نگاهی به شعر لویی بریل سروده موسی عصمتی (بخش دوم)

محمد نوری (پژوهشگر و نویسنده در حوزه معلولیت)

0

در شماره قبل، بخش اول این مقاله را با هدف تشریح سبک شعری موسی عصمتی، شاعر نابینای معاصر، بررسی کردیم. در آن بخش، ابیاتی از شعر لویی بریل از کتاب بریل‌های ناگزیر را از زوایای مختلف تحلیل نمودیم. اکنون ادامه این بررسی را خواهید خواند.

با نقطه ‌نقطه‌های جهان آشنا شدیم

نقطه‌های جهان یعنی دانش‌ها، فناوری‌ها، حرفه‌ها، آثار علمی و دستاوردهای مختلف در کشورهای مختلف. نابینایان پیش از این، امکان مطالعه نشریات و کتاب‌ها را نداشتند و نمی‌توانستند با مسائل جهانی آشنا شوند؛ اما خط بریل آن‌ها را توانمند ساخت تا با دنیا ارتباط برقرار کنند و بتوانند با نوشتن، با دیگران در شهرها و کشورهای مختلف تعامل داشته باشند.

در اینجا، عبارت “با نقطه‌نقطه‌های جهان آشنا شدیم” نیاز به دقت دارد. این مصرع را می‌توان به دو صورت تفسیر کرد:

۱. با تمام نقاط جهان آشنا شدیم.
۲. با خط بریل، همه جهان را شناختیم.

در این مصرع، نقطه دو معنا دارد؛ هم اشاره به نقاط خط بریل دارد و هم اشاره به مکان‌ها، علوم و فنون مختلف جهان. شاعر با چنین ترکیب‌هایی، شعر را عمیق‌تر و زیباتر ساخته است.

آن‌جا که رنگ و نور و تماشا بریل شد

در این مصرع، سه عنصر رنگ، نور و تماشا به‌کار رفته است. نابینایان قدرت بینایی ندارند و برای ارتباط با جهان، از حس لامسه، صدا و ابزارهای کمک‌آموزشی استفاده می‌کنند. نابینایان به‌جای کتاب‌های چاپی، از کتاب‌های صوتی و بریل بهره می‌برند. اما لویی بریل با اختراع خود، امکان درک بهتر جهان را برای آن‌ها فراهم کرد.

در اینجا، “تماشا” تنها به‌معنای دیدن نیست، بلکه به‌معنای فهمیدن، دانستن و آگاه شدن است. با یادگیری خط بریل، نابینایان می‌توانند اطلاعات بیشتری درباره جهان کسب کنند، حتی درباره عناصری مانند رنگ و نور که خود قادر به دیدن آن‌ها نیستند.

انگشت‌های خسته ما را قطار کرد

خط بریل، یک خط لمسی است که با نوک انگشت خوانده می‌شود. یادگیری، خواندن و نوشتن آن، به‌مراتب سخت‌تر از الفبای معمولی است. فرد نابینا باید نقطه‌های برجسته را لمس کند، حروف را تشخیص دهد، کلمات را بسازد و جملات را درک کند.

عبارت “انگشت‌های خسته ما” نشان می‌دهد که این فرآیند دشوار و زمان‌بر است. اما پس از این سختی، شاعر از “قطار کردن” سخن می‌گوید که نشانه حرکت و پیشرفت است.

“قطار کردن” در فرهنگ ما چند معنا دارد:

  • به صف شدن و منظم شدن.
  • سوار قطار کردن و حرکت به جلو.

در اینجا، قطار کردن به‌معنای آموزش و تجهیز نابینایان به خط بریل برای دستیابی به دانش و پیشرفت است. این مصرع پیامی انگیزشی دارد؛ هرچند یادگیری بریل سخت است، اما مسیر رشد و تعالی را هموار می‌کند.

وقتی که ریل روی مقوا بریل شد

“ریل” در اینجا نمادی از امکان و زمینه پیشرفت است. همان‌گونه که ریل، حرکت قطار را ممکن می‌سازد، خط بریل نیز مسیر پیشرفت را برای نابینایان فراهم می‌کند.

