در ماهی که گذشت، روز مادر و پدر را پشت سر گذاشتهایم و به همین بهانه، زندگی یک پدر و مادر نابینا را از نظر گذراندهایم. در این مصاحبه، با مهدیه یکی از مادران نابینا که همسر ایشان نیز نابینا است به گفت و گو نشستهایم که خلاصه این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
استقلال در زندگی رمز موفقیت زوجین نابینا
مهدیه و همسرش بیش از 7 سال است که ازدواج کردهاند و حاصل زندگی مشترک آنها یک فرزند دو سال و 9 ماهه است. مهدیه اعتقاد دارد رمز موفقیت یک زن نابینا، استقلال در رفتوآمد، انجام کارهای خانه، آشپزی، تربیت فرزند و به طور کلی یک استقلال همه جانبه در همه سطوح زندگی است. او معتقد است همین واقعیت در خصوص مردان نیز صدق میکند.
امروزه معنای استقلال دیگر محدود به بحث جهتیابی و حرکت نمیشود. چرا که تکنولوژی باعث شده نابینایان بسیاری از خریدهای خود را به صورت اینترنتی انجام دهند و آشنایی با سرویسهای خرید آنلاین و اشراف به آنها خود یکی از مصادیق استقلال است. وی در پاسخ به این پرسش که اپلیکیشنهای خرید آنلاین تا چه اندازه برای نابینایان دسترسیپذیر است میگوید: در این ارتباط تقریباً ما مشکلی نداریم و اغلب خریدهای خود را از اوکالا یا اسنپ مارکت انجام میدهیم.
مهدیه به یکی دیگر از چالشهای زوجهای نابینا اشاره میکند و میافزاید: اگر نابینایان مستقل باشند، این امر باعث کاهش هزینههای آنها شده و برای تردد میتوانند از وسایل حمل و نقل عمومی مانند مترو استفاده کنند؛ اما این مسئله با تولد فرزند برای ما متفاوت شد. ما از وقتی صاحب فرزند شدهایم، دیگر کمتر از مترو استفاده میکنیم. اعتقاد داریم اگر هر دو زوج نابینا باشند، ممکن است آسیبپذیری و خطرات احتمالی برای فرزندشان به ویژه در زمان نوزادی بیشتر شود. لذا مدتها است به جای مترو از تاکسیهای آنلاین استفاده میکنیم.
شناخت جامعه نسبت به زوجهای نابینا بسیار پایین است
مهدیه در پاسخ به این سؤال که قضاوتهای مردم در خصوص زندگی یک مادر و به طور کلی یک زوج نابینا چگونه است میگوید: عمده مردم قضاوتهای صحیحی ندارند. به علت عدم فرهنگ سازی تصورات مردم در خصوص زوجهای نابینا اشتباه است. بارها به ما میگویند: اصلاً شما چرا با هم ازدواج کردهاید؟ چه کسی کارهای منزل شما را انجام میدهد؟ چه کسی برای شما آشپزی میکند؟ حالا واجب بود با ازدواج و آوردن فرزند تا این اندازه خودتان را به سختی بیندازید؟
وقتی به آنها میگوییم پدر و مادرمان یک ساعت با ما فاصله دارند فکر میکنند هر روز یکی از همسایهها میآید و کارهای ما را انجام میدهد. شناخت جامعه نسبت به چگونگی زندگی کردن زوجین نابینا بسیار پایین است. چرا که رسانهها در این زمینه کم کاری کردهاند. اگر در این مدت چندین زوج با شرایط مشابه زندگی ما به شبکههای مختلف سیما دعوت میشدند، شاید شاهد قضاوتهای بهتری از سوی مردم بودیم. برای مثال، درست است که یک نابینا رنگ و روی غذا را در زمان سرخ کردن نمیبیند، اما از بوی آن تشخیص میدهد ربش سرخ شده است یا نه.
زوجهای نابینا برای تفریحات فرزند باید وقت و انرژی بیشتری صرف کنند
مهدیه در ارتباط با چالشهایی که یک زوج نابینا برای تفریحات فرزندشان پیش رو دارد میگوید: در ارتباط با پارک رفتن همواره این ترس را دارم چگونه باید فرزندم را کنترل کنم. مثلاً اگر او بخواهد سوار سرسره شود، وقتی یک مادر بینا باشد، میبیند فرزندش از پلهها درست بالا میرود یا نه. ولی ما باید چگونگی بالا رفتن او را لمس کنیم و وقتی از سرسره پایین میآید سریع او را بگیریم و همواره این ترس را داریم فرزندم جایی نیفتد. لذا عدم امنیت یکی از دغدغههایی است که باعث میشود کمتر فرزندمان را به پارک ببریم. همواره هراس داریم اگر او از ما فاصله بگیرد و او را بدزدند ما چگونه در لحظه متوجه این اتفاق شویم؛ بنابراین به جای ریسک رفتن به پارک، از شهر بازیهای مسقف یا خانه بازی استفاده میکنیم.
