فیلم قمار زندگی به کارگردانی و نویسندگی عباس کسایی و محصول سال 1351 است. بااینکه قهرمان این فیلم دختری نابیناست، ولی کمتر در فیلمهای حوزۀ معلولیت و فیلمهای نابینایی معرفی شده است. این فیلم نسبت به بسیاری از فیلمهای نابینایی مهمتر و مؤثرتر است و رابطۀ مردم با یک نابینا را در دو سویۀ خوبیها و بدیها، بهوضوح، به تصویر کشیده، اما شاید به دلیل پررنگ بودن ساز و آواز در آن، در دهههای پس از انقلاب 57 کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این فیلم نکات بسیار آموزندهای دارد و لازم است نابینایان و خانوادههای آنان و علاقهمندان به سرنوشت این جامعه حتماً این فیلم را مشاهده کنند.
قمار زندگی فیلم فارسی است، در ایران ساخته شده و زمانش 108 دقیقه است. محمدکریم ارباب تهیهکنندۀ این فیلم بود و تقی مختار، شهین، دلکش، محمدتقی کهنمویی، هایک و لیلا فروهر، بازیگران مشهور، در آن نقشآفرین بودند.
ضرورت بررسی فیلمهای نابینایی
وبگاه منظوم در زمینههای مختلف این فیلم را ارزشگذاری و درمجموع نمرۀ 3 یا 4 از ده را پیشنهاد کرده است، البته هرچند در بررسی هر فیلم؛ جنبههای فنی چون نورپردازی، صدا، فیلمبرداری، بازیگری، انسجام فیلمنامه و … اهمیت دارند و کارشناسان به این موارد هم پرداختهاند، اما ما از زاویۀ معلولیت و اینکه این فیلم تا چه اندازه توانسته واقعیتهای زندگی معلولان را منعکس کند و چقدر در رفع مشکلات آنان مؤثر است به آن پرداختهایم.
معمولاً فیلمهایی با قهرمان نابینا یا ناشنوا یا دارای نوعی معلولیت، کمتر از نگاه مسائل معلولان و فرهنگ معلولیتی موردبررسی قرار گرفته است. دربارۀ فیلم قمار زندگی، بررسیها، نقدها و گزارشهای متعدد منتشر شده، اما حتی یک مطلب از زاویۀ معلولیتشناسی، فرهنگشناسی و جامعهشناسی معلولان به این فیلم نپرداخته است. یک دلیل آن فقدان رشته هنر معلولیت و سینمای معلولیت بهعنوان یک رشتۀ علمی است.
بههرحال تلاش میکنم این فیلم را از این منظر بررسی کنیم. سابقۀ بازیگران و کارگردان در فیلمهای ویژۀ معلولیت نخستین و مهمترین موضوعی است که به تحقیق نیاز دارد. از عباس کسایی، کارگردان و نویسندۀ قمار زندگی، پیشینهای در زمینۀ فیلم با موضوع معلولیت سراغ نداریم.
دومین موضوع همکاری نهادهای مرتبط با معلولان در ساخت این فیلم، حداقل با مشاوره دادن و راهنمایی نویسنده یا کارگردان است. همانطور که بدون اجازه و گرفتن راهنمایی و نظر نهایی نهادهای مرتبط با برخی موضوعها نمیتوان اقدام به ساخت فیلم کرد، در زمینۀ معلولیت و معلولان هم مداخله و حضور کارشناسان و نهادهای ویژۀ معلولان در تولید اینگونه فیلمها باید قانون یا حداقل عرف شود.
موضوع سوم استقبال مراکز معلولان کشور و منطقۀ فارسیزبان از این فیلم است؛ هرچند اطلاعات خاصی در این زمینه منتشر نشده است، ولی با پرس و جو معلوم شد بسیاری از مسئولان مؤسسههای معلولان این فیلم را نمیشناسند؛ درصورتیکه اگر بین تولیدکننده و دستگاههای مرتبط با معلولان، ارتباط و پیوند وجود داشت هم فروش فیلم بیشتر میشد هم در رشد آگاهیها تأثیر داشت.
اینگونه فیلمها به توجیه عمومی نیاز دارند؛ اگر مردم بدانند محتوای این فیلم چیست و چه سودمندیهایی برای آنان دارد، قطعاً بیشتر استقبال میکنند، ولی با مطالعۀ همۀ بررسیها متوجه شدم با این نگاه، حتی یک نقد هم وجود ندارد.
