پیشخوان: مروری بر نشریات و پادکستهای انگلیسیزبان ویژه افراد با آسیب بینایی
امید هاشمی: سردبیر
در این شماره از پیشخوان، ابتدا یک عصای سحرآمیز را که تحول شگرفی در جهتیابی نابینایان به وجود آورده معرفی خواهیم کرد و سپس به معرفی یک برنامۀ قدیمی صوتی و تصویری در زمینۀ آشپزی نابینایان خواهیم پرداخت و موضوع جالبی را در خصوص دسترسیپذیری و مناسبسازی هم پیش خواهیم کشید.
عصایی که خیالات نابینایان را به دنیای واقعی میآورد
پنج سال پیش بود که انتشار خبری درباره طراحی یک عصای سفید با قابلیتهای شگفتانگیز در رسانههای مرتبط با نابینایان، توجه بسیاری از علاقهمندان به استقلال فردی را به خود جلب کرد؛ عصایی که از ترکیه میآمد و پیشبینی میشد بتواند بهزودی معادلات را در حوزۀ جهتیابی و حرکت دستخوش تغییرات عمده کند. «ویواک»[1] نام عصایی بود که انتظارات نابینایان را از ابزارهای جهتیابی چند پله ارتقا بخشید. برخلاف انتشار خبرهای مرتبط با این عصا که بسیار سریع اتفاق افتاد، توسعۀ آن بهقدری کند بود که بعد از مدتی میتوان گفت به فراموشی سپرده شد و دیگر کمتر کسی امیدوار بود روزی آن را در قامت یک محصول قابل استفاده ببیند. بسیاری تصور میکردند ویواک مثل انبوهی از وسایل هوشمند که طراحی میشوند و به مرحلۀ تولید نمیرسند، به محاق فراموشی سپرده خواهد شد، اما بعد از پنج سال معادلات تغییر کرد و حالا نسخۀ دوم این عصای سحرآمیز با قابلیتهای فراوانش از راه رسید تا خیل منتقدان را از گفتهها و نوشتههایشان پشیمان کند و به همگان نشان دهد که در طول این پنج سال بیکار نبودهاند و به پشتوانۀ شرکای قدرتمندی که برای خود یافته بودند، در حال توسعۀ محصولی قابل اعتماد و کارگشا بودهاند.
گفتیم که عصای هوشمند از ترکیه میآید. «کورشات جِیلان»[2] از نابینایان تحصیلکردۀ ترکیهای و فعال در زمینۀ دسترسیپذیری، در سفری که لَختی پیش از عالمگیری کووید به نیویورک داشت، توجهش به این نکته جلب شد که چه خوب بود اگر در این شهر بزرگ و شلوغ یک عصای جادویی داشت که از میان موانع عبورش میداد و نقشه را هم برایش کنکاش میکرد و بهترین مسیر را به او نشان میداد. با توجه به تجربیات پیشین کورشات جِیلان در تولید تجهیزات ویژۀ نابینایان، این ایده در ذهن او خطور کرد که حالا که این وسیله میتواند کارآمد باشد و وجود هم ندارد؛ پس چهبهتر که خودش آن را بسازد؛ بنابراین یک شرکت استارتآپی را راهاندازی کرد که بهزودی، سرمایهگذاران قدرتمندی هواخواهش شدند. اکنون به غیر از سازمانهای تخصصی حوزۀ نابینایان نظیر آرانآیبی، کمپانیهای تجاری شناختهشدهای هم از ویواک حمایت میکنند. سرمایهگذار اصلی این عصا، کمپانی لوازم برقی خانگی وِستِل است؛ شرکتی ترکیهای که حالا آوازهاش در تمام دنیا پیچیده است. مایکروسافت هم از دیگر شرکای تجاری ویواک است، اما نسخۀ دوم این عصا چیست و چهکار میکند؟
عصای ویواک در نسخۀ دومش به نسبت نسخۀ پیشین بسیار سبکتر و نازکتر طراحی شده است. حالا دیگر برخلاف قبل، ویواک فرق چندانی با یک عصای معمولی ندارد. تنها تفاوت، کلیدهایی است که بر روی دستۀ عصا تعبیه شده تا امکاناتی را در اختیار کاربران قرار دهد؛ امکاناتی که به مدد نرمافزاری که روی گوشی هوشمند فرد نابینا نصب شده است، در دسترس او قرار میگیرد؛ به این معنا که عصا به گوشی متصل میشود و فرد میتواند بدون آنکه گوشی را از جیب خارج کند، از آنها بهره ببرد.
