از ۲۰ تا ۲۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۳، در خانۀ هنرمندان ایران رویدادی با عنوان «گذر از تاریکی» به همت مؤسسۀ پژوهشی کودکان دنیا و انجمن مجسمهسازان ایران برگزار شد. مخاطب این رویداد همۀ افراد نابینا و بینا از کودک تا بزرگسال بودند. در آن هنرمندان و تسهیلگران برای مخاطبان تجربهای مشترک با افراد دارای آسیب بینایی رقم زدند. مخاطبان باید در تاریکی قرار میگرفتند و آثار و موقعیتهای هنری را بدون حس بینایی تجربه میکردند. رویداد بخشهای مختلفی داشت که در ادامه به شرح آنها و چگونگی طرحریزیشان میپردازیم.
برگزارکنندگان رویداد
آسیب بینایی بنا بر شدت و زمان بروز، تأثیرات متفاوتی بر ابعاد روانی، رفاهی و کیفیت زندگی فرد میگذارد. با توجه به شیوع گستردۀ معلولیت بینایی در جهان و نیز توجه به این موضوع که تفسیر نابینایی و کمبینایی و رویکرد اجتماع به این افراد دستخوش تغییرات تاریخیست، به نظر میرسد که یکی از مسئولیتهای انسانی، پرداختن به مسئلۀ آسیب بینایی در بستر فرهنگی معاصر و چهبسا اصلاح نگرشهاییست که پیش از این رواج داشته است. توجه به حضور افراد نابینا و کمبینا در جامعه و خلق فرصتهایی که مشوق ایجاد پیوندهای اجتماعی با این گروه باشد، مثل هر مسئلۀ اجتماعی نیازمند هماندیشی و از ضرورتهای آن بسط گفتمانهای انتقادی پیرامونی با مشارکت افراد دارای آسیب بینایی و شنیدن سخن آنان است. از سوی دیگر، مثل هر امر دیگری که نیازمند اصلاح نگرش اجتماعی است، برای اثربخشی بیشتر میبایست بهصورت ریشهای و از طریق طراحی آموزشهایی که از زمان کودکی و نوجوانی در اختیار افراد قرار میگیرد به این موضوع توجه کرد.
مؤسسۀ پژوهشی کودکان دنیا بهعنوان سازمانی غیردولتی که بیش از سی سال است در زمینۀ رشد همهجانبۀ کودکان فعالیت میکند، سالهاست که در قالب کارگروه کودکان با نیازهای ویژه به این گروه از کودکان میپردازد. مؤسسه تلاش میکند بیش از هر چیز به طرق مختلف توجه ارکان جامعه را به این گروه از کودکان جلب کند تا گروههای تخصصی به نفع کودکان با نیازهای ویژه وارد میدان شوند.
کارگروه کودکان با نیازهای ویژۀ مؤسسه از نیمۀ دوم سال ۱۴۰۱ بر کودکان با آسیب بینایی متمرکز شد و در طول این مدت تلاش کرد از طریق نشستهای هماندیشی، دیدار با کارشناسان، برگزاری سخنرانیهای آموزشی، تولید محتوا و…به جوانب مختلف این موضوع بپردازد. این تلاش در سال ۱۴۰۲ هم ادامه پیدا کرد و از تابستان این سال جلسههای خود را متمرکز بر برنامهای پیش برد که در اردیبهشت سال ۱۴۰۳ با عنوان رویداد «گذر از تاریکی»، با مشارکت انجمن مجسمهسازان ایران؛ امیر اثباتی، مشاور رویداد؛ سمیه دادرس، دبیر اجرایی و گردآورنده؛ مژگان ملاحسینی، نمایندۀ انجمن مجسمهسازان ایران و گروهی از هنرمندان در خانۀ هنرمندان ایران برگزار شد.
در این راستا انجمن مجسمهسازان در بهمنماه ۱۴۰۲ از هنرمندان دعوت کرد تا آثاری را خلق کنند با این قرار که در فضای تاریک و با حواسی، غیر از بینایی تجربه شوند. در پاسخ به فراخوانی که منتشر شد، تعدادی از هنرمندان طرحهای خود را به دبیرخانۀ انجمن ارسال کردند و از بین آنها یازده اثر برای قرار گرفتن در فضایی کاملاً تاریک به انتخاب هیئت داوری متشکل از امیر اثباتی، زروان روحبخشان، کورش گلناری و فرشته موسوی انتخاب شد.
