توصیفکنندگان ایرانی تلاش کردهاند تا روشی مخاطبپسند را در روایتهای خود ارائه دهند، اما توصیفها همیشه یکسان نیستند. گفتوگو با مخاطبان و توصیفگران نشان داد که تشخیص مرتبط بودن یک عنصر با فیلم، در قرار گرفتن آن در توصیف صوتی تعیینکننده است و برای تماشاگر نابینا اهمیت زیادی دارد.
نویسندهی AD باید توانایی این را داشته باشد که با انتخاب دقیق کلمات و عبارات، بهترین مفهوم را منتقل کند. گاهی توصیفکنندگان در خوانش تصویر و انتخاب توصیف مناسب، دچار مشکل کمگویی میشوند. همانطور که گفته شد، مهمترین مرحله در تولید AD فیلم، نوشتن متن توضیحات صوتی است. کسی که این متن را مینویسد باید بینایی داشته باشد، زیرا در این مرحله، فرد تصمیم میگیرد که چه جنبههای بصری یک فیلم را باید به فرد دارای اختلال بینایی منتقل کند.
مهارتهای زبانی برای انتخاب کلمات مناسب بسیار مهم است. این به ما بستگی دارد که با کمک نابینایان و توصیفکنندگان، کیفیت توضیحات صوتی را از نظر انتقال درست مفاهیم بسنجیم. هدف، ایجاد یک درک مشترک میان تماشاگران دارای اختلال بینایی و افراد بینا است، یعنی اینکه چه چیزهایی از نظر مخاطب و از نظر توصیفگران به فیلم مرتبط است و باید در توصیفها آورده شود. هرچند که در نهایت، همگی بر اصل “مرتبط بودن” اتفاق نظر دارند، اما برداشتهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. به همین دلیل، مرتبط بودن را به اشکال گوناگون دستهبندی کرده و ارائه کردهام.
چگونگی انتخاب
نقش توصیفکنندهی صوتی این است که فرد نابینا یا کمبینا را قادر سازد فیلم را بهطور برابر با یک تماشاگر بینا تجربه کند و از آن لذت ببرد. یک توصیفگر، که پیشینهی شخصی خاص خود را دارد، نمیتواند برای هر کاربر، ADجداگانهای تنظیم کند.
آنها باید در مورد اهمیت عناصر مختلف فیلم “تصمیمگیری” کنند، یعنی اینکه چه چیزی را شامل کنند، چگونه آن را ارائه دهند و چه چیزی را حذف کنند. این همان چیزی است که ویرایش اطلاعات بصری و انتخاب معنادارترین واژگان برای انتقال به افراد نابینا یا کمبینا نامیده میشود.
توصیفکنندگان صوتی فیلم در ایران از نویسندگان و گویندگان داوطلب تا بازیگران، صداپیشگان و گویندگان حرفهای صداوسیما متغیر هستند. این افراد، تخصصی در نوشتن متن AD یا خواندن توصیف صوتی ندارند. بنابراین، باید با تصمیمگیری آگاهانه و دانش زبانی کافی، توصیف مناسبی ارائه دهند.
اهمیت انتخاب واژگان مناسب از سوی توصیفگران در این است که آنها هرگز برای توصیف همهچیز وقت کافی ندارند.
وقتی فرصتی برای افزودن چند کلمهی اضافی وجود دارد، اضافه کردن اطلاعاتی مانند “با تغییر نگاه سریع به سمت چپ، موهای صاف و قهوهای او روی پیشانیاش میریزد” به شنونده اطلاعات بیشتری دربارهی شخصیت و درک کاملتری از فیلم ارائه میدهد.
مسئولیت توصیفگران، شناخت نیازهای مخاطبان نابینا و کمبینا است. به همین دلیل، آموزش مهارتهای توصیف صوتی و رعایت استانداردهای این حوزه، ضروری است.
