در ماهی که گذشت، مدیران انجمن نابینایان ایران با دکتر سید جواد حسینی رئیس سازمان بهزیستی کشور دیدار کردند. در این نشستِ یک ساعته مسائل مختلف اعضای جامعه هدف سازمان بهزیستی و انجمن نابینایان ایران مورد بررسی قرار گرفت. این نشست در روز شنبه، 18 مردادماه برگزار گردید. آنچه در این یادداشت از نظر میگذرد، بیان تنها چهار مورد از مهمترین چالشهایی است که این روزها جامعه نابینایان و معلولان کشور با آن دست به گریبان است. مشکلات استخدام نابینایان در وزارت آموزش و پرورش، عدم برگزاری مجمع ملی شبکه ملی نابینایان شمنا، شیوهنامه جدید تأمین و توزیع تجهیزات کمک توانبخشی در کشور و ایجاد کمیته رسانه در سازمان بهزیستی از جمله مواردی است که در این یادداشت مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
آییننامههای استخدام باید اصلاح شوند/کارشناسان اطلاعات دقیقی از نابینایان ندارند
یکی از مهمترین مسائلی که جامعه نابینایان در حوزه اشتغال در سالهای اخیر با آن دست به گریبان بوده است، مسئله استخدام در سازمانهای دولتی به ویژه وزارت آموزش و پرورش است. بسیاری از نابینایان با وجود قبولی در آزمون کتبی و کسب نمرات بالا در این آزمون، در مصاحبههای استخدامی به دلایل پزشکی رد میشوند. یا به کرات کارشناسان در کمیته ارزیابی اگر یک معلول جسمی و حرکتی و یک فرد با آسیب بینایی در معرض قضاوت نهایی قرار بگیرند، معلولان جسمی شانس بسیار بالاتری برای قبولی در مصاحبه دارند. در نشست اخیر با رئیس سازمان بهزیستی کشور ابتدا به این نکته اشاره شد که آییننامه اجرایی برای استخدام باید اصلاح شود. بند مربوط به سلامت کامل جسم و روان، بهخودیخود سرآغاز بسیاری از مشکلات بعدی است. از سوی دیگر، کارشناسانی که در کمیتههای تخصصی حضور دارند از نمایندگان سازمان بهزیستی گرفته تا آموزش و پرورش، در بسیاری از اوقات شناخت دقیقی نسبت به توانمندیهای نابینایان، چگونگی استفاده این قشر از ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات مانند کار با گوشیهای هوشمند، تشخیص آشنایی نابینایان با خط بریل، مسائل مربوط به جهتیابی و حرکت و بسیاری از شاخصهای مربوط به مهارتهای فردی و استقلال نابینایان ندارند؛ لذا، در برخی از موارد، افرادی از فیلتر این کمیته برای استخدام عبور میکنند که به علت نداشتن بسیاری از توانمندیهای لازم، در مدارس یا ادارات با مشکلات جدی روبرو میشوند. این امر نه تنها وجهه نابینایان توانمند را خدشهدار میکند، بلکه راه را در سالهای بعدی برای وارد شدن افراد جدید از حوزه آسیب بینایی میبندد. چالش دیگری که در این ارتباط وجود دارد، بسیاری از نابینایان پذیرفته شده راهی مدارس استثنایی یا مدارس ویژه نابینایان میشوند. از طرفی به علت کاهش دانشآموزان در این مدارس در سالهای اخیر و جذب نیروی متعددی که در 5 سال اخیر صورت گرفته، عملاً این مدارس اشباع شده و نیازی به معلم نابینا ندارند. شایسته است وزارت آموزش و پرورش برای این امر تدبیری جدی بیندیشد. مسئله بعدی، عدم استفاده از نابینایان برای شغل آموزگاری است که وزارت آموزش و پرورش باید این امر را صراحتاً پیش از استخدام اعلام کند تا نابینایان تکلیف خود را بدانند و در بسیاری از استانها نسبت به این مسئله سلیقهای عمل میشود. در نهایت، انجمن نابینایان ایران آمادگی خود را برای آموزش صحیح به کارشناسان کمیتههای تخصصی در خصوص توانمندیهایی که یک معلم نابینا باید داشته باشد، اعلام کرد. پاسخ مدیران بهزیستی به این مسئله و اعتراضات صورت گرفته به آزمون استخدامی معلولان در سال گذشته چنگی به دل نزد و واضح بیان کردند همان افرادی هم که برای اعتراض به اداره کل آموزش و پرورش استانها مراجعه کردند به نتیجه مؤثری نرسیدند. در عین حال لزوم اصلاح برخی قوانین مورد تأکید رئیس سازمان بهزیستی کشور نیز در این ارتباط قرار گرفت و مقرر شد مدیران انجمن، به زودی جلسهای با دکتر قاسمی رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور داشته باشند.
