پیشخوان: مروری بر پادکستها و نشریات انگلیسیزبان ویژه افراد با آسیب بینایی
امید هاشمی: سردبیر
در این شماره از پیشخوان سفری مفصل به ژاپن خواهیم داشت، از یک ساعت گویا رونمایی خواهیم کرد که آن را «رولِکسِ ساعت گویاها» میخوانند و بعد به سراغ فناوری تازهای خواهیم رفت که ژاپنیها برای تسهیل مسیریابی نابینایان ابداع کردهاند. در پایان هم به سراغ یک جهانگرد نابینا خواهیم رفت و از سفرش به ناف دنیا خواهیم گفت. همچنین اگر شنونده نسخه صوتی پیشخوان باشید، راجع به یکی از پربحثترین کلیدواژههای دنیای آیتی یعنی پدیده جَت جیپیتی، اطلاعات دست اولی را دریافت خواهید کرد.
رولِکسِ ساعت گویاها در دستان ولاگر نابینا
قدیمترها نگاه تولیدکنندگان تجهیزات ویژه افراد با آسیب بینایی به محصولاتی که تولید میکردند، این بود که چون مشتریهایشان نابینا هستند، پس قاعدتاً با جنبههای زیباییشناسانه محصولات هم کاری ندارند و برایشان بیشتر کارایی مهم است تا زیبایی. محصولاتی که تولید میشد در بیشتر موارد فاقد هرگونه زیبایی بصری بود و همین که کار نابینایان را راه میانداخت کافی به حساب میآمد. حالا اما ماجرا متفاوت شده و نابینایان هم مثل سایر مشتریان، علاوهبر کارآمدی، هنگام خرید تجهیزات موردنیازشان، زیبایی را هم در نظر میگیرند. برای نمونه، دهه شصتیها حتماً ساعتهای گویایی را به یاد میآورند که یک بند پلاستیکی داشت و یک توری به نشانه بلندگو بر روی آن نصب شده بود؛ ساعتهایی که نه تنها زیبا نبودند؛ بلکه توجه هر مخاطبی را هم جلب میکردند که این بلندگو چیست که بر روی مچ فرد نابینا خودنمایی میکند. حالا اما قصه عوض شده و هم مشتریها و هم تولیدکنندهها، هردو همزمان به دنبال زیبایی و کارایی رفتهاند. نمونهاش هم ساعتی است که سَم سیوی[1] ولاگر نابینا در کانالش در یوتوب معرفی کرده است.
نام ساعتی که سم معرفی کرده، «وُیس گراس[2]» است. یک شرکت ژاپنی این ساعت را از بهترین و باکیفیتترین مواد تولید کرده است. سم در ویدئوی معرفی اینطور عنوان میکند که صفحه ساعت به دو شکل سفید با نوشتههای تیره و تیره با نوشتههای سفید طراحی شده تا کمبیناها هم بتوانند بسته به نیازشان یکی را انتخاب کنند. همچنین کاربران میتوانند بسته به سلیقه، این ساعت ۴۵ میلیمتری را با بند چرمی یا فلزی خریداری کنند. جنس بدنه ساعت، ترکیبی است از استیل و شیشه. کاربران باید این نکته را هم در نظر بگیرند که جانمایی اقلامی همچون باتری و تجهیزات صوتی درون بدنه ساعت باعث شده این ساعت نسبت به ساعتهای مچی معمولی، ضخیمتر باشد. اندازه ۴۵ میلیمتری صفحه هم آن را به یک ساعت نسبتاً بزرگ تبدیل کرده است. اعداد به شکلی درشت و کاملاً قابل خواندن بر روی صفحه طراحی شدهاند که کار را برای کاربران کمبینا بسیار آسان میکند.