مواجهه با آثار تجسمی بدون استفاده از حس بینایی
آرزو دهقان، فرناز ربیعیجاه، پگاه سلیمی، مریم طالع، فریده عبادی، مهسا کریمیزاده، مهناز محمدجعفر، نرگس محمدیان، سعیده معصومه مهتدی، فرزانه مهری و مهناز یوسفی هنرمندانی بودند که آثارشان در کنار دو اثر از استاد محسن وزیری مقدم در گالریهای پاییز و میرمیران خانۀ هنرمندان ایران در فضایی کاملاً تاریک برای ادراک با حواسی به غیر از بینایی به معرض تجربه درآمدند. مخاطبان در این دو گالری باید بدون حضور نور مجسمهها را لمس میکردند. آثار کاملاً برای دست زدن امن و مناسب بودند و در ساخت آنها از مواد مختلفی چون چوب، پارچه، بافت، کاغذ، پلاستیک و فلز استفاده شده بود. افراد در این مکانها میتوانستند به شیوۀ متفاوتی نمادهای زنانه، سردیس، حالتهای هیجانی مختلف چهره یا گلهای برجسته روی قطعههای سرامیکی را تجربه کنند؛ با تا کردن کاغذ چیزی بسازند؛ لحظۀ انفجار و جنینی در رحم مادر را لمس کنند؛ با تجسمی از اشعار شاعران معروفی چون حافظ و شاملو مواجه شوند و به اسبی در حال دویدن و آهویی در حال جهیدن دست بزنند.
در گالری پاییز مسعود طاهریان که پیش از این بهعنوان کنشگر اجتماعی فعالیت داشت و با گروههای نمایشی و مؤسسههایی مثل شورای کتاب کودک در ارتباط بود، با پرفورمنس «نابینای سنگی در دل سایهها» تلاش کرد تعاملات اجتماعی افراد با آسیب بینایی را برای مخاطبان بازسازی کند. این هنرمند نابینا بهعنوان یک فرد متفاوت سنگشده، در بیانیۀ هنری خود چنین بیان کرد که میخواهد در دل تاریکی کنار مجسمهها به افراد نشان دهد بیتوجهی و عدم پذیرش جامعه، ذرهذره میتواند افراد متفاوت را تهی و محو کند.
گذر از تاریکی
بخش دیگر رویداد، تجربۀ حضور و گذر از تاریکی بود که در آن مخاطبان با وارد شدن به گالری زمستان، با فضایی کاملاً تاریک مواجه میشدند که با پردههای تیره از راهرو جدا شده بود. بعد از ورود باید عینک تیرهای به چشم میزدند و مشابه یک فرد نابینا، از موقعیت عبور میکردند. افراد با همراهی راهنمایان در مسیری قرار میگرفتند که با کمک طناب مشخص شده بود و در طول آن انواع تحریکهای چندحسی را تجربه میکردند. در بخش اول مسیر صفحههای بزرگی بود که از نظر لامسه با یکدیگر تفاوت داشتند. همچنین وسایل مختلفی برای لمس و تشخیص بود. روی زمین پله و سطح شیبدار طراحی شده بود و پای مخاطب در خاک یا خردهسنگ فرومیرفت. در بخش دیگر چیزهایی برای چشیدن و بوییدن بود. در مرحلۀ بعد انواع صداها پخش میشد که برخی از آنها میتوانست کمی آزاردهنده باشد. در بخش یکی مانده به آخر، صفحههای فلزیای آویزان شده بود که افراد با تکهچوبی میتوانستند موسیقی بنوازند. در پایان هم میزی بود که به افراد فرصت میداد تنها با نور گوشی همراه، حس و تجربۀ خود را روی کاغذ ثبت کنند. طراحی اولیۀ فضای تاریک را امیر اثباتی انجام داد و مدیریت اجرایی این فضا را نرگس محمدیان و طراحی صدای آن را حیدر نجفی به عهده گرفتند که با سایر همکاران تسهیلگرشان به مخاطبان کمک میکردند تا مسیر را ایمن و با اضطراب کمتر طی کنند.
نمایشگاه تجهیزات، آثار و محصولات تولیدشده برای نابینایان
در بخشهای دیگر رویداد که در گالری ممیز در جریان بود، در سالن اول نمایشگاه تجهیزات، آثار و محصولات تولیدشده برای نابینایان قرار داشت و در کنار آن آرمین رسولی به معرفی لوازم و تجهیزات توانبخشی ویژۀ افراد نابینا و کمبینا میپرداخت و گلناز رضوان و حدیثه دُرده کتابهای حسی لمسی مختلفی را به افراد نشان میدادند.
مریم رشغی در سالن میانی گالری ممیز انواع نقاشیهایی به خط بریل و طرحهای برجستهای الهام گرفته از قالی ایرانی با چیدمان بر روی زمین به نمایش گذاشت که مخاطبین با پای برهنه از روی آن عبور میکردند و در کنار او سحر یونسی بهوسیلۀ اثر خود که بهصورت لوحهای گلی ساخته شده بود، مخاطبان را با ساختار و حروف خط بریل آشنا میکرد.