یکی از کاربران فیلمهای توضیحدار میگوید:
“در فیلم ایرانی دختر شیرینیفروش، سکانسی وجود دارد که شخصیتهای داستان با ماشین در حال رفتن به پیکنیک هستند. در این صحنه، هیچ توضیحی دربارهی فضای داخل ماشین ارائه نمیشود. اما در فیلم Bourne Identity، صحنهای هست که مت دیمون در حال رانندگی است و در صندلی کناری او، خانمی همراهش خوابیده است. توصیفگر در این صحنه اشاره میکند که آن خانم خوابیده و مت دیمون در شب رانندگی میکند، نگاهش مستقیم به جلو و جاده است.”
از طرفی، وجود فضای کافی برای ارائهی اطلاعات بیشتر، به این معنا نیست که مکثها، موسیقی و صداهای پسزمینه نادیده گرفته شوند. این عناصر، باید تا حد امکان حفظ شوند.
مشکلات توصیف و نقش آگاهی فرهنگی
گاهی توصیفکنندگان در خوانش تصویر و انتخاب توصیف مناسب، دچار کمگویی میشوند. این مسئله ممکن است ناشی از دانش کم آنها در توصیف ویژگیهای فرهنگی باشد. سطح جزئیات ارائهشده، احتمالاً تا حدی به مهارت و آگاهی فرهنگی توصیفگر بستگی دارد.
به استناد نظر بانکووسکا ۲۰۱۵، میتوان گفت که هرچه فاصلهی فرهنگی توصیفگر از محتوای فیلم بیشتر باشد، مشکلات در توصیف، نمایانتر میشود. توصیفگران ممکن است از مسائل بینفرهنگی آگاه باشند، اما شناخت تمام خردهفرهنگها کار دشواری است.
برای حل این مشکل، استانداردهای توصیف صوتی تدوین شدهاند.
یک نمونهی مرتبط درخصوص “شناخت فرهنگی توصیفگر”، اشاره به بر سر گذاشتن چفیه و عقال توسط اعراب خوزستان است، که یک ویژگی فرهنگی مهم برای آنها محسوب میشود. سطح جزئیات ارائهشده، تا حدی به شناخت و آگاهی توصیفگر از فرهنگ مربوطه بستگی دارد.
یک توصیفگر آگاه ممکن است بخواهد این اطلاعات را در توصیف خود بیاورد، اما توصیفگری که از این پوشش شناختی ندارد، شاید صلاحیت اظهارنظر دربارهی آن را نداشته باشد.
مخاطبان معتقدند که توصیفگران باید فرهنگها و مخاطب خود را بشناسند.
“مطالعه در مورد فرهنگهای مختلف، چه بصری و چه شنیداری، و مهمتر از همه، شناخت درست از نحوهی برخورد با مخاطب خاص AD، میتواند به توصیفگران کمک کند. آیا او پوششها را میشناسد؟ آیا ویژگیهای فرهنگی شخصیتهای داستان را درک میکند که بتواند آنها را توصیف کند؟“
مسئولیت توصیفگران و اهمیت انتخاب اطلاعات مرتبط
نویسندهی متن توضیحات صوتی باید بینایی داشته باشد، زیرا در این مرحله تصمیم میگیرد که چه جنبههای بصری فیلم را به فرد دارای اختلال بینایی منتقل کند تا آن را بهدرستی درک کند.
برای مثال، مدل خاص موی یک بازیگر ممکن است برای توصیفگر مهم باشد، اما برای برخی دیگر اهمیتی نداشته باشد.
به همین ترتیب، توصیف یک موقعیت، ممکن است برای برخی از شنوندگان ضروری و برای برخی دیگر بیاهمیت باشد.
این وظیفهی توصیفگر است که تعیین کند کدام اطلاعات، در روند داستان و جذابیت فیلم تأثیرگذار هستند.
توصیفگران صوتی، باوجود علاقه به استقلال در روایت، باید اولویت را به نیازهای مخاطبان نابینا و کمبینا بدهند.
داشتن پیوستگی، انسجام و مرتبط بودن در توصیف صوتی، ایجاب میکند که راوی شناخت دقیقی از زبان و خوانش تصویر داشته باشد.
او باید قادر باشد که برای تصاویر مبهم، توصیف مناسبی در نظر بگیرد تا تجربهی تماشاگر نابینا از فیلم، به تجربهی بینایان نزدیکتر شود.