بهزیستی باید از شبکه ملی شمنا حمایت کند
یکی دیگر از مسائلی که در نشست مدیران انجمن نابینایان ایران با رئیس سازمان بهزیستی کشور مورد نقد و بررسی قرار گرفت، وضعیت اسفبار این روزهای شبکه ملی نابینایان ایران (شمنا) است. شبکهای که با فشار بهزیستی در اسفندماه سال 99 شکل گرفت و 55 انجمن ویژه نابینایان در مجمع انتخاباتی آن شرکت کردند. اما پس از دو سال فعالیت، 4 نفر از اعضای هیئت مدیره آن از رئیس هیئت مدیره گرفته تا خزانهدار استعفا دادند و فعالیت این شبکه در سالهای اخیر به صورت غیر قانونی پیش رفته است. با پیگیریهای مکرر انجمن نابینایان ایران از سال گذشته برای اصلاح این ساختار و برگزاری مجدد مجمع انتخاباتی، بهمنماه سال گذشته اولین مجمع انتخابات برگزار شد که به علت به حدنصاب نرسیدن اعضا این مجمع برگزار نشد. در نهایت، کمیتهای تشکیل شد تا مأمور دریافت انجمنهای مجوزدار برای شرکت در مجمع انتخابات شود. در نشست اخیر، از رئیس سازمان بهزیستی کشور تقاضا شد تا این سازمان اسکان مدیران انجمنهای استانی را تأمین کند تا مجمع دوم به صورت حضوری و در شرایط ایمن برگزار شود. مدیران انجمن اعتقاد دارند، با توجه به مشکلات اینترنت و قطعی برق در سراسر کشور برگزاری انتخابات مجازی چالشهای فراوانی را به دنبال خواهد داشت. این درخواست صراحتاً از سوی رئیس سازمان بهزیستی کشور رد شد و اعلام کردند بهزیستی در حال حاضر چنین امکانی ندارد. واقعیت آن است اگر شبکههای ملی بخواهند در ساختار قدرت پا گرفته و ایفای نقش کنند، بهزیستی به عنوان متولی این شبکهها باید حمایتهای اولیه و بدیهی را به عمل آورد. در سالهای اخیر هیچ کدام از شبکههای افراد دارای معلولیت نتوانسته به عنوان بازوی اجرایی در کنار سازمان بهزیستی قرار بگیرد و چتر واحدی برای سازمانهای مردمنهاد حوزه تخصصی خود باشد. در حوزه نابینایان نیز هیچ کدام از انجمنهای این قشر در استانها وقعی به هر دو شبکه ملی نابینایان یعنی چاووش و شمنا ننهادهاند و هر کدام به صورت پراکنده در گوشهگوشه ایران به خودشان مشغولاند و نقشی در تصمیمات کلیدی و حساس برای نابینایان ایفا نمیکنند.
