با توان باش هرچه خواهی کن مصاحبه نسل مانا با مهندس محمدرضا هادیپور، از اعضای مؤسس و عضو هیئت مدیرۀ کانون معلولین توانا
میرهادی نایینیزاده: دانشجوی دکتری پژوهشهای قرآنی
«لطفاً چند و چون فعالیتهای کانون توانا را برای مخاطبین ما تشریح کنید:»
«کانون توانا از سال ۱۳۷۴ با هدف توانمندسازی معلولین، تغییر نگرش جامعه به مقولۀ معلولیت و دفاع از حقوق معلولین فعالیت خود را آغاز کرد. یکی از کارهایی که در این راستا انجام شد، ورود به بحث اشتغال افراد معلول (اعم از نابینا، ناشنوا و معلولین جسمیحرکتی) بود. تجربهای که در این مدت فعالیت کانون به دست آوردم، نشان میدهد که بزرگترین مشکل جامعه در مواجهه با معلولین این است که آنها را افرادی ناتوان و محتاج تصور میکند. تغییر این باور -چنانکه پیشتر هم تأکید کردم- از اهداف اصلی تشکیل کانون محسوب میشد. تغییر این باور غلط البته در تمام شئون باعث تغییر در وضع زندگی معلولین خواهد بود که اشتغال یکی از این جنبهها را شامل میشود. ما برای رسیدن به این باور تلاش کردیم معلول را کسی معرفی کنیم که نمیتواند از اندیشۀ خود درست استفاده کند. برای توسعۀ بخش اشتغال، ما باید سرمایهای در اختیار میگرفتیم. ازآنجاکه پول گرفتن از مردم برای شروع کار را مغایر اهداف کانون میدانستیم، وارد کارهای خدماتی و مشارکتی شدیم. اکنون در زمینههای گوناگونی توانستهایم برای معلولین استان قزوین ایجاد اشتغال کنیم. تعداد نابینایانی که از طریق کانون مشغول به کار شدهاند، ۶۲ نفر است که حضوری فعال در عرصۀ کار دارند. میتوانم به شما بگویم که تا حد کمی توانستهایم با اتصال افراد جویای کار معلول و کارفرمایان با هم، الگوسازی در سایر استانهای کشور، و معرفی واقعی معلولین به جامعه، به اهداف کانون نائل شویم.»
«افراد نابینا برای ورود به مشاغل مختلف باید دارای چه تواناییهایی باشند؟»
پیش از هر چیز باید دقیق معلوم شود که ایستگاههای کاری که افراد نابینا میتوانند در آنها مشغول به کار باشند، دارای چه ویژگیهایی هستند. این اتفاقی است که امروزه در دنیا به آن توجه زیادی میشود و تحقیقات وسیعی در حال پیگیری است. از سویی باید توانمندی واقعی معلولین از طرف کارفرمایان مدنظر قرار بگیرد. بسیار پیش آمده است که کارفرمایان از ما خواستهاند تا افراد معلول بیشتری را به آنها معرفی کنیم؛ زیرا معتقد بودهاند افراد معلول کار را دلسوزانهتر از سایر افراد انجام میدهند. به نظر میرسد اصلیترین ایستگاه کاری برای نابینایان میتواند در حوزههایی باشد که صدا و بیان حرف اول را در آن میزند. نحوۀ مواجهۀ نابینایان با مسائل، این اجازه را به آنها میدهد که از بیان و ایجاد ارتباط درست برای کارهای خودشان بهترین استفاده را ببرند. البته هستند نابینایانی که در امور دیگر توانایی از خود نشان میدهند؛ اما عمده فعالیت این قشر از جامعه میتواند مبتنی بر بیان و حافظۀ قوی آنها باشد.»
«اجازه بدهید قدری مصداقی موضوع را بررسی کنیم: شما بهعنوان متولی استخدام افراد معلول در شرکت فیروز، چه انگیزهای را برای این شرکت در استخدام مهم میدانید و افراد نابینا چه کارهایی در این شرکت انجام میدهند؟»
«شرکت فیروز حدود ۱۸ سال است که نیروهای معلول استخدام میکند و افراد نابینا در خط تولید این شرکت مشغول به کار هستند؛ در خطوطی که کارها نیاز به دیدن ندارد و یک فرد نابینا یا نیمهبینا اتفاقاً با سرعت بیشتری میتواند از عهدۀ آنها بر بیاید. البته دو نفر از نابینایان در بخش دیتا و روابط عمومی شرکت فعالیت دارند؛ اما اغلب آنها در خط تولید مشغول بهکار هستند. لازم به ذکر است که ما نتوانستهایم توفیقی که در کارخانۀ فیروز برای استخدام افراد معلول بهدست آوردیم را در سایر بنگاههای اقتصادی داشته باشیم.»
