آنچه در پشت صحنه “شش نقطه” گذشت؛ فراز و نشیبهای ۹ سال برنامهسازی برای نابینایان
اشکان آذر ماسوله
فقط چند ساعت به شب یلدای سال ۱۳۹۴ مانده بود. در حالی که عموماً همه مردم عجله داشتند تا سریعتر خود را به میهمانیهای شب یلدا برسانند، ما در اندیشه کاشتن یک نهال کوچک بودیم؛ نهالی که خودمان با زحمت آن را بزرگ کرده و میخواستیم به درختی تنومند تبدیلش کنیم.
صبح همان روز بود که قرار ملاقاتی با دکتر علیرضا حبیبی، مدیر وقت گروه اخلاق و زندگی شهروندی رادیو تهران داشتیم. نامهنگاریها از طرف انجمن نابینایان ایران قبلاً با معاونت صدا انجام شده بود. پرونده ساخت برنامههای ویژه نابینایان به چندین شبکه رادیویی از جمله رادیو تهران ارجاع داده شده بود و من حتی طرح برنامه “شش نقطه” را پیش از جلسه نوشته بودم. وقتی در دفتر آقای دکتر حبیبی حاضر شدیم، طبق معمول شروع کردم به صحبت کردن در مورد اینکه در جامعه به نابینایان اعتماد کافی نمیشود و اگر این اعتماد صورت گیرد، حتماً اتفاقات بهتری خواهد افتاد. تا خواستم بحث را به سمت رسانه و رادیو ببرم، دکتر حبیبی با برخوردی مهربانانه به سمتم آمد و گفت: «بیخیال! طرحت را بده بخوانم!»
طرح را گرفت، نگاهی به آن انداخت و گفت: «خوبه، من موافقم. ازش دفاع میکنم و حتماً وارد کنداکتور میکنم. نگران نباش.» سپس بحث را عوض کرد و دقایق باقیمانده را به صحبت در مورد مسائل روز، انجمن، کارکردهای آن، کتاب صوتی، ادبیات، و نامداران و چهرههای برجسته فرهنگی نابینا پرداخت.
ما به خیال خودمان فکر میکردیم نهایتاً دو یا سه هفته دیگر کار آغاز خواهد شد، چون دکتر حبیبی حتی زمان برنامه جدید را هم به ما گفته بودند: پنجشنبهها ساعت ۱۹:۳۰ تا ۱۹:۵۰. اما چهل و پنج روز پس از اولین ملاقات، از ما خواسته شد تا یک ماکت از برنامه “شش نقطه” بسازیم. ماکت، نمونه صوتی و آماده پخش یک برنامه رادیویی است.
خیلی زود ماکت را ساختیم و به گروه ارسال کردیم، اما برخلاف تصور ما، روزها گذشت و خبری از نهایی شدن شروع تولید “شش نقطه” نشد. تا جایی که پیگیریهای ما هم بینتیجه ماند و راستش را بخواهید، خودمان هم از شروع این برنامه جدید رادیویی ناامید شده بودیم. نهایتاً در اولین روزهای شهریور، طی تماسی از دفتر دکتر حبیبی، از ما و مدیران انجمن نابینایان ایران دعوت شد تا برای مراسم رونمایی از برنامه جدید “شش نقطه” به دفتر ایشان برویم.
مراسم رونمایی با صحبتهای مدیران و گرفتن عکسهای یادگاری برگزار شد و بلافاصله فردای آن روز به استودیو رفتیم تا اولین قسمت “شش نقطه” را با همان آیتمهایی که برای ماکت ساخته بودیم، آماده پخش کنیم. قرار بود اولین قسمت از “شش نقطه” روز شنبه ششم شهریور ساعت ۲۲ روی آنتن رادیو تهران برود، اما به دلیل پوشش جشنواره فیلم کودک و نوجوان، هنوز نیامده، اولین قسمت لغو شد و به این ترتیب، اولین قسمت از “شش نقطه” یک هفته بعد، یعنی در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، از رادیو تهران پخش شد.
آن لحظه برای ما بسیار هیجانانگیز بود؛ پس از ۹ ماه انتظار، شاهد به ثمر نشستن تلاشهایمان بودیم. چیزی نزدیک به یک سال و هفت ماه پس از پخش آخرین قسمت از برنامه “امید نشاط زندگی” با مأموریتی مشابه، ما توانسته بودیم جایگاه جدید و البته بهتری را برای پرداختن به نابینایان در رادیو فراهم کنیم.
اینها تمام اتفاقاتی بود که پیش از شروع برنامه “شش نقطه” رخ داد. پس از پخش اولین قسمت تا این لحظه، ۹ سال است که همچنان “شش نقطه” صدای نابینایان در صدا و سیما است.