شیوهنامه جدید خرید و توزیع تجهیزات توانبخشی معلولان باید اصلاح شود
یکی دیگر از چالشهای جدی پیش روی معلولان در سالهای اخیر، تأمین و توزیع تجهیزات توانبخشی از سوی بهزیستی در استانها بوده است. معمولاً روال حاکم در استانها خرید متمرکز از سوی بهزیستی با تأیید کارشناس توانبخشی و توزیع در میان افراد و انجمنهای ویژه معلولان بوده است. با ایرادی که سازمان برنامه و بودجه از این شیوه خرید گرفته است، معاونت توانبخشی سازمان به این نتیجه رسیدهاند بخشی از هزینه کمک توانبخشی تجهیزات را به حساب خود مددجویان واریز کرده تا آنها با آوردن فاکتور کالای مورد نظر از این تسهیلات بهرهمند شوند. برای تجهیزات موجود نیز یک سقف قیمتی در نظر گرفته شده است و بسته به بعد خانوار و دهک درآمدی فرد و تأیید مددکار، این هزینه به حساب مددجو واریز میشود. در حال حاضر، دستورالعمل جدید برای نظرخواهی در اختیار کارشناسان استانها قرار گرفته است. نگارنده عمیقاً معتقد است این شیوه خرید و توزیع تجهیزات توانبخشی، آسیبهای فراوانی را به دنبال خواهد داشت و در نهایت هدف اصلی، یعنی تأمین تجهیزات مورد نیاز مددجویان محقق نخواهد شد. همانطور که وامهای خوداشتغالی سازمان بهزیستی در نهایت منتهی به ایجاد شغل نمیشود، کمکهزینه خرید تجهیزات نیز منجر به خرید تجهیزات نخواهد شد. فرض کنید برای ابزارهای درشتنما مبلغ 3 تا 5 میلیون تومان را در نظر گرفتهاند. حال آنکه برخی از این ابزارها برای افراد کمبینا در حال حاضر در بازار بین 40 تا 45 میلیون تومان قیمت دارد. در خوشبینانهترین حالت، اگر مددجو از دهک درآمد پایین باشد و سقف مبلغ یعنی 5 میلیون تومان به وی تعلق گیرد، 35 تا 40 میلیون باقیمانده را چگونه میتواند خودش تأمین کند. این شیوه جدید تنها منجر به فاکتور فروشی خواهد شد و افراد سعی میکنند با گرفتن فاکتور از برخی شرکتها اصطلاحاً پولی از سازمان کنده و آن را غنیمتی برای خود بدانند. از طرفی با خورد شدن بودجه به افراد، سازمان هم بیلان خود را بالاتر نشان دهد و اگر 500 میلیارد بودجه برای خرید تجهیزات توانبخشی داشته باشد، اعلام کند برای 120 تا 130 هزار نفر تجهیزات تأمین کرده است. حال آنکه شاید تنها 10 درصد از افراد بتوانند تجهیزات مورد نیاز خود را خریداری کنند. با شیوهنامه جدید، تجهیزات گرانقیمت مانند ویلچر برقی و تبلت بریل ویژه نابینایان، با قیمت بالایی که دارند، عملاً از چرخه خرید خارج میشوند. مدیران بهزیستی باید پاسخگو باشند معلولانی که در شهرستانها و مناطق محروم زندگی میکنند چگونه باید به شرکتها و تجهیزات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند و از آنها فاکتور تهیه کنند؟ آیا سازمان نمیداند اگر خود تجهیزات مورد نیاز را با نیازسنجی قبلی از مددجو به صورت عمده از شرکتها خریداری کند، قیمت نهایی محصول تا چه اندازه پایین میآید؟ در نهایت مقرر شد جلسهای تخصصی در این ارتباط با حضور کارشناسان انجمن نابینایان ایران و معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور برگزار شود و این طرح از ابعاد مختلف مورد واکاوی قرار گیرد.
لزوم تشکیل کمیته رسانه در کشور
انجمن نابینایان ایران در سالهای اخیر سعی کرده با برنامه رادیویی شش نقطه و ماهنامه نسل مانا، گام بلندی را در راستای فرهنگسازی و نیاز جامعه هدف در حوزه رسانه بردارد. از طرفی تلاشهای انجام شده در حوزه سیما و ساخت یک برنامه ویژه نابینایان در تلویزیون به نتیجه نرسیده است. چرا که صدا و سیما در سالهای اخیر به سمت ساخت برنامههای مشارکتی رفته است و اعلام میکند باید ابتدا خودتان حامی مالی برنامه را پیدا کرده، هزینه سنگینی را نیز به سیما پرداخت کنید تا آنتن رسانه ملی در اختیار شما قرار بگیرد. حال آنکه طبق قانون حمایت از حقوق معلولان، صدا و سیما وظیفه دارد برای معلولان برنامهسازی کند. از این رو، پیشنهاد شد کمیته رسانه با حضور خبرنگاران و اهالی رسانه دارای معلولیت، ذیل اداره روابط عمومی و روابط بینالملل سازمان بهزیستی کشور شکل بگیرد؛ بلکه مسائل مربوط به برنامهسازی برای معلولان و نابینایان در صدا و سیما ساماندهی شود. این پیشنهاد با استقبال رئیس سازمان بهزیستی کشور مواجه شد و ایشان دستور دادند این امر از سوی روابط عمومی پیگیری شود.
مخلص کلام آنکه، شایسته است رئیس سازمان بهزیستی کشور به مناسبتهای مختلف پای نقد و بررسی مشکلات اعضای جامعه هدف از زبان سمنهای تخصصی بنشیند و سخنان آنها را از نزدیک بشنود. اقدام مؤثری که باید آن را به فال نیک گرفت.