تشخیص موانع در محدودۀ سر و صورت، استفاده از نقشه و مسیریاب، ذخیرۀ مکانهای منتخب و شناسایی و اعلام مکانهای اطراف، ازجمله امکاناتی است که روی این عصای شگفتانگیز قرار داده شده است. این میان هوش مصنوعی هم بیکار ننشسته و امکاناتی را هم او به عصا افزوده است، مثلاً اگر شما با عصا وارد یک کافیشاپ بشوید و بخواهید منوی آن را بازبینی کنید، نیازی به کمک گرفتن از دیگران ندارید. کافی است نام کافیشاپ را به هوش مصنوعی بگویید و جزئیات منو را از عصا مطالبه کنید، جزئیات منو را که برایتان میخواند هیچ، حتی میتواند راجعبه تکتک اقلام موجود در منو هم، مفصل، برایتان سخنرانی کند. ویواک برخی از پیغامهایش را به شکل لرزشی به کاربر میدهد و آن دسته از پیغامهای صوتی هم که بخواهد با کاربر در میان بگذارد، از طریق یک بلندگوی شفاف و قدرتمند که کمپانی شناختهشدۀ هارمَن آن را طراحی کرده به گوش فرد میرسد.
یکی از کمکهایی که عصای ویواک به نابینایان میکند و بهیقین در آیندهای نهچندان دور بسیار هم گستردهتر خواهد شد، این است که جهتیابی و حرکت را به هوش مصنوعی پیوند داده تا فرد بتواند فنون استفاده از عصا را بهتر فرابگیرد و همچنین آموزشگاههای جهتیابی بتوانند با استفاده از اعداد و آمارهایی که فرد نابینا هنگام استفاده از عصا ثبت میکند، به شناخت کاملی از نقاط ضعف و قوت او در هنگام حرکت دست یابند و بر اصلاح نقاط ضعف متمرکز شوند. دربارۀ چگونگی انجام این فرایند، در نسخۀ صوتی بیشتر خواهیم شنید. همچنین روزشمار زندگی جیلان، سازندۀ اصلی عصا را هم ورق خواهیم زد. ویواک گفتنی بسیار دارد که لازم است برای شنیدنش با نسخۀ صوتی پیشخوان همراه شوید.
آشپزی بدون دیدن / پادکستی به قدمت ۲۳ سال
یکی از آخرین شمارههای پادکست «بلایندَبیلیتیز»[3] به معرفی یک پادکست و برنامۀ تلویزیونی قدیمی در جامعۀ افراد با آسیب بینایی میپردازد. «آشپزی بدون دیدن»[4] نام برنامهای است که بیش از ۲۳ سال پیش به دست یک تهیهکنندۀ حرفهای تلویزیون راهاندازی شده است. او که پیش از این برنامه، چندین جایزۀ معتبر حوزۀ رسانه را از آنِ خود کرده بود، ۲۳ سال پیش، در اثر یک کنجکاوی سادۀ اینترنتی با یک گروه ایمیلی آشنا شد که مخصوص نابینایان بود و کاربران در این گروه، تجربیاتشان را در زمینۀ آشپزی باهم به اشتراک میگذاشتند. او که به آموزش از طریق محتوای سرگرمکننده علاقهمند بود، همین را دستمایۀ شروع یک برنامۀ تلویزیونی، در یکی از شبکههای جنوب فلوریدا کرد.
این تهیهکننده توضیح میدهد که هدفش از تولید این برنامه، نهیب زدن به نابینایانی بوده است که نمیتوانستهاند بر ترسهایشان فائق آیند و پا در آشپزخانه بگذارند. از سوی دیگر او سعی داشته به جامعه بقبولاند که نابینایان هم مثل سایرین میتوانند کارهای عادی روزمره نظیر آشپزی را بهراحتی انجام دهند.
برنامۀ آشپزی بدون دیدن که حالا به یک پادکست تبدیل شده است، علاوه بر تهیهکننده بینا، دو میزبان نابینا هم دارد و در هر شماره، یک نابینای اهل آشپزی میهمان آنها میشود تا تجربیاتش را در این زمینه در اختیار سایرین بگذارد. آنها همچنین وبگاهی هم راهاندازی کردهاند و هر روز، با مجموعهای از مطالب مرتبط با آشپزی، البته از آن قِسم که به کار نابینایان میآید، با کاربران خود ارتباط برقرار میکنند. آنها همچنین اخیراً سعی کردهاند از مراحل مختلف آشپزی نابینایان فیلم هم تهیه کنند و آنها را بهصورت توضیحدار در یوتیوب قرار دهند تا هم افراد نابینا و کمبینا و هم سایر مخاطبان بتوانند با چگونگی آشپزی کردن نابینایان بیشتر آشنا شوند.
در نسخۀ صوتی میتوانید مشروح اتفاقهای این ۲۳ سال را از زبان میزبانان پیشخوان بشنوید.
راهحلهای ساده برای مشکلات پیچیده
یکی از باورهای نادرستی که چند سالی است در پی رشد فزایندۀ فناوری در ذهن بسیاری از نابینایان و افرادی که میخواهند برای آنها کاری انجام دهند نقش بسته این است که برای حل مشکلات روزمرۀ نابینایان، حتماً لازم است دستگاه و ابزاری مبتنی بر فناوریهای روز ابداع شود. در اینکه فناوری توانسته بسیاری از مشکلات ما را حل کند هیچ تردیدی نیست، اما کم نیستند موقعیتهایی که میتوان مشکل به وجود آمده را با یک وسیلۀ غیر فناورانه حل کرد، اما ذهن فناوریزدۀ ما، بهسرعت تلاش میکند با اختراع یک وسیلۀ جدید آن مشکل را حل کند.
یک یادداشت کوتاه در شمارۀ ماه مه از نشریۀ «بریل مانیتور» در این زمینه به نکتۀ جالبی اشاره میکند. نویسنده حکایت میکند که روزی به مطب دکتر مراجعه کرده و بعد از انجام پذیرش، منشی از او خواسته بنشیند تا نوبتش برسد. او هم عصای سفیدش را به دست گرفته و سعی کرده با کمک این وسیلۀ ساده و همراه همیشگی، یک صندلی خالی پیدا کند. نویسنده اینطور ادامه میدهد که: «عصا را به چپ و راست هل میدادم؛ تا اینکه احساس کردم به یک صندلی خالی برخورد کرد. اتصال عصا و صندلی را قطع نکردم و خود را به صندلی خالی رساندم و نشستم.» نویسنده همین را بهانهای میکند تا راجعبه این بنویسد که ذهن امروزی، در چنین موقعیتی بلافاصله به این میاندیشد که خوب است ابزاری هوشمند ابداع کند که به یک دوربین مجهز شده باشد و بتواند صندلی خالی را تشخیص دهد و با استفاده از صدای سهبعدی، فرد نابینا را به سمت صندلی راهنمایی کند، اما بسیاری از اوقات، نیازی به خلق چنین پیچیدگیهایی نیست و میتوان با یک عصای معمولی، به صندلی خالی دست پیدا کرد.
راجعبه فناوریزدگی دنیای نابینایان و پیچیدگیهای ناشی از آن در نسخۀ صوتی پیشخوان بیشتر گپ خواهیم زد. شما میتوانید نسخۀ صوتی پیشخوان را از وبگاه نسل مانا یا کانالها و صفحات ما در شبکههای اجتماعی دریافت کنید.
[1] Wewalk
[2] Kürşat Ceylan
[3] Blindabilities
[4] Cooking without looking