هنر و آسیب بینایی
در سالن اصلی گالری ممیز که روی دیوارهای آن، تصاویری از نابینایان مشهور و آثار هنری با موضوع نابینایی قرار داشت، هر روز کارگاهها و جلساتی مناسب برای مخاطبین نابینا و بینا برگزار میشد. ازجمله برنامههای برگزارشده در گالری ممیز، پرفورمنس آزیتا رضایی بود که با اجازه از مخاطبان، افراد نابینا و بینا را تشویق میکرد تا صورت یکدیگر را لمس کنند و آنچه را درک کردهاند با گل حجم ببخشند. افراد بینا برای داشتن تجربهای برابر با افراد نابینا با چشمان بسته در این تجربه شرکت میکردند. آزیتا معتقد بود در این فرایند نه آنچه هست به نمایش گذاشته میشود نه دیگری همان شکلی است که میپندارد. آنچه ساخته میشود تنها وجه دیگری است که میتوان خود را آنگونه نیز دید. همچنین پرفورمنسی از ژاله نساری با الهام از اشعاری از مولوی اجرا شد که طی آن مخاطبین را با چشمهای بسته به تعامل با خود از طریق خواندن کلماتی از ابیات و ایجاد صدا از طریق ضربه زدن بر یک کاسه فرامیخواند.
ازجمله کارگاههای برگزار شده در رویداد میتوان از کارگاه بازیسازی از گروه پروژههای کودکی، کارگاههای با گوشهایت ببین از پگاه رضوی، خیال کن از تارا عمرانی و نمایش عروسکی از طناز تهرانی نام برد.
بخش دیگر رویداد نشستهای هماندیشی مختلفی بود که برای واکاوی مسئلۀ آسیب بینایی و نیازهای افراد نابینا و کمبینا برگزار شد و از متخصصان حوزههای مختلف مثل اعصاب و روان یا نشر دعوت گردید تا ارتباطات لازم بین فعالان اجتماعی برقرار شود. پوریا عالمی هم در جلسهای نقش نشریات و رسانههای جدید را در طراحی منابعی برای افراد با ویژگیهای خاص موردبررسی قرار داد.
در این رویداد با هدف برقراری پیوندهای اجتماعی میان هنرمندان با ویژگیهای متفاوت، از هنرمندان نابینا دعوت شد تا در رویداد حاضر شوند و آثار خود را به معرض نمایش بگذارند. گروه نمایشی آرشک و باران در دو نوبت نمایشنامهخوانی اجرا کردند. علی یونسی و ماهگل مقتدر هم اجرای موسیقی داشتند.
یکی از بخشهایی که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، نمایش فیلم مستند هفت فیلمساز زن نابینا به کارگردانی محمد شیروانی بود که در سالن ناصری به نمایش درآمد و صالح نجفی به نقد و بررسی این فیلم پرداخت. در نشستی دکتر عبدالرحمن نجل رحیم بعد از نمایش فیلم «ملاحت» که در سالهای گذشته ساخته بود، رابطۀ پزشک و بیمار نابینا و مسائل نورولوژی را تحلیل کرد. در نشست دیگری هم صفا سبطی و پریا فردوس بحثی را با عنوان: «امتناع از دیدن: فراخوانی برای ارتباط بدنمندانه با هنر» مطرح کردند.
از بخشهای دیگر رویداد میتوان به حضور ایده ابوطالبی و الیاس امینیان اشاره کرد که بهطور داوطلبانه به رویداد پیوستند و در لابی خانۀ هنرمندان، با توپها ماجراهایی برای مخاطبان ساختند و پرفورمنسهایی انجام دادند که توجه افراد را به بخشهای مختلف رویداد کشید. این دو هنرمند فضایی ساختند که مخاطبان با مسئلۀ تفاوت و آسیب بینایی درگیری ذهنی پیدا کنند.
در آخرین روز رویداد زهره فرمانی، امیر اثباتی، زروان روحبخشان، کورش گلناری و عباس ناصری، نظرات خود را با مخاطبان مطرح کردند و درنهایت مسعود طاهریان، ایده ابوطالبی و الیاس امینیان با اجرای پرفورمنسی با عنوان «تاریکروشن» که در آخرین دقایق طرح آن را ریخته بودند، رویداد را به پایان رساندند.
قابل ذکر است انجمن طراحان گرافیک ایران با طراحی هویت بصری رویداد توسط نواب قزلباش و مؤسسۀ حرف هنر با مستندسازی رویداد توسط مجتبی فلاحی در ثبت و ارائۀ این رویداد مشارکت داشتهاند.
***
سعی کردیم اینجا گوشههای دیدنی اتفاقهای رویداد را بهصورت مختصر ثبت کنیم و تا جای ممکن به سهم خودمان قدردان همراهی تکتک هنرمندان و تسهیلگرانی باشیم که ماهها برای شکل گرفتن این اتفاق تلاش کردند. رویداد «گذر از تاریکی» تمام شد، اما همچنان از تاریکیها عبور نکردهایم. امیدواریم با استمرار این دست تجربههای جمعی بتوانیم شرایط این عبور را فراهم کنیم و قدمبهقدم کاری برای درک و پذیرش تفاوتها انجام دهیم.