آیا رسانهای مانند رادیو هنوز اهمیت دارد؟
شاید در ذهنتان این سؤال ایجاد شود که آیا وجود یک برنامه در صدا و سیما برای نابینایان، با وجود گسترش و پیشرفت رسانهها در عصر ارتباطات، اتفاق مهم و واجبی است؟ بله، قطعاً!
این واقعیت که در طول سالها اتفاقاتی افتاده که مردم نسبت به رسانه رادیو و تلویزیون سرد شده و دیگر آن را پیگیری نمیکنند و حتی به آن اعتمادی ندارند، واقعیتی غیرقابلانکار است. عجیبتر آنکه این فاصله روزبهروز در حال عمیقتر شدن است و انگار برخی از وجود چنین شکاف عمیقی لذت میبرند و برای پر کردن آن کاری نمیکنند، بلکه تلاش میکنند این شکاف عمیقتر شود.
اما بههرحال رسانه هر چقدر هم که اعتبارش را به واسطه سیاستهای نادرست از دست بدهد، بالاخره رسانه است، آن هم از نوع ملی! و هنوز آنقدرها هم که پنداشته میشود، بیاثر نشده است. گذشته از آن، ما فکر میکنیم آنچه اکنون در دست ماست، یک تریبون است و خودمان باید قدر و ارزشش را بدانیم. کافی است فقط کمی رفتار و تفکر حرفهای داشته باشیم تا فارغ از سیاستهای موجود، حرف حق را بزنیم و آنچه صحیح است را در مورد جامعهای که به نمایندگی از آن، این تریبون به امانت به ما سپرده شده، بگوییم.
همین چند خط اخیر را اگر دوباره بخوانید، در خواهید یافت که چگونه توانستهایم “شش نقطه” را با جابهجایی چهار مدیر گروه و سه مدیر شبکه، حفظ کنیم و به بادوامترین برنامه در حوزه افراد دارای آسیب بینایی تبدیل کنیم. به این راز پی خواهید برد که چگونه وقتی حتی خودیها، از انجمنها و تشکلهای نابینایی گرفته تا افراد جامعه هدف، برای از پا درآوردنت تیغ نقدهای غیرمنصفانه و مکاتبات به ظاهر دلسوزانه را تیز کرده و به سمتت نشانه رفتهاند، این نهال کوچک را در دست میگیری و از جان برای حفظ و حراستش مایه میگذاری تا مبادا آسیبی ببیند.
آری، مسیری که تاکنون رفتهایم، مسیری پرفرازونشیب بوده که هر چالش در آن گویی با چالشهای پیشین متفاوت بوده و داستانی جدید برای ما رقم زده است.
در آخرین روزهای سال ۱۴۰۳، وقتی در برنامه به همراه رفیق همیشه همراهم، امیر سرمدی، از برنامههای سال بعد میگفتیم، جملهای بر زبانم جاری شد که بعدها به اصرار دوستانم در تدوین نهایی حذف کردم، اما واقعیت موجودی بود که با حذف آن جمله از بین نمیرفت. گفتم: «من در حال حاضر میتونم قول بدم که تا پایان فروردین ۱۴۰۴ قطعاً برنامه “شش نقطه” را خواهیم داشت». خیلی زود مشخص شد که این پیشبینی چندان هم بیاساس نبوده است. بههرحال، ما از این چالش هم گذشتیم و همچنان “شش نقطه” پابرجاست.
آینده “شش نقطه” و راه ارتباط با ما
شاید فضای برنامه با گذشته تفاوتهایی داشته باشد که البته سعی کردیم با طراحی “عصای سفید هوشمند” و “لیگ شش نقطه”، قدری از بار این تفاوتهای منفی کم کنیم، اما در حال حاضر ما به هیچچیز جز دوام این برنامه فکر نمیکنیم؛ بنابراین، بدون ورود به هرگونه حاشیه و معرکهای، از تمام ناملایمات با سکوتی که البته طعمی تلخ دارد، میگذریم و سفره درد خود را پیش هیچ کس جز خدای مهربان باز نمیکنیم. باشد که به واسطه این سکوت و تمرکز بر متن و پرهیز از حواشی، این روزها نیز بگذرد تا بار دیگر در کنار هم نفسی تازه کنیم.
شما هم تا آن زمان اگر حوصله همراهی داشتید، ما را از رادیو تهران بشنوید و با ارسال پیامک به سرشماره ۳۰۰۰۰۹۴ در زمان پخش برنامه، بازخوردتان را ارائه دهید و یا با پیوستن به کانال تلگرام “شش نقطه” به نشانی @sheshnoghteh و پیج اینستاگرام “شش نقطه” به نشانی @sheshnoghteh_radio، از ما در فضای مجازی حمایت کنید.
کلام آخر اینکه خوشحالیم که ۹ سال با شما بودیم. کمیها و کاستیها را بر ما ببخشایید. ما با قدرت و با توکل بر خدا متعهد شدهایم که در این مسیر بمانیم و از پا ننشینیم.