اخیراً به گوش ما رسیده که نابینایان زیادی از ناامن بودن معابر و اماکن عمومی در شهرها گلایهمند هستند و حتی درگیر حوادث و چالشهایی هم در این راستا شدهاند. ما همینجا این گلایهها و انتقادها را محکوم میکنیم و از همنوعانمان تقاضا داریم که بهجای گله و شکایت، آموزشهای کافی و لازم را برای حضور در جامعه دریافت کنند تا گرفتار چنین مشکلاتی نشوند. یکی از مهمترین مسائلی که نابینایان باید در مورد آن مهارت لازم را کسب کنند، نحوۀ تردد در معابر و استفاده از وسایل حملونقل عمومی بهصورت کاملاً ایمن است. حال برای آنکه کمی هم نسبت به همنوعانمان ادای دین کرده باشیم، چند نکتۀ آموزشی در همین راستا آماده کردهایم که در ادامه تقدیم میشود.
اساسیترین اصل برای یک نابینا جهت تردد در معابر شهری، عدم استفاده از پیادهروهاست. در واقع باید فرد نابینا بداند که پیادهرو برای تردد عابرین نیست و موارد استفادۀ آن متفاوت است. منتها چون در سایر جوامع اسم این معابر پیادهرو بوده، در بین مردم ما نیز این معابر به پیادهرو شهرت پیدا کردهاند. در اصل این معابر برای استفادۀ موتورسواران جهت تردد و پارک موتور خود، مغازهداران جهت استقرار اجناس خود، دستفروشان جهت پهن کردن بساط خود و حتی سازمانهای عمرانی مختلف جهت کندوکاو ایجاد شدهاند و اساساً حضور عابرین در این معابر غیرقانونی است و طبیعتاً اگر هم عابری در حین عبور از این پیادهروها دچار حادثه شود، مسئولش خودش است. پس ما از نابینایان خواهش میکنیم که برای تردد در سطح شهر، از وسط خیابانها استفاده کنند و نهایتاً مایل به کنار خیابانها شوند؛ هرچند که کنار خیابانها هم به دلیل پارک خودروها و موارد دیگر ممکن است ناامن باشد؛ اما خطرش از پیادهروها به مراتب کمتر است. خیابان حداقل صاف است و برای تردد خودروها هم که شده کمتر در آنها ناهمواری دیده میشود. ضمن اینکه معمولاً موتورها در خیابانها به جز مواردی که پیادهرو وجود نداشته باشد، حضور ندارند و از این حیث نابینایان امنیت بیشتری در خیابانها خواهند داشت. البته ممکن است خودروهای در حال حرکت با فرد نابینا برخورد کنند که جای هیچ نگرانی نیست؛ چراکه اگر خودرویی با فرد نابینا تصادف کند، با توجه به این که وسط خیابان این اتفاق رخ داده و معمولاً سرعت خودروها به خاطر ترافیک زیاد نیست، احتمال آسیبدیدگی بهصورت جدی برای فرد نابینا کمتر است و اگر هم خودرو با سرعت بالا با فرد نابینا تصادف کند، دیگر آسیبی در کار نیست و فرد مورد نظر مرحوم میگردد و دیگر رنج درمان و مسائل مربوط به آن را نخواهد کشید و در کنارش دیهای هم نسیب بازماندگانش خواهد شد که بههمینخاطر کلی ایشان دعایش خواهند کرد. اما اگر در پیادهرو موتور به فرد نابینا بزند، نمیمیرد که هیچ، دست و پایش میشکند و میافتد روی دست خانواده و ضمن تحمل رنج فراوان، لعنت ایشان را هم به جان خواهد خرید. پس همنوعان عزیز رعایت کنید که یا آسیب نبینید یا اگر هم دچار حادثه شدید، از بین بروید.
اما یکی از چالشهای مهم نابینایان، عبور از چهارراههاست؛ چراکه در صورت سبز شدن چراغ راهنما برای عابرین، باز هم موتورسواران به حرکت خود ادامه میدهند و متوقف نمیشوند. ما همینجا از همنوعانمان میخواهیم که برای عبور از چهارراهها این کار را زمانی که چراغ عابر قرمز است انجام دهند؛ چراکه زمان سبز شدن چراغ عابر، تمام موتورها از چهارراه رد شدهاند و وقتی چراغ عابر قرمز میشود، دیگر موتوری در چهارراه باقی نمانده که از آن عبور کند. پس فرد نابینا با خیال راحت میتواند از چهارراه عبور کند. نگران خودروها هم نباشید. دلایلش را هم در بند قبل بیان کردیم. البته همیشه استثنا هم وجود دارد و ممکن است بعضاً در این مواقع با موتورسوارانی مواجه شوید که باز هم جای نگرانی نیست. این گروه از موتورسواران خطری برای شما ندارند و متأسفانه در زمرۀ کسانی قرار گرفتهاند که عملیات فرهنگسازی با موفقیت رویشان انجام شده یا دوست و فامیل نابینا دارند و مراقب شما هستند. حتی دیده شده که دوستان موتورسوار ما درون خود به اختلاف خورده و مورد داشتهایم که با سرعت یکصد کیلومتر در ساعت در پیادهرو ویراژ دادهاند و در صحبت با دیگران، دیگر موتورسواران را سرزنش میکنند و نسبتهای نامتعارفی هم به آنها میدهند.
اما اخیراً دیده شده که برخی از نابینایان در حین استفاده از وسایل حملونقل عمومی، وسایلشان از سوی دوستان زحمتکش سارق ربوده شده است. البته ما دوستان سارقمان را سرزنش نمیکنیم. بالاخره این هم برای خودش شغلیست و این قشر از جامعه هم باید امرار معاش کند و ما همینجا به این دوستان خستهنباشید میگوییم و البته به ایشان توصیه میکنیم که سراغ نابینایان نیایند؛ چراکه از این دوستان آبی برایشان گرم نمیشود. فوقش یک کیف پر از انواع کارتهای مختلف گیرتان میآید که زحمت دور انداختنشان هم میافتد گردن شما. اما به همنوعان خود هم توصیه میکنیم زمانی که سوار مترو یا اتوبوس میشوند، اگر جا نبود بنشینند، برای ایستادن و نیفتادن، از گرفتن میله و این نوع لوسبازیها خودداری کنند. زیرا در این مواقع است که دست شما مشغول میشود و زمینه برای حضور موفق عزیزان سارق فراهم میشود. شما بهتر است میله را نگیرید و بدون گرفتن جایی بایستید. چون داخل اتوبوس یا مترو شلوغ است و جمعیت با فشردگی ایستادهاند، اگر هم تکان بخورید، زمین نمیخورید و فوقش با افراد کناریتان برخورد میکنید که چون نابینا هستید، مشکل با یک عذرخواهی حل میشود. فایدۀ دیگری که این کار برایتان دارد این است که اگر یکی دو بار با اطرافیانتان برخورد کنید، کسانی که نشستهاند، دلشان برایتان میسوزد و جایشان را برای نشستن به شما میدهند. بهاینترتیب، هم از اموالتان محافظت کردهاید و هم در اکثر مواقع جا برای نشستن گیرتان میآید. دیگر همهجا هم قرار نیست به دنبال نشان دادن توانمندیهای خود باشید و لطفاً از این بچهمثبتبازیها در نیاورید که برایتان گران تمام میشود.
در پایان به شما توصیه میکنیم که اصلاً به ما اعتماد نکنید؛ چراکه ما ساعتی پیش در اتوبوس بودیم و کیفمان را زدند. از اتوبوس پیاده شدیم و در حین حرکت در پیادهرو، یک موتوری نزدیک بود به ما بزند و وقتی رفتیم از خیابان به مسیر خود ادامه دهیم، خودرویی از روی عصایمان رد شد و آن را تبدیل به سیخ کباب نمود. این شد که همانجا تصمیم گرفتیم از تاکسی اینترنتی استفاده کنیم؛ ازاینرو گوشی را از جیب خارج کردیم و تا خواستیم از آن استفاده کنیم، آن را هم زدند. در نهایت به روش سنتی یک خودرو دربست کردیم و ازآنجاکه نه کیف پول داشتیم و نه گوشی، کرایهاش را در منزل از خانواده ستاندیم و تقدیم ایشان نمودیم. پس در پایان به شما توصیه میکنیم که بنشینید در خانههایتان و اینقدر در شهر نپلکید. اصلاً چه معنی دارد نابینا در شهر تردد کند! اگر هم اصرار دارید که در سطح شهر باشید، همین که هست! و دوستمان در این رابطه چقدر بهجا گفته است:
ای قشنگتر از پریا
تنها تو کوچه نریا
امضا: یخ نکنی نمکدون