تعطیلی مدیریتشده تنها روزنامه نابینایان کشور: مدیرمسئول ایران سپید پاسخگو نیست
رویا بابائی، خبرنگار حوزه معلولان
سال گذشته با روی کار آمدن مدیریت جدید مؤسسه مطبوعاتی ایران، روزنامه ایران سپید به دلایل نامعلومی تعطیل شد. کسی در این رابطه روشنگری نکرد؛ اما آنانی که از نزدیک به ماجرا آگاهی داشتند، گفتند که مدیران تازه از راه رسیده این مؤسسه، انتشار ایران سپید را برنمیتابند، مسائل نابینایان برایشان بیاهمیت است، تنها روزنامه ویژه نابینایان کشور را هزینهبر میدانند و اگرچه مدعی کار فرهنگی هستند؛ با وظایف فرهنگی، اجتماعی و انسانی بیگانهاند. به هر روی ایران سپید را سیاه کردند، نیروهای حقالتحریریاش را تعدیل و نیروهای ثابتش را منتقل کردند و برای قدیمیترین نیروی این روزنامه که سالیان دراز مدیرمسئول بود، پایان مأموریت زدند تا به خبرگزاری ایرنا برگردد.
کمی بعد ماجرا خبری و صدای اعتراض نابیانایان بلند شد. مدیران مؤسسه تغییر موضع دادند. ظاهراً کمی عقب نشستند و اعلام کردند از تعطیلی ایران سپید منصرف شدهاند؛ درحالیکه این تصمیم، انصراف نبود؛ تغییر تاکتیک بود. یعنی اتخاذ بهترین روش که توسط آن هم بتوان روزنامه را تعطیل نگاه داشت و هم با ادعای عدم تعطیلی، صدای اعتراضات را خاموش کرد.
درویش جواب نداد
به هر راه و روشی که متوسل شدیم، درویش، مدیرمسئول فعلی ایران سپید، حاضر به گفتوگو و پاسخگویی به ابهامات موجود دربارۀ این روزنامه نشد و اگرچه قول صحبت تلفنی داده بود؛ حتی حاضر به جواب دادن تماسهای ما نشد. اما سهیل معینی، مدیرمسئول با سابقۀ 25 ساله ایران سپید، در اینباره برایمان مفصل توضیح داد.
ایران سپید روزنامه تجاری نیست
سهیل معینی گفت: سال گذشته هیئتمدیره جدید مؤسسه ایران به محض رویکارآمدن، از همان ابتدا نشان دادند که اعتقادی به انتشار روزنامه ایران سپید ندارند. دلایل مدیریت جدید این بود که ایران سپید هزینه سنگینی دارد، انتشارش مقرونبهصرفه نیست و هزینه موردنیاز آن را نداریم؛ درحالیکه واقعیت این است که انتشار این روزنامه چیز جدیدی نیست که هزینهاش نامشخص باشد.
معینی ادامه داد: در تمام این سالها مؤسسه ایران، به روزنامه ایران سپید بهعنوان یک روزنامه تجاری نگاه نکرده بود و از این روزنامه انتظار درآمدزایی نداشته بود؛ چون این مؤسسه یک مجموعه دولتی است و ایران سپید تنها روزنامه دولت در فضای نابینایان است؛ بنابراین دولت به این روزنامه همواره بهعنوان یک پدیده خاص فرهنگیانسانی نگاه کرده است.
وی افزود: بااینحال ایران سپید نهتنها هزینهزا و فاقد درآمد نیست؛ بلکه تحت حمایت وزارت ارشاد قرار دارد و در سالهای گذشته نیز بخشی از هزینههای آن از طریق سازمان بهزیستی تأمین میشده است.
وی تأکید کرد: این حرف که ایران سپید درآمد ندارد، حرف غلطی است؛ چراکه ایران سپید جزو نشریات خاص محسوب میشود و بههمیندلیل وزارت ارشاد به مؤسسه ایران سالانه کمک مالی میکند و اتفاقاً روزنامه اصلی ایران نسبت به ایران سپید، از وزارت ارشاد کمک محدودتر و در حد سایر مطبوعات دریافت میکند؛ ولی ایران سپید به دلیل اینکه طبق تعاریف وزارت ارشاد نشریه خاص تلقی میشود، هرساله بودجه میگیرد و چاپ ایران سپید برای مؤسسه مطبوعاتی ایران هزینهای ندارد.
قدیمیترین عضو تنها روزنامه نابینایان کشور همچنین بیان کرد: ایران سپید از سال ۱۳۷۵ منتشر میشود و در تمام این سالها با وجود تغییر دولتها و افتادن آن به دست جناحهای مختلف که طبعاً محتوای سیاسی روزنامه را هم دگرگون میکرد، همه دولتها به استثای مدیریت فعلی مؤسسه ایران، به انتشار ایران سپید متعهد بودند.
به گفته وی، مدیریت جدید مؤسسه ایران به محض استقرار، برای من در سمت مدیرمسئول ایران سپید، پایان ماموریت زد و من به ایرنا برگشتم؛ با اینحال من علاوهبر مکاتبه با مدیرعامل مؤسسه، حتی برای او یک فایل صوتی ارسال کردم و توضیح دادم که این روزنامه یک روزنامه فرهنگی است و نباید با چشم روزنامه سیاسی، تجاری، اقتصادی به آن نگریست؛ اما متأسفانه عزم آنها برای تعطیلی روزنامه جزم بود و برای همین ایشان با من که قدیمیترین نیروی مؤسسه ایران هستم و از ۲۵ سال پیش و از ابتدای کار ایران سپید با این روزنامه همکاری دارم، حتی به منظور تشکر یا اعلام پایان همکاری هم حاضر به دیدار نشد.
ایران سپید از آغاز تا پایان
معینی با اشاره به روند آغاز فعالیت ایران سپید، توضیح داد: سال 1375زمان آغاز فعالیت روزنامه، ایران سپید سه روز در هفته و با ماشینهای چاپ عادی چاپ میشد. پس از یکسال به چاپ روزانه رسید. ابتدا چاپ صفحات آن یکرو و به مرور دو رو و کمکم با ماشینهای چاپ بریل چاپ شد و کمکم با همکاری بهزیستی و پرداخت حق اشتراک نود درصد از مشترکین ایران سپید توسط بهزیستی، ایران سپید توسعه یافت.
وی افزود: زمان ریاست انصاری در بهزیستی و مدیریت وردینژاد در ایرنا، صحبت از این شد که ایران سپید به یک مؤسسه مطبوعاتی مستقل تبدیل شود و به جز ایران سپید، نشریات جانبی نیز منتشر کند و انتشار ماهنامه ویژه بانوان نابینا، هفتهنامه ورزشی نابینایان، هفتهنامه تخصصی ادبی و… از جمله نشریاتی بودند که انتشار آنها را برنامهریزی کردیم.
مدیرمسئول قدیمی ایران سپید بیان کرد: حتی حوالی سال ۱۳۸۰ با رایزنیهای بهعمل آمده، مجلس برای اولینبار برای کمک به ایران سپید بودجه ویژه به وزارت ارشاد تخصیص داد و مقرر شد تا دو سال این کمک تداوم یابد و پس از آن برای ایران سپید ردیف اختصاصی بودجه معین شود.
وی اضافه کرد: حتی بحث توسعه روزنامه ایران سپید را به این مرحله رساندیم که قرار شد برای چاپ آن ماشینهای چاپ بریل وارد کنیم و ساختمان جدا بگیریم؛ بنابراین در خیابان سهروردی، در اندیشۀ ششم دفتر گرفتیم. دیگر یک بخش یا سرویس از روزنامه ایران نبودیم؛ بلکه دفتر و هویت مستقل داشتیم و ایران سپید تا جایی اهمیت داشت که مسجدجامعی، وزیر وقت ارشاد، شخصاً دفتر آن را افتتاح کرد.
معینی ادامه داد: در آن بازه زمانی بهجز انتشار روزانه روزنامه، یک شماره ویژه نیز در هفته درمیآوردیم که هم بریل بود و هم ویژه افراد بینا با چاپ رنگی. هدفمان برقراری ارتباط بین نشریه و خانوادهها بود که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. در آن سالها امکانات زیادی برای ایران سپید گرفتیم و روزنامه مسیر رشد خوبی را طی کرد. یک سال حتی تعداد صفحات روزنامه از ۱۲ به ۲۰ صفحه رسید که اقدام مهمی بود. ماشینهای چاپ بریل هیچوقت وارد نشد؛ اما اگر وارد میشدند تیراژ ما در آن سالها به ۱۵ هزار نسخه میرسید.
به گفته وی، ایران سپید از سال ۱۳۹۲ صاحب سایت اختصاصی شد و مطالب روزنامه از آن طریق برای افراد بینا منتشر میشد و نابینایان هم با نرمافزار میتوانستند آن را بخوانند تا اینکه کمکم حمایتها کاهش یافت و روند رشد روزنامه آهسته شد. روزنامه دیگر توسعه خاصی نداشت؛ اما هر بار که دولت عوض میشد، ایران سپید همچنان برقرار بود، کار میکرد و تحریریه خود را داشت تا اینکه تیم فعلی از راه رسید و مدیران فعلی مؤسسه نشان دادند اهمیتی به این روزنامه و نقش آن در جامعه نمیدهند.
از نابینایان کشور گلهمندم
معینی همچنین با گلهمندی از جامعه نابینایان کشور گفت: در توقف فعالیت ایران سپید، جامعه نابینایان را هم مقصر میدانم. این گروه برای بقای روزنامه تلاش کافی نکردند، در اعتراض به تعطیلی تنها روزنامه اختصاصی خودشان یک سروصدای محدود کردند؛ اما برای حفظ این سرمايه مهم هیچوقت یک حرکت جمعی انجام ندادند؛ درحالیکه انتظار میرفت قدر این سرمايه را بدانند، حرکتی بکنند و نگذارند این اتفاق بیفتد.
وی افزود: من بهعنوان مدیرمسئول به تنهایی نتوانستم جلوی عدم انتشار روزنامه را بگیرم؛ چون هم تنها بودم و هم شبهه منافع شخصیام در میان بود و برخی گمان کردند من بهخاطر منافع خودم این مسئله را پیگیری میکنم و اینگونه شد که ایران سپید پس از ۲۵ سال فعالیت، تعطیل شد.
حفظ ظاهر برای بستن دهان معترضین
یکی از همکاران سابق ایران سپید که از نابینایان است نیز اعلام کرد: تعطیلی روزنامه، صدای جامعه نابینایان ایران را درآورد. همکاران ایران سپید در داخل مجموعه و جمع زیادی از افراد نابینا از بیرون فشار آوردند و نسبت به این اقدام اعتراض کردند. برای همین مدیران مؤسسه ایران که افراد محافظهکاری هستند، در ظاهر موضع خود را تغییر دادند و تحت این فشارها تسلیم شدند و گفتند انتشار روزنامه را ادامه میدهیم؛ درحالیکه این منظور واقعی آنها نبود؛ بلکه راهی بود برای بستن دهانها و ساکت کردن اعتراضها.
این منبع آگاه افزود: مدیرمسئول فعلی ایران سپید که سالهای انتهایی خدمت خود را میگذراند، منشی مدیران سابق مؤسسه ایران بود و چون تلاش داشت سالهای نزدیک به بازنشستگیاش را (بهمنظور دریافت مزایای بهتر در دوره بازنشستگی) با حکم مدیرمسئولی به پایان برساند؛ بنابراین ایران سپیدِ تضعیفشده و بهظاهر سرپا اما در واقع نابودشده را بهترین فرصت برای نیل به این مقصود دید.
وی گفت: بنابراین ایران سپید اکنون ظاهراً برقرار است؛ اما درواقع بهجای هر روز، هفتهای یکبار منتشر میشود، تعداد صفحات هفتگی آن حتی به اندازه صفحات یک روز نیست، محل چاپ و حتی تعداد شمارگان آن مشخص نیست و روزنامهای که قبلاً هر روز چاپ و در سراسر کشور توزیع میشد، اکنون با تعداد محدود چاپ میشود و حتی توزیع آن در سطح تهران هم محل تردید است.
این همکار سابق ایران سپید اضافه کرد: انتشار ایران سپید سمبلیک است تا کسی از عدم انتشار آن انتقاد نکند و علاوهبر آن حمایت ریالی ارشاد نیز از دست نرود؛ وگرنه ایران سپید عملاً از بین رفته است.
این منبع همچنین گفت: در سالهای کرونایی و محدودیت چاپ و توزیع روزنامه، یک پادکست دو ساعته تولید میکردیم تا نابینایان از آنطریق از اخبار روز مطلع شوند؛ اما مدیران فعلی ایران سپید همین پادکست را به پنج دقیقه کاهش دادهاند و تمام دستاوردهای روزنامه را از بین بردهاند.
مدیریت فعلی مؤسسه ایران فقر دیدگاهی دارد
یکی دیگر از افراد نابینا که تا سال گذشته در همکاری با ایران سپید بود نیز با بیان این مطلب که مسائل سیاسی آنقدر برای مدیریت جدید مؤسسه اولویت دارد که دیگر توجهی به مسئله نابینایان ندارند، گفت: میتوان گفت مدیریت فعلی مؤسسه فقر دیدگاهی دارد و قادر به درک یک پدیده فرهنگی اینچنینی نیست؛ برای همین از راه نرسیده، ایران سپید را متلاشی کردند.
به گفته وی، مهرههای اصلی این روزنامه از جمله سردبیر را به سرویس اجتماعی روزنامه ایران فرستادند، نیروهای حقالتحریر را تعدیل و با باقی همکاران قطع همکاری کردند.
وی ادامه داد: تا آذرماه سال گذشته، هشت نفر بهطور ثابت در این روزنامه کار میکردند، نیروهای حقالتحریر نیز حقوق ثابت ماهانه میگرفتند و با مؤسسه قراداد ثابت داشتند. از نیروهای ثابت سه نفر و از نیروهای حقالتحریر ثابت نیز سه نفر نابینا بودند که اکنون همه پراکنده شدهاند.
به امید زندهایم…
اکنون بیش از یکسال از تعطیلی مدیریتشده تنها روزنامه نابینایان در کشور میگذرد. با وجود تأکیدات دولت بر توجه به حمایت معلولان؛ اما در این یک سال هنوز از مسئولان کسی به عدم انتشار این روزنامه و بازی مدیران فعلی مؤسسه ایران با اعتبار 25 ساله آن واکنشی نشان نداده است.
اما از آنجا که روزگار هنوز بخش مهمی از روزهای خود را نشان نداده و ما معتقدیم روزهای خوب بسیاری در راه است؛ امیدمان را ذخیره کردهایم برای روزهای آفتابیِ در راه؛ برای روزی که دوباره مدیریتی دلسوز روی کار بیاید و باز ایران سپید عزیزمان را روسفیدتر از پیش احیا کند.
ما از همیشه تا هنوز امیدواریم و به امید زندهایم…