Career Education for Children Who are Blind or Visually Impaired
بخش 1:
این جستار برای ماهنامه نسل مانا ترجمه شده است.
دکتر کارِن ولف (Karen Wolffe ) در مورد اهمیت بالای شروع آموزش مهارتهای ضروری جهت دستیابی به موفقیت از سنین پایین در کودکان صحبت میکند.
در این کارگاه آنلاین، دکتر ولف اهمیت آموزش شغلی را برای دانشآموزان نابینا و کمبینا گوشزد میکند و معتقد است که در جریان رشد کودک، اینگونه آموزشها باید خیلی زود و از سنین پایین شروع شده تا در آینده ابزار مهمی برای کسب موفقیت توسط کودک باشد. علاوه بر این، دکتر ولف در مورد فرصت طلایی آگاهی شغلی و نقش اساسی آنها در تحقق رؤیاهای کودکان در آینده صحبت میکند. در نهایت، به موانع و چالشهایی اشاره میکند که افراد نابینا یا کمبینا در مسیر شغلی خود با آن مواجه هستند.
عناوین:
- مقدمه
- موفقیت شغلی، نتیجه آموزش شروع زودهنگام
- آگاهی شغلی
- فراهم ساختن فضایی برای رؤیاپردازی
- آماده سازی شغلی
- موانع و چالشها
- چه باید کرد؟
1: مقدمه
ولف ضمن اشاره به اهمیت آموزش شغلی برای افراد با آسیب بینایی، از اینکه شغل وی بهگونهای است که با افراد نابینا و ناشنوا – نابینا در ارتباط است، ابراز خوشحالی میکند و میگوید من عاشق کارم هستم، من دوست داشتم که با افراد ناشنوا – نابینا کار کنم، عاشق جنبههای بصری زبان اشاره بودم و از اینکه به هر شکل ممکن میتوانستم احساسات خودم را به آنها منتقل نمایم، لذت میبردم.
نکتهای که از کارکردن در این محیط متوجه شدم، این بود که اگرچه به من مربی صنایعدستی میگفتند، اما آنچه که من آموزش میدادم و به آن توجه داشتم، این روزها به آن مهارتهای پیش حرفهای میگویند. دریافتم که به شاگردانی که با آنها کار میکردم، آموزش میدادم که چگونه زمینههای کاری و ابزار کار خود را سازماندهی نمایند، چگونه بهموقع در محل کار حاضر شوند و نهایتاً چگونه یک محصول را تولید کنند. متوجه شدم که نزدیکشدن به افرادی که قرار است در فرایند توانبخشی با آنها کار کنم، گامی بسیار مهم و اساسی است.
جالب اینکه زمان فعالیتم در مرکز توانبخشی، از تمام توانخواهان و اکثر مراجعین میشنیدم که مشکل بزرگ آنها، عدم توجه به نیازهایشان و تأمین این نیازها در دوران دانشآموزی از طرف مدرسه و خانوادههایشان بود. این دانشآموزان در اوایل کودکی خود بسیاری از اطلاعات اساسی را ازدستدادهاند. باید بگویم زمانی که تصمیم گرفتم هم با کودکان و هم با خانوادههای آنها کار کنم، بسیار خوشحال بودم. چون به دنبال راهی برای آموزش به بزرگسالان میگشتم.
از قضا وقتی با بچهها، خانوادهها و معلمهای دیگر کار میکردم، به من میگفتند که مشکل، توانبخشی همین افراد است. آنها کاری را که نیاز بود، انجام نمیدادند. تمام چیزهایی را که باید بدانند، به آنها آموزش میدهیم و در ادامه بدون مسئله خاصی، با آنها توانبخشی انجام میشود.
پس چیزی که متوجه شدم این بود که در ابتدا باید اصلاح را از خودمان شروع کنیم. حقیقت موضوع این است که هیچکس نباید از مسئولیت خویش غافل شود. چیزی که در مورد خود و همکارانم متوجه شدم این بود که ما باید با کودکان، خانوادهها و بزرگسالان کار کنیم. اما اگر بتوانیم زودتر شروع کنیم، میتوانیم کارهای بیشتری برای حرکت افراد در مسیر شغلی آنها انجام دهیم. در اینجا ما به دنبال مقصر نمیگردیم. بلکه به دنبال این هستیم که دقیقاً چه کاری را باید انجام داد و چگونه باید انجام داد تا بیشترین اثربخشی را داشته باشد و این چیزی است که من متوجه شدم.
2: آموزش شغلی زمانی به بار مینشیند، که زود شروع شود:
ولف: به اعتقاد من، آنچه که واقعاً به آن نیازمندیم، یک رویکرد جامع و کلنگر است که در آن ما در مقام متخصص، تا جایی که امکان دارد هر چه زودتر در زندگی کودکان خردسالی که نابینا، ناشنوا/نابینا هستند، یا چندمعلولیتی هستند، مداخله نماییم و بهویژه زمانی که کودکان بیش از 6 ماه ندارند، ابتدا با والدین کار کنیم.
تا جایی که امکان دارد در سریعترین زمان ممکن به یاری خانوادهها برخیزیم و در مورد تفاوتهای موجود بین رشد یک کودک معلول بهویژه معلولیت حسی و رشد طبیعی کودکان عادی، به آنها کمک کنیم و خانوادهها را به این درک برسانیم که کودک آنها یک فرد فوقالعاده است؛ و این همان کودکی است که میتوانید او را دوست داشته باشید و پرورش دهید. باید توجه داشته باشید که این کودک به مراقبت بیش از حد شما نیاز ندارد، لازم نیست کار خاصی برای وی انجام دهید، بلکه همانطور که به فرزند دیگرتان آموزش میدهید، برای آموزش او هم وقت بگذارید. باید توجه داشته باشید که این کار را میتوانید با ابزارهای دیگری غیر از روشهای بصری انجام دهید.
به نظر من، باید بهعنوان اولین پیام، به والدین القا کنیم که شما دارای فرزند فوقالعادهای هستید، بچه زیبایی دارید و انتظار ما از شما این است که کاری که لازم است را انجام داده و فرزندتان را دوست داشته باشید.
همچنین از شما میخواهیم که نسبت به چگونگی و روش متفاوت آموزش فرزندتان آگاه باشید تا فرزندتان به طرز مناسبی رشد کرده و برای محیط بعدی یعنی مدرسه آماده شود و تمام اینها به معنی حرکت روبهجلو، داشتن آمادگی برای رفتن به محیطهای بعدی و کارهایی است که باید انجام دهید. دقیقاً به این خاطر است که لازم است ابتدا با والدین کار شود.
به نظر من، این فرایند ما را به نقطهای میرساند که بتوانیم با کودکان کار کنیم تا به آنها کمک کنیم آنچه را که برای محیطهای مهدکودک و پیشدبستانی نیاز دارند و آنچه که باید در مورد دوستان بینایشان بدانند، از قبل یاد بگیرند. دقیقاً چه کارهایی را باید انجام دهند، چگونه رفتار نمایند و چگونه با دیگران تعامل برقرار کنند؛ زیرا اگر این کار را انجام ندهیم، کودکان تمام وقت خود را به بازی کردن میگذرانند.
ولف: به باور من، کودکان باید مهارتهای ظریف شغلی را یاد بگیرند؛ مهارتها و رفتارهایی که برای کارفرمایان جذاب بوده و هر فرد شاغل به آنها احتیاج دارد. من، شما و اکثر جامعه باتکیهبر مجموعهای از اطلاعاتی که از خانه و انجام امور مربوط به آن کسب کردهایم، بالاخره یک روز شاغل خواهیم شد. یادگیری ما محصول مدرسه و مسئولیتهایی است که به عهده گرفتهایم. ما همچنین از طریق ورزشهای تیمی و فوقبرنامه یاد گرفتهایم و تمام این مفاهیم و تجارب شگفتانگیز که شاید کسی هم به ما نگفته باشد، برای آمادگی جهت انجام هر کاری لازم است و این موارد در واقع آمادگی کامل برای انجام هر فعالیت، کار یا شغل را فراهم میسازد. بهعبارتدیگر، هر زمان به یک شغل فکر میکنم، تمام طول زندگی و آنچه که در آن میگذرد، در ذهنم مجسم میشود.
ازاینرو، به نظر من در مورد کودکان معلول کاری که میتوان انجام داد این است که باید محیط یادگیری آنها را بهگونهای سامان بخشید که بتواند بهخوبی نیازهای آنها را تأمین سازد.
ادامه دارد…
برگرفته از سایت رسمی مدرسه پرکینز آمریکا