کامل به فضا‌های کار‌یابی مانند برخی سایت‌ها، عدم تمایل کارفرمایان برای استخدام افراد با مشکل بینایی و… انتخاب شغل را برای افراد نابینا دشوار کرده است.

خبر خوب این است که به‌تازگی تحولات شگرفی در این زمینه در حال شکل‌گیری است و مرتباً اسامی نرم‌افزارهای پرکاربردی را می‌شنویم که برای افراد دارای آسیب بینایی دسترس‌پذیر شده‌اند. تولیدات فرهنگی مانند فیلم‌ها و سریال‌ها هم به‌سرعت در حال متناسب‌سازی هستند. انتظار می‌رود سیستم‌های دولتی نیز با این تحولات مثبت همگام شوند.

قبل از این که به یکی از مهم‌ترین حقوق اولیه نابینایان و کم‌بینایان بپردازم، می‌خواهم به حق استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی بپردازم که مکمل حق استفاده از معابر شهری و حرکت است. می‌دانم که در این زمینه شهرداری‌ها فعالیت‌های مثبت زیادی انجام داده‌اند؛ اما، باید بپذیریم که برخی محدودیت‌ها هنوز هم احساس می‌شوند. یکی از این محدودیت‌ها، اعلام صوتی سیستم اتوبوس‌رانی و مترو در هنگام توقف، تغییر ایستگاه، تأخیر، نقص فنی و… است.

و اما بالاخره حق تصمیم‌گیری مستقل؛  مهم‌ترین و نهایی‌ترین حق یک انسان که به معنای داشتن حق تصمیم‌گیری در مسائل شخصی، مالی و قانونی بدون هیچ تبعیضی است. فرد دارای آسیب بینایی باید بتواند آزادانه در مورد مسائل شخصی خود مانند تفریحات، رشته تحصیلی و شغل تصمیم بگیرد و مدیریت مالی زندگی‌اش را در دست داشته باشد. این امر در حالی محقق می شود که سیستم بانک‌داری شرایط لازم را برای مدیریت مالی یک فرد دارای آسیب بینایی به طور کامل فراهم کرده باشد و نیازمندی یک فرد دارای آسیب بینایی را به  فرد امین برای انجام کار‌های بانکی در مدیریت مالی لغو کند. البته این نظر می‌تواند از دید افراد مختلف متفاوت باشد.

یک فرد دارای آسیب بینایی ممکن است در موارد بسیاری مانند استخدام و تبعیض‌های ناشی از داشتن آسیب بینایی، دچار مشکل شود؛ بنابراین، باید از این حق برخوردار باشد که از حقوق او در مقابل این تبعیض‌ها و قانون‌شکنی‌ها از او حمایت شود. این امر نیازمند آگاهی فرد از حقوق و شرایط ویژه‌ای است که برای او در جامعه در نظر گرفته شده است.

نکته بسیار مهمی که در تمامی هفت قسمت این نوشتار، که با نام «نمی‌توانم در جامعه نباشم» به شما تقدیم شد، وجود دارد، آگاهی است؛ همه ما می‌دانیم عدم آگاهی ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی است و تفاوتی ندارد که این عدم آگاهی از طرف ما باشد یا از سمت افراد جامعه. بکوشیم در ابتدا آگاهی خود را افزایش دهیم و سپس در آگاهی بخشیدن به افراد جامعه کوشا باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --