سالهاست که در مراکز استان ها مدارسی برای آموزش دانش آموزان دارای معلولیت وجود دارد. در روز گرامی داشت مقام والای معلم، گپ و گفتی داشتم با سرکار خانم نرگس ایزدی آموزگار آموزشگاه نابینایان شهید احمد سامانی شهر اصفهان و پای خاطرات و تجربیات ایشان نشستم، شما را به خواندن ماحصل آن دعوت میکنم:
روز معلم را خدمت شما عزیز دوست داشتنی و تلاشگر تبریک میگویم. امیدوارم این روز صرفا یک تبریک و شادمانی نباشد، بلکه این یادمانها باعث سیاستگذاری های هدفمند تر در امر آموزش کودکان و نوجوانان با شرایط ویژه و تصویب قوانین کارامد شود. در این گفتگو سعی داریم از کلیشه ها و صحبتهای معمول فاصله بگیریم.
در گذشته آینده فعلی خود را تصور کرده بودید و حالا که عهده دار چنین مسوولیتی هستید خودتان را در جایگاهی که انتظار داشتید و هدف زندگیتان بود حس میکنید؟
تشکر از لطف شما به بنده و حرفه آموزگاری. در دوران کودکی و سنین قبل از دبستان بسیار به معلمی علاقه داشتم و با تصورات کودکانه ام دفتر و کتابهایی را از گوشه و کنار جمع میکردم و با سایر هم سن و سالانم بازی معلم و شاگرد داشتیم و به آنها آموزش میدادم. به نوعی حس معلمی را از همان زمان تجربه میکردم و آرزویم بود و حس میکنم به آنچه رویای کودکیام بود به لطف خدا رسیدهام.
سنوات خدمت شما چند سال است؟
شانزده سال است افتخار دارم که به کودکان همنوعم آموزش دهم.
از شیرین ترین اتفاقات ضمن خدمت بگویید؟
به نظر من، معلمی شغل نیست، عشق است. دانش آموزان مقطع ابتدایی به دلیل شرایط سنی، سرشار از شور و انرژی هستند و شادی را به من منتقل میکنند. اگر دغدغه ذهنی هم داشته باشم، درکنار دانشآموزان آنرا فراموش میکنم. به دلیل حس مشترکی که با آنها دارم، تعامل بسیار خوبی در آموزش و فراگیری بین ما وجود دارد. بهترین حس و پاداش را زمانی میگیرم که موفقیت فعلی دانشآموزان گذشتهام را میبینم یا از آن باخبر میشوم. اگر خستگی هم باشد، به یکباره فراموش میشود.
در طول سالیان خدمت کدام موضوع برای شما بیشتر چالش برانگیز و درخور تامل بوده؟
اگر نتوانیم در مسیر آموزش، استعدادیابی کنیم و دانشآموزان را در مسیر صحیح و متناسب با استعداد و توانمندی آنها قرار دهیم، تامل برانگیز و ناخوشایند است. مطالب آموزشی کتابها، بعد از گذشت زمان فراموش میشود و اگر نتوانیم مسیر صحیح موفقیت دانشآموزان را تشخیص دهیم، باعث میشود من به عنوان آموزگار بیندیشم که وظیفه شغلی خود را آنگونه که باید انجام ندادهام. مطالب آموزشی کتابها فشرده و سنگین هستند. اگر مطالب مختصرتر و کاربردیتر بودند، شرایط برای مهارت آموزی به دانشآموزان فراهم می شد. متاسفانه بیشتر وقت و انرژی و تلاش آموزگاران بر این است که مطالب کتابها را مطابق برنامه و زمان تعیین شده به پایان برسانند.
آیا محتوا و روند آموزشی، جوابگو و متناسب با نیازهای دانشآموزان نابینا و کمبینا است؟
همانطور که خود شما هم به دلیل تجربه شخصی به خوبی اطلاع دارید، محتوا و روند آموزشی در بسیاری موارد متناسب و جوابگوی نیاز کنونی دانشآموزان با آسیب بینایی نیست. آموزش به دانشآموزان دارای معلولیت انفرادی است و باید تکیه آموزش بر امر مهارتآموزی باشد. خوشبختانه آقای جباری مدیر محترم آموزشگاه بر این امر تاکید و تمرکز زیادی دارند و از معلمان میخواهند که ساعاتی از آموزش موظف و فوق برنامه، به این امر اختصاص داده شود. اگر مدیران مدارس ویژه معلولان به این مهم توجه نکنند، این خلأ وجود خواهد داشت. ولی باید آموزش و پرورش استثنایی در رووس آموزشی، درسی با عنوان و محتوای مهارتآموزی پیشبینی کند و بگنجاند. یک فرد دارای معلولیت، با رفتار و تعامل شایستهاش در جامعه شناخته و قضاوت میشود. رفتارهای نامناسب و نامتعارف در مورد افراد دارای معلولیت چون به هر حال در اقلیت هستند برجسته و زیر ذرهبین مردم است.
در سنوات خدمت و در بین دانشآموزان، استعدادهای درخشان هم داشتهاید؟
با حمایت و همراهی و مدیریت خوب آقای جباری، مدیریت آموزشگاه، بارها شاهد دانشآموزان دارای استعداد درخشان و موفق، در زمینه موسیقی و رشته های مختلف علمی بودهام که توانستهاند رتبههای عالی در آزمون ورودی دانشگاه به دست آورند.
در مورد دانشآموزان نابینا و کمبینا که دیرآموز هستند یا به نوعی اختلال در یادگیری دارند چگونه عمل میکنید؟
آموزش استثنایی مبتنی بر آموزش فردی دانش آموزان است. تا جایی که امکان داشته باشد به صورت فوقبرنامه برای دانشآموزان دیرآموز، برنامه ریزی می شود. ولی در مورد دانشآموزان با آسیب بینایی که اختلال در یادگیری هم دارند، نیاز به بررسیهای کارشناسی تر و مطالعات تخصصی تر است و شخصا حس میکنم آنگونه که متناسب با نیاز این دانشآموزان است اقدام نشده.
در پایان، پیام و سخن شما با قانون گذاران و برنامه ریزان در حوزه افراد دارای معلولیت ویژه با آسیب بینایی چیست؟
در مورد گروههای مختلف معلولان، با توجه به نیازهای خاص و ضروریات عملی هر گروه از نظر آموزشی، فرهنگی و پرورشی، برنامهریزی شود. به نحوی که فرد معلول را برای جنبه های مختلف زندگی آموزش دهد و آماده کند.