در خانه بازی کسانی هستند که به ما کمک کنند و در این شرایط، فرزند در کنار مادرش همان شادیها را تجربه میکند. اگر وی از روی شیطنت از دست من فرار کند، نگهبان خانه بازی یا افراد دیگری هستند به من کمک کنند. وی پیشنهاد میدهد اگر در محیطهای این چنینی هر دو زوج نابینا باشند، یک نفر در کنار آنها قرار گیرد و آنها را یاری کند.
مهدیه در ارتباط با سفر رفتن پس از تولد فرزندشان میگوید: پیش از بچهدار شدن ما با اتوبوس و قطار سفر میرفتیم اما پس از آن، سفرهای ما با استفاده از تاکسیهای اینترنتی نظیر ماکسیم و اسنپ انجام میشود. یکی از مهمترین مسائل علاوه بر گریه کردن و سایر الزامات بچههای زیر 2 سال، مسئله شیر دادن به بچه است. در این شرایط شخصاً حس خوبی از شیر دادن به بچه در اتوبوس ندارم و احساس میکنم حریم خصوصی من زیر سؤال میرود. در حالی که افراد بینا مراقب اطراف هستند و به راحتی به بچهشان شیر میدهند.
هزینههای زندگی نابینایان از میانگین جامعه بالاتر است
مهدیه در خصوص هزینههای زندگی افراد نابینا میگوید: به طور کلی نابینایان به علت نیاز به تجهیزات توانبخشی هوشمند و یا سایر مخارج لازم برای تفریح و آموزش فرزندشان، هزینههای بیشتری را متحمل میشوند. برای مثال، ما برخی از وسایل بازی فرزندمان را که در پارکها وجود دارد به خانه آوردهایم. یا ابزارهای هوشمندی که آشپزی کردن افراد نابینا را تسهیل میکنند، بعضاً قیمتهای بالایی دارند. من شخصاً اعتقاد دارم اگر هر دو زوج نابینا هستند، باید از تمکن مالی بیشتری برخوردار باشند. در غیر این صورت، سختیهای آنها دو چندان خواهد شد. هر چند این موضوع به طور کلی برای همه مردم جامعه صدق میکند. البته در بین اطرافیانم میشناسم افرادی را که با وجود آنکه هر دو زوج نابینا هستند و حتی دو فرزند خردسال دارند، اما با وسایل حمل و نقل عمومی مانند مترو تردد میکنند.
تأثیر تکنولوژی در بهبود کیفیت زندگی نابینایان
مهدیه در خصوص تأثیر تکنولوژی در بهبود کیفیت زندگی نابینایان میگوید: هوش مصنوعی امروزه نقش بسزایی در تسهیل برخی از امور نابینایان ایفا میکند. برای مثال نرمافزار بیمایآیز یا اپلیکیشنهایی که فایلهای تصویری را به متن تبدیل میکند. ما با همین اپلیکیشنها متن روی داروها را اسکن کرده و میخوانیم. یا عکسهای داخل تلفن همراهمان را از طریق توصیف تصاویر متوجه میشویم.
مهدیه در پاسخ به این پرسش که به عنوان یک مادر نابینا چگونه با فرزندش ارتباط برقرار میکند میگوید: در زمان نوزادی وقتی فرزندم به من نگاه میکرد، تنها با سر تکان دادن یا لبخند زدن به او واکنش نشان میدادم. وقتی کمی بزرگتر شد و عقلش رسید که مادر دارد، سرم را در مقابل صورت او میگرفتم و با فرزندم صحبت میکردم؛ اما وقتی کمی بزرگتر میشود و به حرف زدن میافتد چالشهای ما کمتر میشود. در حال حاضر که فرزندم نزدیک به سه سال دارد، نمیدانم او درک میکند پدر و مادرش نابینا هستند یا نه؛ اما وقتی نقاشی میکشد، دست ما را بر روی کاغذ میکشد تا مثلاً نقاشی او را ببینیم. خودش هم دست میکشد اما وقتی بزرگتر شود، میداند اصل ماجرا چگونه است.
مهدیه میگوید: وقتی میخواهیم بیرون برویم، فرزندمان کفشهای ما را پیدا میکند و جلوی پای ما میگذارد. او معتقد است در راه تربیت فرزند به عنوان یک مادر نابینا همزمان با بزرگتر شدن فرزندش چالشهای او نیز بیشتر میشود. به ویژه زمانی که او وارد مدرسه شود و دغدغه مهدیه این روزها آن است که چگونه باید تکالیف فرزندش را با شیوههای امروزی آموزش و پرورش پیش ببرد. آنچه در بالا خواندید، تنها بخشی از روزمرههای زندگی یک زوج نابینا بود. چالشهای زوجهای نابینا بسیار فراتر از این حرفها است که نمونههای آن را در شمارههای آتی از زاویه دید پدران نابینا نیز از نظر خواهیم گذراند.
امیر سرمدی