مرور رده

به قلم مخاطبان نسل مانا

آدم‌برفی

مثل یك كودك بی‌حوصله، آدم‌برفی دارد از این همه آدم گله آدم‌برفی مدّتی هست كه او عاشق خورشید شده است عاشق داغ‌ترین مسأله، آدم‌برفی آب می‌گردد از این رابطة نورانی شاعر برف و زمستان، بله، آدم‌برفی كاش بال و پری از جنس…

اشک‌های شوق یلدا برف شد

سردبیر قطعه شعری که در ادامه می‌خوانید، سروده‌ای است از بهروز نبی‌زاده، متخلّص به «مهاجر»، شاعر خوش‌قریحۀ نابینا و از خوانندگان همیشگی نسل مانا. او این قطعه را به مناسبت فرارسیدن یلدای ایرانی به خوانندگان نسل مانا پیشکش کرده است.…

برای ۱۲ آذر روز جهانی معلولین

سردبیر: قطعه پیش رو را موسی عصمتی، دبیر آموزش ‌و‌ پرورش استثنایی و شاعر برجستۀ نابینا به مناسبت دوازدهم آذر، روز جهانی افراد دارای معلولیت، برای انتشار در اختیار ماهنامۀ نسل مانا قرار داده‌اند که از این استاد فرهیخته بابت این تحفۀ گران‌قدر،…

به قلم شما

سردبیر   قطعه‌شعر سپیدی که پیش رو دارید، سرودۀ جناب آقای «موسی عصمتی»، شاعر نام‌آشنا و خوش‌قریحه نابینای خراسانی است. عصمتی این شعر را به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید، برای انتشار در اختیار ماهنامۀ نسل مانا قرار داده است. از داشتن…

در رثای دوست

رفتی و داغ بر جگر من گذاشتی، با جان به عرش بر شدی و تن گذاشتی. نی تن، که روح بودی و آزاده در جهان، با لطف دوست ما شدی و من گذاشتی. در رثای کسی می نویسم که از او جز خاطره ی با هم بودن چیزی بر جای نمانده؛ آنکه پرنده ی رهایی شد و…

به قلم شما

سطرهایی که پیش روی شماست، دل‌نوشته‌ای است به قلم خوانندۀ قدیمی نسل مانا، خانم فرزانه عظیمی، وکیل و فعال رسانه‌ای نابینا، که به مناسبت روز خبرنگار در اختیار تحریریۀ نسل مانا قرار داده‌اند. سپاس‌گزارِ محبت مداوم ایشان نسبت به نسل مانا…

به قلم شما – خدا هم کوهنورده: دلنوشته‌ای درباره تجربه دو تن از همنوردان بینای گروه کوهنوردی…

۲۶/۳/۱۴۰۲ ساعت ۱ بامداد از دورهمی بچه های کوهنورد معلول و نابینا تو باغ عباس آراد  برگشتم ... چند وقتی بود که بعدِ یه عمر جگرپاره گی تو مسیرایی به دنبال پر کردن خلایی به اندازه ی یه کهکشان ، به ته رسیده بودمو فهمیده بودم که هیچ حجمی…

به قلم شما

در ادامه غزلی از سروده‌های سرکار خانم فرزانه صادقی، شاعر نابینا و از مخاطبان ماهنامه نسل مانا را از نظر می‌گذرانیم. گور باشم طاقت ندارم از نگاهت دور باشم یا پیش هم باشیم و من مجبور باشم با من بمان هر لحظه می‌افتم به پایت هر چند…

به قلم شما: باور به فردای روشن

من باور دارم خویشتن را باوری که ریشه در عمقِ جانم دارد و ثمره‌اش درختِ تنومندِ اراده‌ام است که تکیه‌گاهم می‌شود در مقابلِ طوفان‌های سهمگینِ روزگار. من عصای سفیدم را فانوسِ راهم می‌سازم، با دستان توانایم، چرخِ گیتی را به کامِ…

به قلم شما

در ادامه می‌توانید دو قطعه ادبی را به قلم مانا امیری، از خوانندگان همیشگی نسل مانا، از نظر بگذرانید. سایه روشنی زیبا تاریکی اتاق را بر هم زده نگاهم همچنان منتظر به آسمان نیمه ابری است دستم نوازش گونه قاب را لمس می‌کند…