نقش سازمانهای دولتی و مردمنهاد در اشتغال افراد دارای معلولیت
ابوذر سمیعی: دکتری سیاستگذاری فرهنگی
ورود به بازار کار یکی از مهمترین و دشوارترین مراحل زندگی عموم افراد است. در وضعیت کنونی، اشتغال برای بیشتر افراد با چالش همراه است و مشکلات فراوانی سر راه همگان برای کاریابی وجود دارد. بالطبع، این مشکلات و مسائل، برای افراد دارای معلولیت فزونتر است و معلولان برای پیداکردن کاری که مناسب با توانمندی آنان باشد با موانع بیشتری روبهرو هستند. عبور از این مسائل و مشکلات تا حدودی مبتنی بر توانمندی و استعداد افراد و میزان سرمایهگذاری خانوادههای آنان است؛ اما بخش مهمی از این مسئولیت به دوش سازمانهای اجتماعی مربوطه است. تجربۀ کشورهای توسعهیافته در خصوص اشتغال افراد دارای معلولیت نشان میدهد، حضور و حمایت سازمانهای اجتماعی مرتبط و متخصص در فرایند اشتغال، نقش قابلتوجهی در ایجاد شغل برای افراد دارای معلولیت ایفا میکند. این فرایند میتواند از معرفی مشاغل مناسب برای معلولان آغاز و تا حرفهآموزی و کاریابی و حمایت در حین کار ادامه داشته باشد. در نوشتۀ حاضر قصد بر این است نقش سازمانهای اجتماعی حوزۀ معلولان، بهویژه سازمانهای مردمنهاد در ایران در مراحل مختلف اشتغال افراد دارای معلولیت مورد واکاوی قرار گیرد.
آمادهسازی و معرفی
استعداد، علاقه و توانمندی، سه محوری هستند که همۀ افراد شغل مدنظرشان را بر اساس آن برنامهریزی میکنند. این سه محور اما برای افراد دارای معلولیت ابعاد وسیعتری پیدا میکند و بسیار تخصصیتر میشود. پیبردن به اینکه کدام حرفه برای افراد معلول دسترسپذیر است، توانایی انجام همۀ ابعاد آن برای افراد با معلولیتهای مختلف چگونه است و موضوعاتی از این قسم، مسائلی نیستند که یک فرد دارای معلولیت یا خانواده وی بتواند با تحقیق و بررسی به آن دست پیدا کند. از همین رو، این وظیفۀ نهادهای اجتماعی مرتبط است که این کار را به انجام برساند. سازمان آموزشوپرورش استثنایی، سازمان بهزیستی و مهمتر از همۀ آنها، سازمانهای مردمنهاد حوزۀ معلولان، میبایست مشاغل دسترسپذیر و قابلاجرا برای افراد با معلولیتها و محدودیتهای متفاوت را شناسایی کرده و به جامعۀ هدف خود معرفی کند. علاوه بر این موضوع، این سازمانها باید تلاش کنند هر روز مشاغل بیشتری را برای افراد دارای معلولیت دسترسپذیر کرده و بازار کار وسیعتری برای آنان فراهم آورند. یکی از نمونههای موفق در این حوزه، پیگیری دسترسپذیری نرمافزار اطلاعات تلفنی ۱۱۸ توسط یکی از سازمانهای مردمنهاد بود که فرصتهای شغلی مناسبی برای نابینایان فراهم نمود. چنین اقداماتی میتواند موجب توسعۀ بازار کار مناسب برای معلولان شده و فرصتهای نوینی برای آنان ایجاد کند.
کسب مهارتهای شغلی
دیگر مسئلۀ پراهمیت، کسب مهارتهای شغلی متناسب با محدودیتهای ناشی از معلولیت است. سازمانهای مردمنهاد حوزۀ معلولان با همکاری سایر سازمانهای مرتبط، ازجمله سازمان بهزیستی و سازمان آموزش فنیوحرفهای، میبایست مهارتهای شغلی لازم برای افراد دارای معلولیت را شناسایی و به آنان ارائه نمایند. بهعنوان نمونه، مهارتهای هفتگانۀ کار با رایانه یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر فرد نابینایی که قصد ورود به بازار کار را دارد، باید بهخوبی کسب نماید؛ در غیر این صورت در طول دوران شغلی با مشکلات فراوانی روبهرو خواهد شد. اگرچه یادگیری این مهارتها برای همۀ کارکنان اجباری است؛ اما تجربه نشان میدهد این امر برای افراد دارای معلولیت، بهویژه نابینایان، ضروری و جزو ارکان اصلی مهارتهای شغلی بهحساب میآید. از همین رو، سازمانهای مردمنهاد میبایست پیش از ورود افراد به بازار کار، چنین مهارتهایی را بهخوبی به آنان بیاموزند.
آمادگی برای ورود به بازار کار
ممکن است شما بهعنوان یک فرد معلول، تحصیلات مناسبی داشته باشید و مهارتهای شغلی لازم را نیز کسب کرده باشید؛ اما مسلماً این بهمعنای اشتغال نخواهد بود. شما باید بتوانید توانمندیهای خودتان را در معرض نمایش بگذارید و بهخوبی در مصاحبههای شغلی مهارتهایتان را نشان دهید. رزومهنویسی، مهارتهای ارتباط مؤثر و موضوعاتی از این قسم، مهارتهای مهمی هستند که هر فردی باید آنها را بیاموزد. این مسئله بهاندازهای پراهمیت است که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، بهویژه در کشورهای آمریکایی و اروپایی، یک دورۀ ۶ تا ۹ ماهه کسب مهارت حرفهای برای افراد دارای معلولیت گذاشته میشود که بخش مهمی از این دورهها (۲ تا ۳ ماه) به موضوع رزومهنویسی و مهارتهای ارتباطی اختصاص مییابد.