در اینجا، شاعر به این موضوع اشاره دارد که وقتی خط بریل بر روی کاغذ یا مقوا حک شد، راه نابینایان برای کسب دانش هموار شد.

در کوپه، از ندیدن‌مان حرف می‌زدیم

در این مصرع، شاعر قطار را به‌عنوان نمادی از پیشرفت نابینایان ترسیم کرده است. نابینایانی که سوار این قطار هستند، درباره مشکلات خود صحبت می‌کنند.

آن‌ها درباره فقدان بینایی یا عدم درک توانایی‌های خود گفت‌وگو می‌کنند. اما لویی بریل به آن‌ها نشان می‌دهد که این مشکل قابل‌حل است و مسیر روشنی پیش روی آن‌ها قرار دارد.

با ما هلن کلر به تماشا رسیده بود

هلن کلر (۱۸۸۰–۱۹۶۸)، نویسنده و معلم نابینا و ناشنوا، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های نابینایان در جهان است. او با وجود دو معلولیت، توانست تحصیلات عالی کسب کند و تأثیرات بسیاری در زمینه آموزش نابینایان داشته باشد.

در این مصرع، شاعر اشاره دارد که هلن کلر نیز با یادگیری خط بریل، توانست به دنیای دانش و آگاهی دست یابد. در واقع، او نیز همراه با سایر نابینایان، با این قطار پیشرفت، به مقصد رسید.

در واگنی، فلسفه ما بریل شد

واگن در اینجا، نماد جامعه نابینایان است. در این واگن، با آمدن لویی بریل، فلسفه جدیدی شکل گرفته است؛ فلسفه‌ای که بر پایه آموزش، استقلال و آگاهی نابینایان بنا شده است.

در ایستگاه مصر، پر از رودکی شدیم

قطار نابینایان به حرکت خود ادامه می‌دهد و به مصر می‌رسد. مصر یکی از کشورهایی است که در زمینه‌ی خط بریل و آموزش نابینایان، فعالیت‌های گسترده‌ای داشته است. بسیاری از کتاب‌های بریل در مصر منتشر شده و نابینایان مصری به مدارج علمی و اجتماعی بالایی رسیده‌اند.

در اینجا، “پر از رودکی شدیم” یعنی نابینایان با استفاده از خط بریل، به شاعران، نویسندگان و اندیشمندان بزرگی مانند رودکی تبدیل شدند.

دفتر طه حسین با خط بریل نوشته شد

طه حسین (۱۸۸۹–۱۹۷۳)، نویسنده و اندیشمند نابینای مصری، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبیات عرب است. او به‌رغم نابینایی، در حوزه‌های مختلف علمی و فرهنگی نقش‌آفرینی کرد و وزیر علوم مصر شد.

در این مصرع، شاعر به این نکته اشاره دارد که طه حسین نیز با بهره‌گیری از خط بریل، آثار ارزشمند خود را نگاشت و راه را برای نابینایان دیگر هموار کرد.

حالا قطار حامل لویی بریل‌هاست

در این بیت پایانی، شاعر نتیجه‌گیری می‌کند:

قطاری که لویی بریل راه‌اندازی کرد، همچنان در حال حرکت است و امروز، بسیاری از نابینایان در مسیر او گام برمی‌دارند.

خط روشن دنیا، بریل شد

“خط روشن” نماد آگاهی و پیشرفت است. با اختراع بریل، نابینایان توانستند از تاریکی جهل به روشنایی دانش و آگاهی برسند.

در این شعر، موسی عصمتی با استفاده از نمادهای قوی، تاریخچه و اهمیت خط بریل را به‌زیبایی روایت کرده است. او با تصاویر بدیع و زبانی پر از استعاره، مسیر پیشرفت نابینایان را ترسیم می‌کند و از لویی بریل به‌عنوان بنیان‌گذار این حرکت یاد می‌کند.

شعر عصمتی نه‌تنها یک اثر ادبی، بلکه یک سند فرهنگی مهم برای آگاهی‌بخشی درباره اهمیت خط بریل و نقش آن در زندگی نابینایان است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

حاصل عبارت را در کادر بنویسید. *-- بارگیری کد امنیتی --