بسترهای کسب درآمد از طریق اینترنت روزبهروز در تمام دنیا در حال گسترش هستند. افراد نابینایی که تلاش میکنند فرصتهای برابری با سایر افراد داشته باشند نیز، از فرصت پیش آمده بهره میگیرند و همسو با سایرین، با اتکا به تواناییهای خود کسب درآمد میکنند. پروژه Penny Forward، یکی از این کوششهای منتج به درآمد است که به وسیله کریس پیترسون راهاندازی شده و اداره میشود. آنچه در ادامه میآید، معرفی کوتاهی از این پروژه است که در سایت American Foundation for the Blind منتشر شده است. گزارشی از نوشته دبرا کندریک تقدیم خوانندگان نسل مانا میگردد.
یکی از افراد نابینایی که مرا تحتتأثیر خود قرار داد
این فرد، یک پیانیست به نام جرج بود که با تکیه بر مهارت خود توانسته بود زندگی خوبی برای همسر و ۶ فرزندش فراهم آورد. او بسیاری از افراد مشهور را مسحور قدرت نواختن پیانو خود کرده و از این راه زندگی شایستهای برای خانواده خود فراهم کرده بود. با این اوصاف خبر مشکل جرج با اداره مالیات، تمام جامعه نابینایان را شوکه کرد. او چندین سال بود مالیات بر درآمد خود را پرداخت نکرده بود و زمانی که علت مسئله را جویا شدم، بدون ابراز شرمندگی گفت: تصور نمیکردم نابینایان هم مشمول پرداخت مالیات باشند! پاسخ او حتی مرا که یک دختر بیستساله بودم متحیر کرد. معلوم است که هر کس درآمدی دارد باید مالیات خود را بپردازد. شاید این به واسطه این بود که من مشاوران مالیاتی خوبی داشتم که جرج از آنها بیبهره بود. اگر شخصیت اصلی این مقاله و شرکت او در آن زمان وجود داشت جرج مجبور نمیشد جریمه هنگفت مالیاتی را پرداخت کند.
همه ما کمابیش در جامعه مشارکت داریم. کنجکاویهایی میکنیم و چیزهایی را هم فقط برای زندگی خصوصی خودمان حفظ میکنیم. برای همه ما دانستن نام، شغل، و میزان درآمد افراد جالب است. چیزی که کموبیش همه ما میدانیم این است که: داشتن درآمد، نحوه پسانداز، و مدیریت آن مهارتی است که آن را سر میز شام و حتی در مدرسه به ما یاد نمیدهند.
کریس پیترسون یکی از ما نابیناهاست که استعداد خاصی در فهمیدن نحوه کسب درآمد و مدیریت آن دارد. او فهمید که میتواند جسته و گریخته در انواع زمینههای اقتصادی به دوستان نابینای خود مشاوره بدهد. او یک مهندس برنامهنویسی متبحّر بود که توانایی برنامهنویسی و هدایت تیمی خود را در سه شرکت بزرگ آیبیام، لنوا، و تریونت به رخ کشیده بود. اما پاندمی کرونا برنامه روزمره کریس را مانند بسیاری از مردم دنیا بهیکباره تغییر داد. حالا که مجبور نبود برای رفتن به محل کار حداقل ۴۰ دقیقه جابهجا شود، زمان بیشتری برای کارهای شخصی خودش داشت. او حالا میتوانست بیشتر درباره مسائل مالیاتی تحقیق کند. وقتی کریس به دوستان نابینای خود مشاوره میداد، حس میکرد روزبهروز بیشتر به مقولات اقتصادی علاقهمند میشود.
Penny Forward
در آغاز کار، کریس پیترسون یک سایت اینترنتی را به همراه یک پادکست صوتی با هزینه شخصی خویش بنیانگذاری کرد. او مانند هر کسی که ایده خاصی برای ثبت کردن دارد، به دنبال نامی برای پروژه خود بود که به شکلی تصادفی آن را به دست آورد؛ وقتی با خاویر، سگ راهنمایش بیرون میرفت، برای حرکت کردن باید او را صدا میکرد؛ وقتی میخواهید به سگتان فرمان حرکت بدهید باید از کلمه “Forward” استفاده کنید. کریس به این فکر افتاد که: ترکیب کلمه “forward” و واژه “penny”، کوچکترین واحد پولی امریکا، میتواند ترکیب مناسبی برای نامگذاری پروژه او باشد. بعد از انتخاب اسم، زمان آن رسیده بود که شعار مناسبی نیز برای پروژه پیدا کند؛ «نابینایان حتی با یک پنی هم که شده آینده روشنی را میسازند.»
یاد دادن اینکه نابینایان بتوانند زندگی مالی با ثباتی را در پیش بگیرند، مفهومی بود که به سرعت جلب توجه کرد. او حالا یک تیم از مشاوران مالیاتی نابینا در سرتاسر ایالات متحده را در کنار خود داشت؛ مشاورانی که برخی از آنها در مسیر اخذ گواهی مشاوره مالیاتی بودند. او در پادکست خود با نابینایانی به گفتوگو مینشیند که داستانهای اقتصادی جالبی برای تعریف کردن دارند. سایت “Penny Forward” حالا چندین کارگاه آموزشی را میزبانی میکند که نابینایان در آنها میآموزند چگونه از طرق مختلف کسب درآمد کنند.
آیا میخواهید بیشتر درباره انواع مالیات، امنیت اجتماعی، ساختن کارت اعتباری و تصفیه بدهی اطلاعات کسب کنید؟ و یا شاید هم بخواهید به طور مستقیم مشاوره اقتصادی را تجربه کنید؛ کارگاههای بدون معلم پروژه کریس و مشاورههای دو نفره، از امکاناتی هستند که سایت “Penny Forward” در اختیار شما میگذارد.