«از منظر کانون توانا، با افراد معلولی که نتوانند خواستۀ کارفرمای خود را در انجام کار برآورده کنند، چه برخوردی باید بشود؟»
«باید توجه داشت که بنگاههای اقتصادی بیش از هر چیز به سودآور بودن خود توجه میکنند و این موضوع باعث میشود کسی بتواند در کار خود موفق باشد که امکان عملی ایجاد این سود را برای کارفرمای خود داشته باشد. من به تمام نابینایان توصیه میکنم که حد توانایی خود را در کاری که میتوانند انجام دهند، تا میشود بالا ببرند. این اقدام باعث میشود که امکان حذف آنها کمتر شود.»
«شما در بخشی از صحبت خود به بحث مسئولیت اجتماعی و وظیفۀ دولتها در قبال افراد معلول اشاره کردید. رابطۀ سازمان بهزیستی بهعنوان متولی امور معلولان با مجموعۀ شما چگونه است؟ آیا آنچه از پرداخت انواع بیمه در قانون کار بر عهدۀ سازمان است، به درستی اجرا میشود؟»
«سازمان بهزیستی بهعنوان یک نهاد حمایتی کار خود را به درستی انجام نمیدهد و این به نظر من به خاطر باور غلطی است که در ذهن مسئولین این نهاد وجود دارد. با بررسیهای صورتگرفته، معلوم شد که تنها دوونیم درصد از بودجۀ سازمان به اشتغال اختصاص دارد. اولویت سازمان بهزیستی اصلاً توانمندسازی و جبران عدم توانایی افراد معلول در مشاغل نیست و صرفاً یک نگاه مستمریپذیر در ذهن مسئولین آن وجود دارد. این نگاه باعث میشود ما بهعنوان یک نهاد معرف کارفرما رغبتی نداشته باشیم تا کسی را برای دریافت انواع بیمهها به سمت بهزیستی هدایت کنیم.»
«شما بهعنوان نهاد ترتیبدهندۀ مصاحبه کاری برای معلولین، چه سازوکارهایی دارید که بیشتر توانایی افراد معلول مدنظر کارفرما باشد؟»
«اولین چیزی که مدنظر ماست، یک شرح دقیق از خواستۀ کارفرماست که باید به کانون ارائه شود. ما باید بدانیم دقیقاً چه نوع نیروی کاری مدنظر بنگاه اقتصادی است تا بر اساس آن مابین نیروهایی که داریم جستوجو کنیم. از دیگر سو، ما در بانک اطلاعات خود میان افراد معلول بر اساس شرایط و تواناییها امتیازاتی را در نظر میگیریم که اولویت انتخاب افراد را برای ما آسانتر میکند. بر اساس این دو مؤلفه، مصاحبه زیر نظر کانون انجام میگیرد. پس از پذیرش توسط کارفرما، افراد معلول یک ماه بهطور آزمایشی مشغول به کار میشوند و چند و چون کار برای معلول توسط کانون پیگیری میشود. بسیار پیش آمده است که لیاقت یک فرد معلول باعث شده است که کارفرما از ما بخواهد افراد معلول دیگری را هم به او معرفی کنیم. اما مواردی هم بوده است که طرز مواجهه فردی که ما معرفی کردیم، با وظایف کاری خود طوری بوده است که شرکت مربوط دیگر نخواسته است که نیروی معلولی را استخدام کند. بههمیندلیل ما همیشه به تمام مراجعین خود تأکید داریم که شما نمایندۀ تمام افراد معلول هستید و کار شما قطعاً زیر ذرهبین سایر افراد خواهد بود.»
«کارفرمایان و افراد معلول چگونه میتوانند به شما متصل شوند؟»
«با توجه به سوابقی که ما در ایجاد اشتغال برای معلولین داشتهایم، نهادهای معرف مستقیماً افراد را به ما وصل میکنند. افراد باید حتماً عضو بهزیستی باشند و همینطور عضویت کانون را هم قبول کنند. بر اساس شرایط و شانس افراد، آنها باید انتظار پیدا کردن کار را از کانون داشته باشند. باید تأکید کنم که یافتن کار برای افراد معلول کار دشواری است و نباید انتظار افراد این باشد که به سرعت میتوانند وارد بازار کار شوند.»
علاقهمندان به موضوعات مرتبط با فضای کسبوکار میتوانند مشروح این گفتوگوی شنیدنی را در قالب یک فایل صوتی ذیل همین نوشته در وبسایت نسل مانا دانلود کنند.