ژاپنیها در طراحی وُیس گراس، از قابلیت جیپیاس هم بهره بردهاند و این بدان معناست که ساعت از طریق ماهوارههای جیپیاس زمان و تقویم را بهروز میکند و کاربران دیگر حتی نیازی به تنظیم ساعت نخواهند داشت. البته این به معنای آن نیست که کاربران دیگر امکان تنظیم دستی را ندارند. برای اعلام صوتی زمان، سه سطح بلندی صدا در نظر گرفته شده که کاربران میتوانند بسته به سر و صدای محیطی که در آن قرار دارند، یکی را انتخاب کنند. دکمه دیگری هم برای دریافت تاریخ روز تعبیه شده است.
یکی دیگر از کاربردهای جالبی که در این ساعت گنجانده شده، امکان تشخیص وجود نور در محیط است که به درد آن دسته از کاربران نابینایی میخورد که قادر به تشخیص نور نیستند. به محض فشردن دکمهای که برای این کار در نظر گرفته شده، ساعت با پخش بوق، وجود نور را به کاربر اطلاع میدهد. سه بوق، نشاندهنده وجود نور زیاد در محیط است؛ دو بوق، نشان از نور کمتر دارد و یک بوق هم به کاربر خبر میدهد که محیط کاملاً تاریک است. تکتک دکمههای ساعت چنانچه فشرده و نگه داشته شوند هم کارایی متفاوتی خواهند داشت. مثلاً با نگه داشتن دکمه اعلام زمان، اطلاعات مربوط به ماهواره جیپیاس بهروز میشود و چنانچه دکمه تقویم را نگه داریم، سیستم صوتی ساعت به کل غیرفعال میشود و کاربران کمبینا میتوانند فقط از صفحه ساعت استفاده کنند. همچنین فشار طولانی دکمه اعلام وجود نور که در بالا توضیح دادیم، ما را به بخش تنظیمات ساعت هدایت خواهد کرد؛ جایی که میتوانیم میزان صدا و ۱۲ یا ۲۴ ساعته بودن اعلام و مواردی از این دست را تغییر دهیم. آنچه گفته شد، تمامی امکانات و ویژگیهای این ساعت را دربر نمیگیرد؛ بسیاری نکات دیگر هم وجود دارد که آن را به یک ساعت بینظیر در میان ساعتهای گویا تبدیل میکند. اگر به موضوع ساعتهای گویا علاقه دارید، نسخه صوتی پیشخوان را دنبال کنید تا با سایر نکات و ویژگیهای ساعت وُیس گراس آشنا شوید و صدای این ساعت ۱۸۰ دلاری را هم بشنوید.
خلاقیت از نوع ژاپنی برای کمک به مسیریابی نابینایان
حالا که به بهانه ساعت گویا گذرمان به سرزمین آفتاب تابان افتاده، سری هم به وبسایت خبری «هوندا گلوبال» میزنیم تا از یکی از جالبترین پروژههایی برایتان بنویسیم که ایدهاش فقط ممکن است در ذهن خلاق یک ژاپنی جرقه بزند: طراحی یک گجت پوشیدنی برای تسهیل مسیریابی نابینایان.
همه جورهاش را شنیده بودیم الا اینکه گجت مسیریابی نابینایان درون کفش کاربران جانمایی شود؛ طرحی که اگر به نتیجه برسد، تو گویی یکی از رؤیاهای انیمههای ژاپنی محقق شده است. ابزاری که از آن صحبت میکنیم، «اَشیرِیز[3]» نام دارد. این گجت شامل یک اپلیکیشن است که بر روی گوشی کاربر نابینا نصب میشود و یک ابزار لرزشی سهبعدی که درون کفش او جا میگیرد. کاربران میتوانند مبدأ و مقصدشان را در اپلیکیشن نصبشده بر روی گوشی مشخص کنند و بزنند به دل خیابان. ابزاری که در کفش کاربر قرار دارد قادر است با استفاده از ایجاد لرزش در قسمتهای جلو و کنارههای چپ و راست پای فرد، مسیر حرکت را به او اطلاع بدهد. زمانی که فرد قرار است مستقیم حرکت کند، ویبره در قسمت جلوی پا حس میشود و در هنگامی که لازم است کاربر به چپ یا راست بپیچد، لرزش گجت این موضوع را به او اطلاع میدهد. همچنین قرار داشتن گجت درون کفش، این مزیت را هم به این سامانه میدهد که پیغامهایش را بر مبنای سرعت حرکت فرد تنظیم کند. دیگر برتری این روش نسبت به روشهای قبلی آن است که در این روش، دست کاربر آزاد است و میتواند بهراحتی از عصای سفید استفاده کند. بهعلاوه چون پیامها به شکل غیرصوتی ارائه میشوند، شنوایی کاربر هم درگیر نخواهد بود و میتواند بی هیچ مزاحمتی صدای محیط را بشنود.