بهنظر میرسد یکی از بزرگترین ضعفهای کاریابی در خصوص افراد دارای معلولیت در کشور ما نیز موضوع رزومهنویسی و کسب مهارتهای مرتبط باشد. از همین رو، لازم است این موضوع، بهطور ویژه موردتوجه انجمنهای حوزۀ معلولان قرار گیرد و دورههایی متناسب با نیاز افراد برای آن تعریف شود.
حمایت از افراد در اشتغال
این موضوع یکی از مهمترین بخشهای اشتغال و کاریابی برای افراد دارای معلولیت است. عموماً، افراد جامعه شناخت چندانی از معلولان ندارند و بهندرت با آنها مواجه شدهاند. از همین رو، دانش آنها در خصوص توانمندیهای این افراد بسیار اندک و مبتنی بر کلیشههای رایج است. این مسئله موجب شده بسیاری از افراد در قامت کارفرما، چه در بخش خصوصی یا دولتی، اعتمادی به تواناییهای معلولان نداشته باشند و نگاهی ترحمی و خیریهای به آنان داشته باشند. در چنین موقعیتی، این وظیفۀ سازمانهای مردمنهاد حوزۀ معلولان است که با معرفی حقیقی و بهدوراز اغراق توانمندیهای معلولان، موجبات شناخت جامعه، بهویژه کارفرمایان از معلولان را فراهم کرده و بدینسان اعتماد به آنها را افزایش دهند. از سوی دیگر، این سازمانها میتوانند با واسط قرارگرفتن بین معلولان و کارفرمایان، کیفیت مهارتهای شغلی آنان را تضمین کرده و اینگونه با جلب اعتماد کارفرمایان، امکان اشتغال را برای معلولان فراهم آورند.
حمایت از معلولان در مصاحبههای شغلی نیز موضوع پراهمیتی است که در کشور ما موردغفلت قرار گرفته است. لازم است سازمانهای مردمنهاد خود مستقیماً در مصاحبههای شغلی در کنار افراد دارای معلولیت حضور داشته باشند و معرف و مدافع حقوق آنان باشند. این موضوع اگر در آزمونهای استخدامی آموزشوپرورش اتفاق میافتاد، مطمئناً نتایج قابلقبولتری از استخدام افراد توانمند در این سازمان به دست میآمد.
دیگر موضوع پراهمیت، حمایت از افراد دارای معلولیت در مراحل ابتدایی اشتغال است. معمولاً بسیاری از افراد بخش مهمی از مهارتهای حرفهای را در حین کار و بهویژه در ماههای آغازین اشتغال میآموزند و پایینبودن مهارت شغلی در روزهای نخست امری تقریباً معمول بهحساب میآید؛ اما این موضوع برای افراد دارای معلولیت متفاوت است. تجربه نشان داده برخی از کارفرمایان، سردرگمی روزهای نخستین کاری معلولان را بهحساب معلولیت آنها گذاشته و آنها را ناتوان میپندارند. در چنین وضعیتی، حضور سازمانهای مردمنهاد و حمایت آنها از فرد دارای معلولیت میتواند موجب کسب اعتماد کارفرما شده و همچنین از سوی دیگر باعث دلگرمی و افزایش اعتمادبهنفس کارمند دارای معلولیت شود. بهعنوان نمونه، ممکن است یک کارمند نابینا یا کمبینا در روزهای اول کاری جای بسیاری از پروندهها را نداند، رایانهاش دسترسپذیر نباشد، ابزار لازم برای برخی کارها را نداشته باشد و موضوعاتی از این قسم. در چنین وضعیتی، حضور یک دستیار آشنا با حوزۀ افراد دارای آسیب بینایی میتواند بسیاری از مسائل و مشکلات را مرتفع کرده و در افزایش بهرهوری آن کارمند تأثیر بسزایی داشته باشد.
سخن آخر اینکه اشتغال افراد دارای معلولیت و بهطور خاص افراد دارای آسیب بینایی، تنها با توانمندیها و مهارتهای فردی آنان اتفاق نمیافتد و نیازمند سیاستگذاریهای دقیق و حمایت سازمانهای دولتی و مردمنهاد است؛ اما در وضعیت کنونی که اعمال سیاست و قانونگذاری در بخش دولتی بهکندی صورت میگیرد، این وظیفۀ سازمانهای مردمنهاد حوزۀ معلولان است که حمایتهای شغلی را در اولویت امور اجرایی خود قرار دهند و با برنامهریزیهای صحیح و استفاده از تجارب کشورهای توسعهیافته، بسترساز اشتغال معلولان باشند.
انجمنهای افراد دارای معلولیت میتوانند با واسط قرارگرفتن میان سازمان بهزیستی / سازمان آموزش فنیوحرفهای و افراد دارای معلولیت، دورههای حرفهآموزی را کارآمد کنند و با استفاده از متخصصین کاریابی و اشتغال اقدام به برگزاری دورههای تکمیلی و نیز حمایت مستمر از اعضای خود کنند تا امکان اشتغال پایدار برای آنها فراهم آید.