متأسفانه مؤسسههای معلولان برای موضوعهای کمتر مؤثر و غیرسازنده وقت میگذارند و هزینه میکنند، ولی جلسههای نقد و بررسی فیلم ندارند. ضروری است هر هفته در مدارس و دیگر مراکز یک فیلم نمایش داده شود و در ادامه یک بحث آزاد هم گذاشته شود و با هماندیشی و مباحثات سطح شعور و شناخت را رشد دهند.
پس از این مقدمات به محتوای فیلم قمار زندگی میپردازیم.
محتوا و نکتهسنجی
خوانندۀ مشهوری دو دختر دارد، دختر کوچکتر که زیر ده سال دارد به هنگام فرار از دست تبهکاران، بر اثر سقوط نابینا میشود. تبهکاران برای تصاحب اموال این خانواده هنرمند تلاش میکنند و فشار بر این خانواده باعث فقر و گدا شدن این دختر نابینا و فروپاشی خانواده میشوند و برخی از مردم به جای کمک، گدایی را پیش پای آنان قرار میدهند. درنهایت با تلاشهای مادر و اقدام هنرمندانه و پیگیرهای نهادهای قانونی، تبهکاران دستگیر و دختر بیناییاش بازمیگردد و خانواده به وضع سابق بازمیگردند.
با مطالعۀ فیلم از منظر معلولیت میتوان به این نکات دست یافت:
- هر زندگی دو سرنوشت میتواند داشته باشد: بُرد و خوشبختی، باخت و بدبختی. اینگونه نیست که از ابتدا معلوم و مقدر باشد انسان چه سرنوشتی دارد. زندگی شاد و مطلوب با اقدام تبهکاران به عذاب و نگونبختی تبدیل میشود و برعکس با تلاش و استفاده از هنر، میتوان بدترین زندگیها را دگرگون ساخت؛ به همین دلیل فیلم «قمار زندگی» نامیده شده است.
- حتی افرادی که زندگی خوش و بدون کمبود دارند هم ممکن است معلولیت به سراغشان بیاید و نابینا شوند. لیلی دختربچهای است که در خانهای بزرگ با همۀ امکانات زندگی میکند، ولی نابینا میشود.
- وقتی مادر لیلی، یعنی خانم دلکش به مسافرت میرود، تبهکاران به خانۀ آنها وارد و باعث نابینایی لیلی میشوند. این رخداد نماد وقوع معلولیت بر اثر فقدان خانواده و غفلت عناصر خودی پدید میآید.
- وقتی لیلی متوجه نابیناییاش میشود، روحیۀ بالا و امیدواری عجیبی دارد؛ بهطوریکه خواهر بزرگترش را به آرامش و بردباری دعوت میکند و همین ویژگی درنهایت زمینهساز برگشتن بینایی او میشود.
- لیلی در مسیر رفتن به بیمارستان برای عمل جراحی چشم، به حافظیه میرود، ولی عوامل تبهکار خواهرش، مریم، را میربایند. لیلی متوجه ربوده شدن مریم نمیشود و برای پیدا کردن مریم به خیابان میآید. وسط خیابان نزدیک است که اتومبیلی با او تصادف کند، اما راننده ترمز میکند و با عباراتی مانند «مگه کوری؟!» او را تحقیر و به او بدترین توهینها را میکند. در این هنگام مردی پیدا میشود و بهرغم اینکه لیلی را «عاجز» خطاب میکند، میکوشد به او کمک کند و خواهرش را پیدا کند. وقتی آنها خواهر لیلی را پیدا نمیکنند، او لیلی را به خانهاش میبرد، اما زنش بدترین رفتارها را با لیلی دارد؛ او را کتک میزند و به او حرفهای ناروایی میزند، مثل نون مفتی ندارم به او بدهم و باید برود و پول درآورد. او درنهایت لیلی را به گدایی کردن وادار میکند. این سکانس آموزنده رفتارهای زشتی را که برخی با نابینایان دارند، به تصویر میکشد.
- افراد یا باندهای تبهکار برای رسیدن به پول به هیچ فردی، حتی یک بچۀ نابینا هم رحم نمیکنند.
- درنهایت تبهکاران به اهدافشان نمیرسند و دستگیر میشوند. لیلی هم با آواز مادرش بیناییاش را به دست میآورد که بیانگر اهمیت اقدام هنری در پیشرفت معلولان است.
این فیلم از الگویی دوگانه پیروی میکند و میخواهد رفتارهای زشت مردم را با رفتارهای مطلوب عدۀ دیگری مقایسه کند و قُبح رفتارهای زشت را نشان دهد. درمجموع، قمار زندگی، فیلم آموزندهای برای نشان دادن نابینایی و نابینایان است.
مآخذ
قمار زندگی، وبگاه ویکیپدیا
فیلم قمار زندگی، وبگاه منظوم