طراحان این ابزار وعده دادهاند که میتوانند آن را بهگونهای بسازند که مزایای ارگونومیک آن هم لحاظ شود و پای فرد نابینا دچار آزار نشود. همچنین آنها امیدوارند بتوانند این سامانه مسیریابی را تا پایان سال مالی شرکتشان یعنی آخرین روز از ماه مارس سال جاری، روانه بازار کنند. تعداد افراد با آسیب بینایی شامل نابینایان و کمبینایان در ژاپن در حال حاضر به حدود ۱.۶۴ میلیون بالغ میشود و پیشبینی میشود این تعداد تا سال ۲۰۳۰ به دو میلیون برسد. طراحی چنین ابزاری میتواند مسیریابی را برای نابینایان در ژاپن و سایر نقاط دنیا به طرز قابلتوجهی تسیهل کند.
ماجراجوییهای دانشمند نابینا در ناف دنیا
برای دنیا چندین ناف در نظر گرفتهاند. هر گروه و قومی سعی کردهاند این عنوان را به نام خودشان سند بزنند؛ از مسجد ایاسوفیه گرفته تا نقطهای در بیتالمقدس. پرو یکی دیگر از نقاطی است که به عنوان ناف زمین شناخته میشود. سفر یک دانشمند نابینا، بهانهای است تا سری به این کشور بزنیم و با حال و هوایش آشنا شویم.
درباره «مونا مینکارا»، دانشمند نابینای آمریکایی-لبنانی پیشتر هم در پیشخوان نوشته بودیم. آن بار اما بهانۀ ما برای نوشتن از او فعالیتهای علمیاش بود. مینکارا علاقه عجیبی به سفر کردن دارد. این خانم دکتر که در دانشگاه شیمی تدریس میکند، یک کانال هم در یوتیوب دارد که فیلم سفرهایش را در آن بارگذاری میکند؛ فیلمهایی که به شکلی کاملاً حرفهای تدوین شدهاند و از توضیح صوتی هم برخوردارند. مونا در فصل دوم سفرهایش کشور پرو و شهر لیما را برگزیده است. او در یک ویدئوی ۱۸ دقیقهای برای ما شرح میدهد که چطور بهتنهایی توانسته راهش را در فرودگاه جان اف کندی پیدا کند و خود را به هواپیما و سپس به لیما برساند؛ آنجا رانندهاش را پیدا کند و در هتلی که رزرو کرده مستقر شود. از گرفتاریهایش برای مخاطبان میگوید و از اینکه چطور توانسته در این سفر با اختلال ترس از ارتفاع که سالها درگیرش بوده مقابله کند. مونا هدفش از راهاندازی کانال «هواپیماها، قطارها و عصاها[4]» را تهییج نابینایان به کسب استقلال و همچنین جلب توجه متولیان بینا نسبت به موضوع دسترسیپذیری و مناسبسازی عنوان میکند. در نسخه صوتی پیشخوان با مونا و ماجراهای سفرش به پرو همراه خواهیم شد. چنانچه به موضوعاتی که در بالا اشاره شد علاقهمندید، میتوانید نسخه صوتی پیشخوان را ذیل همین نوشته در وبسایت نسل مانا یا در کانال این نشریه در پیامرسان واتساپ یا تلگرام دریافت کنید.
[1]. Sam Seavey
[2]. Voice Grus GPS Talking Watch
[3] Ashirase
[4] Planes Trains and Canes